گزارشی از بازار فالگیرها در تهران
آزادی اسیر فالگیرها
امیرهادی انواری
صندلی خودش حدود ۱۰ سانتیمتر بلندتر از صندلی مشتری است، با چشمهای گرد و درشت و خیره در حالی که از بالا بر مشتری مسلط شده، به چشمانش زل زده است و با صدایی آرام و مرموز در حال صحبت کردن است. به دقت عکسالعمل مشتری را در شنیدن کلماتی که میگوید، میسنجد.
امیرهادی انواری
صندلی خودش حدود 10 سانتیمتر بلندتر از صندلی مشتری است، با چشمهای گرد و درشت و خیره در حالی که از بالا بر مشتری مسلط شده، به چشمانش زل زده است و با صدایی آرام و مرموز در حال صحبت کردن است. به دقت عکسالعمل مشتری را در شنیدن کلماتی که میگوید، میسنجد.
عکس ها: دنیای اقتصاد، نسیم گلی
در ابتدای ورود سعی میکند باب آشنایی را با عنوان کردن مسائل خانوادگی خودش باز کند تا مشتری به او اعتماد کند و عقاید خودش را برای او بازگو کند. درد دل مشتری که باز شود، احتمالا در مورد اصلیترین موضوعی که ذهنش را هم به خود مشغول کرده صحبت خواهد کرد. خیلی ساده، حالا مشتری ابراز نظر میکند و بخش عمدهای از شخصیت خودش را برای او به نمایش میگذارد. فرض کنید در این آشنایی کوتاه مشتری اطلاعات اشتباه بدهد، تمام فال یک ساعته خانم پیشگو غلط از آب در میآید. حالا بازی شروع میشود: نام، نام مادر، نام پدر، تاریخ تولد و گروه خون. مسائل کلی مطرح میشود و احتمالا مسایل مورد علاقه مشتریان در سنین مختلف. این مسائل میتواند ازدواج، موقعیت کاری، موقعیت تحصیلی یا به دنیا آمدن یا ازدواج یکی از نزدیکان باشد که تغییر چهره فرد مقابل در مواجهه با شنیدن این عبارتها راه را برای صحبتهای بعدی باز میکند. اینجا خانه«شهلا.ی» است. کنار دستزنی هستید که ادعا میکند از گذشته، حال و آینده شما با خبر است. فال قهوه، تفاله چای، تاروت، پاسور، کفبینی و البته فال شمع رشته تخصصی او. اینجا همه چیز هست. برای کسانی که زندگی و آینده خود را، روابط
اجتماعی و احساسی خود را بر اساس گفتههای او تنظیم میکنند. حتی برای برخی از مشتریان او از بین قشر تحصیلکرده جامعه هستند.
خانه شهلا
بعد از یک هفته بالاخره شهلا قبول میکند تا یک «آقای تنها» و غریبه را به حضور قبول کند. او مشتری غریبه قبول نمیکند و در صورت غریبه بودن حتما باید به همراه یکی از مشتریان قبلی بیاید، در واقع بدون معرف، شرفیاب شدن به حضور او تقریبا غیرممکن است. وارد خانه که میشوید چیز عجیبی وجود ندارد. یک سوئیت کوچک کمتر از 40 متر با دو اتاق تو در تو و یک آشپزخانه اوپن. دیوارها سفید استخوانی رنگ شدند. رو دیوار چند تابلو با نقاشیهای کلاسیک مثل شام آخر نصب شده و یک تابلوی قلم زنی با شعری از «الهی مرا آن ده که آن به» کف موکت است و دو فرش قدیمی ماشینی قرمز 12 متری در دو اتاق پهن شده است. یک نیم ست مبل راحتی با رنگ سبز مغز پستهای هم در اتاق اصلی قرار دارد و یک صندلی بزرگ تک که برای نشستن خانم پیشگو است. یک تلویزیون قدیمی24 اینچ، یک دی وی دی و یک میز تلویزیون کهنه نقرهای رنگ تمام وسایل صوتی و تصویری او را تشکیل میدهند. بالکن باز است و پرده قدیمی توری کرم رنگ آن با چوب پرده آویزان تقریبا در حال کنده شدن است. یک تلفن قدیمی هم روی میز کوچک کنار مبل است. اتاق خواب زن در ندارد و از داخل اتاق اصلی قابل رویت است، یک تخت خواب دو
نفره با رو تختی کرم رنگ و مقادیر زیادی قرص اعصاب و آرام بخش کنار پا تختی، یک کمد چوبی قدیمی هم در کنار تخت قرار گرفته.
روی میز توالت عطرها و وسایل آرایش گران و از برندهای معروف وجود دارد. یک سایه ۴۸ رنگ به همراه سایر ادوات آرایشی نشان میدهد که او به ظاهر خود بیش از وضع دکور منزل اهمیت میدهد.
با اینکه تقریبا تمام وسایل خانه قدیمی و از کار افتاده هستند، اما در آشپزخانه یخچال فریزر و اجاق گاز جدید گرانی است که شاید نشان میدهد زن به خوراک خود اهمیت میدهد. یک سماور و قهوه جوش هم که گویا ابزارهای کار او هستند، همراه با چند عود، چند مجسمه، چند گیلاس و یک شیشه خالی روغن زیتون خالی خارجی که روی بار چیده شدهاند.
کتابخانه زن در اتاق اصلی قرار دارد، نگاهی به کتابهای او نشان میدهد که به روانشناسی و علوم باطنی بی نهایت علاقهمند است و البته کتب روانشناسان فیزیولوژیست را هم مطالعه میکند. کتب مربوط به طالعبینی هم وجود دارد. یک دیوان بزرگ حافظ، دیوان شمس تبریزی، خط سوم و فیه ما فیه نشان دهنده علاقه او به عرفان است و البته قرآن و یک جلد مفاتیح الجنان. از طرز قرار دادن کتابخانه به نظر میرسد از رصد شدن کتابهایش ناراحت نیست و ترجیح میدهد مشتریان به کتابخوانی او فکر کنند.
مشتری در اتاق اصلی روی مبل قدیمی روبهبروی میز پولیشی کوچکی که روی آن چندین سر رسید و تقویم به همراه یک گلدان قدیمی سفالی با چند شاخه گل مصنوعی قرار دارد مینشیند. یک خودکار و برگ سفید هم که گویا برای رفاه حال مشتریانی است که از صحبتهای شهلا نتبرداری میکنند.
گپ صمیمی
مشتریان آشنا را میشناسد و در جریان مشکلات زندگی آنها است. اما در برخورد با مشتریان جدید ابتدا باید اعتماد مشتری را جلب کند. او در مورد خانواده خود، شهر محل تولد، مادر و خواهر و برادرها و اقوام و نزدیکان خودش چیزهایی میگوید. هر کدام از آنها را در زمینهای از فعالیت و موقعیت اجتماع معرفی میکند. خواهرش در پاسداران زندگی میکند و پولدار است، برادرش ساکن آمریکا است و یکی دیگر از برادرانش ساکن انگلیس است. یکی از اقوام در رشته فنی تحصیل کرده و آن یکی هنرمند و نویسنده است و... بالاخره یکی نظر شما را جلب میکند.
از مشتریهایش میگوید که از سوئد و آلمان با او تماس تلفنی میگیرند، از معجزاتی که کرده و پیش گوییهای تاریخیاش. از اینکه حتی مقامات هم به دیدن او میآیند برای گرفتن فال. اینکه یکبار شخص مهمی برای او راننده فرستاده تا او را برای تعبیر خواب به منزلش ببرد. با روایت کردن این داستانها بازار خود را گرم میکند و احتمالا شکی را که در وجود مشتری از خرافاتی بودنش شکل گرفته را از بین میبرد. «وقتی آنها هم فال میگیرند پس من هم زیاد خرافاتی نیستم» از طرفی این صحبتها اعتماد مشتری را جلب میکند و در واقع او را به شهلا مومن میکند.
فایده دیگر این صحبتها باز شدن نطق مشتری است، او هم درد دل میکند و از مشکلات زندگی، غمها و شادیهایش میگوید. با این تفاوت که مشتری حقیقت محض را میگوید و شهلا دروغ میگوید. در ابتدای ورود شهلا سعی میکند به انگشت دست چپ مشتری نگاه کند، داشتن یا نداشتن حلقه در این دست بخش عمدهای از جلسه فال را به خود اختصاص میدهد.
گفتن از مشتریان خارجی و بلند پایه فایده دیگری هم دارد که در آخر کار مشخص میشود، موقع حساب کردن حقالفال مشتری در رو دربایستی قرار میگیرد و برای گوش دادن به دروغهای یک ساعته او با شرمندگی چند دههزار تومان پرداخت میکند. که در آخر هم از کم بودن پول باید عذرخواهی کند.
فال شمع
در ابتدا یک شمع عادی را به دست مشتری میدهد و از او میخواهد نیت کند، همزمان نام کامل، تاریخ تولد (روز، ماه، سال)، نام مادر، نام پدر و گروه خونی را میپرسد. در همین حال نتهایی را در سررسید خود یادداشت میکند. به نظر میرسد از این نامها اسم ابجد فرد را استخراج میکند و از روز و ماه تولد فرد ستاره او را در طالعبینیهای سنتی (هندی و چینی) تشخیص میدهد. گروه خون هم طالعبینی جدیدتری است که در بعضی از کشورها مرسوم است. اطلاعات کلی را از همین طریق استخراج میکند. کتابهایی وجود دارند که بر اساس تاریخ تولد و یا گروه خونی، افراد را در طبقه بندیهای خاصی از نظر شخصیت و پیش آمدها قرار میدهند. پس تا اینجا شهلا کار زیادی نکرده است. اسم ابجد هم فال سنتی است که در کشور ما مرسوم بوده و با علم«جفر» رابطه نزدیکی دارد. بر این اساس حروف اسم افراد هر کدام عدد خاصی دارند، با جمع و تفریق آن اعداد به عددی میرسند که اسم ابجد فرد به شمار میرود و این اسم ابجد کلیاتی را در مورد زندگی او در خود دارد.
بعد از اینکه شهلا جمع و تفریقهایش را کرد، شمع را از دست مشتری میگیرد. یک کاسه استیل پر از آب به قطر حدود 25 سانتیمتر و ارتفاع حدود 10سانتیمتر روی میز قرار داده است. شمع را روشن میکند و کبریت را در آب کاسه خاموش میکند. بعد شمع را با زاویه حدود 35 درجه به فاصله حدود 3 سانتیمتر از سطح آب قرار میدهد تا پارافین ذوب شده شمع داخل آب بچکد. در این حالت حسی اسرارآمیز به خود میگیرد و به چکیدن پارافین به داخل آب خیره میشود. با تکان دست شکل خاصی به پارافین جمع شده روی سطح آب میدهد. حدود 4 دقیقه این عمل را پیاده میکند، هنگامی که حدود یک سوم شمع سوخت، شمع را داخل آب خاموش میکند.
حالا به کاسه آب و پارافین خنک شده بر روی سطح آب خیره میشود و شروع به گفتن فال میکند. فالی که میگوید همان چیزهایی است که از صحبتهای ابتدایی دستگیرش شده و اطلاعات کلی طالعبینیهای هندی و چینی و گروه خونی و شاید کمی چهرهشناسی. باور کنید یا نه، داخل کاسه آب استیل هیچ چیز اسرار آمیزی وجود ندارد.
به مشتریان از دختر یا پسر خاطرخواهی میگوید که در اسم آنها حروف«میم-هـ- نون و یا» است. به هر حال در طیف بزرگ آشنایان افراد چنین کسی پیدا میشود. مرد بلند قد با کمر خمیده که دشمن شماست. اسمهایی که در بالای سر شما قرار گرفته اند و به شما لطف و مرحمت دارند و در کارها کمکتان میکنند، شخص بزرگی که از دور با نظر مثبت و کنجکاو شما را تحت نظر دارد، موقعیت کاری قریبالوقوع، سفر خارجی، آشنایی موثر، جلسه خواستگاری و آشنایی، بهبود یکی از نزدیکان و.. همه فال فرد را تشکیل میدهد. آخرین ترفند او در برابر کسی که مشخص است حرفهای او را مشتی خزعبلات میداند این است«اصلا آدم خرافاتیای نیستی، ولی سعی کن به بعضی چیزها اعتقاد داشته باشی»
اما در این فال هیچگونه اطلاعات مستدل، همراه با تاریخ و مشخصات دقیق وجود ندارد. اگر مشتری از او سوال کند، با خشم و عتاب چنان او را متهم به برهم زدن تمرکز میکند که از گفته خود پشیمان میشود. در انتهای صحبت هم چیزهایی از متافیزیک و.. همراه با چند نام و نقل قول مثل اریک فروید (تا صحبتهایش جنبه علمی پیدا کند) میگوید و استدلال میکند که در ارتباط روحی نمیتوان همه چیز را گفت و این علم تنها علم اشارتها است.
او میگوید «من میگویم در بهمن و اسفند امسال یک موقعیت کاری در فال شما هست، اما قسمت چیز دیگری است»
او سعی میکند اولا کمی به مشتری بال و پر بدهد، صحبتهایی مثل: چشمهای نافذی داری، نگاه بلندی داری، انرژی قدرتمندی از خود ساطع میکنی، تا به حال کسی مثل تو ندیده بودم و...همراه با گفتن صحبتهای امیدوارکنندهای در مورد آینده مثل: پیشنهاد شغلی جدید و پر سود، امضا قرارداد مهم، خرید منزل شخصی، ثروت زیادی خواهی داشت، ازدواج جالبی میکنی که همه حیرت میکنند و... . تا بعد از انقضای تاریخ فال، او باز هم به شهلا مراجعه کند. حالا طبیعتا اگر اتفاقاتی هم که شهلا گفته بود نیافتاده باشد، به خاطر قسمت است و نه دروغگویی شهلا.
مشتریان پر و پا قرص
در گفتوگو با چند نفر از مشتریان فال گیرها به نتیجه میرسید که اگرچه فالگیرها قدرت پیشگویی را ندارند، اما واقعا اساتید روابط عمومی و روانشناسی هستند. به یکی از مشتریان سالها است که وعده آمدن خواستگار پولدار را داده، و هر بار بعد از دو تا سه ماه با اینکه او هنوز مجرد است، باز هم به فالگیر مراجعه میکند. دیگری هنوز هم منتظر شغل مناسب و قبول شدن در دانشگاه سراسری است.
از همه جالبتر افراد بزرگسالی هستند که از سطح تحصیلات و روابط اجتماعی قابل قبولی هم برخوردارند، اما با کمال تعجب به فالگیر مراجعه میکنند.
بعضی از آنها از فالگیرها طلسم و نسخههای متافیزیک هم دریافت میکنند و این عجب که تا این حد پشتکار و ممارست در پیگیری اشارتها او را در زمینه زندگی واقعی به کار نمیبندند! یکی از مشتریان شهلا، مردی است در سطح مدیران ارشد یکی از سازمانهای دولتی، پسر بزرگ او ازدواج کرده؛ اما هنوز هم برای خرید ملک و انتخاب نحوه برخورد با مدیران بالا دست خود به فالگیر مراجعه میکند.
بسته به درآمد و موقعیت شغلی مشتری، شهلا از آنها دستمزدهای متفاوتی دریافت میکند. او که در حال حاضر به یکی از فالگیرهای سطح یک در بین فامیلها و خانوادههای ثروتمند تبدیل شده در بعضی از جلسات فالگیری که به همین منظور هم تشکیل میشود از هر مشتری تا 60هزار تومان دریافت میکند.
برای برقراری ارتباط روحی تلفنی، مبلغ۱۰۰ دلار آمریکا به حساب او واریز میکنند. این تجارت پرسود خرافات است که به نظر میرسد فرد فالگیر انسان باهوشی باشد. برای تعبیر خواب مدرن که به صورت تلفنی انجام میشود، مبلغ ۲۰هزار تومان افراد داخلی و ۳۰ دلار آمریکا افراد خارجی پرداخت میکنند.
انواع فال
شهلا معتقد است انواع فال زیاد مهم نیستند و در واقع آن حس ششم فالگیر است که راهگشا است. او کفبینی را برای تعیین سیر کلی زندگی و فالهای شمع و قهوه و تفاله چای و تاروت را برای بررسی پیشامدهای نزدیک مناسب میداند.
وی به شدت با چاپ و نشر کتب آموزش فالگیری مخالف است و آن را کاری غیرتخصصی میداند. میگوید «این بچهها این کتابها را میخوانند، فکر میکنند فالگیر شدند، یک چیزهایی به مردم میگویند که زندگی افراد را به هم میزنند.... » این زنگ خطر شهلا زیاد هم بیجا نیست، اگر چه او نگران زیاد شدن دست در بازار خودش است، اما باید سوال کرد که ناشران با چه انگیزهای این کتب را منتشر میکنند؟
فال قهوه در دو مرحله انجام میشود، قهوه تلخ توسط مشتری نوشیده میشود، بعد فنجان را به صورت دمر با زاویهای ۱۵ درجهای روی پیش دستی قرار میدهند تا باقیمانده قهوه به اطراف فنجان ماسیده شود، قسمتی از آن هم داخل پیش دستی بریزد. بعد مشتری یک انگشت به سطح باقیمانده قهوه میزند و بر اساس اشکال تشکیل شده در سطح فنجان فالگیر به قضاوت در مورد آینده فرد میپردازد. این فال به همراه فال تاروت در کافی شاپها مورد اقبال قشر فرهیخته هستند!
فال تاروت، یک فال وارداتی به شمار میرود کارتهای تاروت (یا تارو) مجموعهای کارت هستند برای پیشگویی یا الهام بخشی. در نسخههای گوناگون، تعداد و مفهوم این کارتها تفاوت میکند؛ ولی در مشهورترین نسخه (رایدر وایتز) کارتهای تاروت شامل ۷۸ کارت است که ۵۶ عدد مجموعه تاروت صغیر و ۲۲ کارت تاروت کبیر نامیده میشوند. بسیاری مدعی هستند که ریشه کارتهای تاروت به قرن ۱۵ میلادی و به کشور ایتالیا بر میگردد، بعضی هم آن را به ترتیب منتسب به کشور فرانسه و هند میدانند.
گرفتن فال تاروت روشهای مختلفی دارد که در هر کدام، مشتری با انتخاب کارتها و بر اساس چینش آنها فال خود را میفهمد. کفبینی هم بر اساس خطوط کف دست که هر کدام مربوط به زمینهای خاص از زندگی فرد مربوط میشوند، اختصاص دارد. کف دست راست و کف دست چپ هر کدام تقدیر و آنچه در زندگی اتفاق افتاده را تشکیل میدهند.
علوم مربوط به چهرهشناسی و گروه خون، تاریخچه کوتاهتری دارند و بر اساس اطلاعات آماری گردآوری شدند. این علوم چون جنبهای تجربی هم دارند در حال حاضر در بعضی از موسسات و سازمانها مورد استفاده هستند. تا حدی که در ژاپن بعضی از شرکتها برای استخدام افراد از مشخصات گروه خونی آنها بهره میجویند.
چهرهشناسی هم در فعالیتهای کشف جرم و ادارات پلیس بسیاری از کشورها کاربرد دارد. سایر فالها بر اساس اطلاعات آماری هستند، فال میوه و... به نوعی جزو تستهای شخصیتشناسی به شمار میروند.
فالگیرهای اینترنتی
براساس آمار موتورهای جستجو گر بیش از دو میلیون صفحه وب در بخش فارسی خدمات فالگیری و اطلاعاتی در این زمینه را در اختیار کاربران خود قرار میدهند. سایتهای سرگرمی و دوست یابی برای افزایش کاربرهای خود طالعبینیهای روزانه را بر اساس ماه تولد اشخاص درج میکنند.
جالب است که این فالها در یک دوره زمانی مشخص، چندین بار تکرار میشوند! برای مثال فالی که مربوط به یک روز تابستانی است در اواسط مهرماه برای کاربر نمایش داده میشود. این فالها بیشتر جنبه سرگرمی دارند و به طالعبینی روزانه مشهور هستند.
فالهای هفتگی، ماهانه، دو هفتگی و سالانه هم از این دست هستند که معمولا از داخل نشریات زرد کپی برداری میشوند. این فالها به طور کلی به مواردی اشاره میکنند که از بین آنها حداقل یک یا دو مورد برای فرد مخاطب رخ خواهد داد.
اما بخش جالبتر موضوع فالهای آن لاین ازدواج، عشق، حافظ و تاروت هستند. این فالها به صورت مالتی مدیا، به شکل نرمافزار نیز به فروش میرسند، ساختار آنها بسیار ساده است. در کامپایلرهای برنامه نویسی مختلف میتوان الگوریتمهایی را برای برنامه تعریف کرد که با هر انتخاب، تعدادی از متغیرها را برای کاربر نمایش دهد.
این متغیرها در فال حافظ یک غزل از دیوان حافظ، در تاروت چینش چندین کارت و در فال عشق خصوصیات طرف مقابل است. همه علاقمند هستند که بگویند این فالها فقط در حد سرگرمی استفاده میشوند، اما استقبال کم نظیر از این سایتها نشان دهنده چیز دیگری است.
بخش دیگر هم کتابهای اینترنتی یا E-Bookهای طالعبینیهای چینی و هندی و آموزش فال قهوه و کفخوانی و... هستند. که این صفحات نیز مخاطب خاص خود را دارند.
آزادی در دست فالگیرها
اطراف میدان آزادی به خصوص مدخل منطقه طرشت و حاشیه خیابان آزادی تا خیابان استاد معین پاتوق فالگیرهای دورهگرد است. این فالگیرها که معمولا به باز کردن «سرکتاب»، «کفبینی»و نوشتن دعا اشتغال دارند، معمولا همزمان وسایلی هم میفروشند. زنهایی که در حال دود کردن اسفند هستند و به آنها کولی میگویند و پیرمردهایی که ریش و سبیل بلندی دارند و کشکول به دست کنار خیابان بساط پهن میکنند و معمولا رمل و اسطرلاب هم دارند.
آنها به طور سنتی فالگیری میکنند و چیزی از عبارتهای شهلا و جملات اریک فروید و متافیزیک نمیدانند.
هزینه فال گرفتن پیش آنها هم به مراتب کمتر از شهلا است. جالب است که بعضی از آنها حتی سواد درست و حسابی ندارند، اما دعا نویسی میکنند و البته ادعا میکنند خط مخصوصی هم دارند! دعای بخت گشایی، کار گشایی، مهر و محبت، فروش خانه و... دعاهایی هستند که این افراد مینویسند. نرخ ثابتی برای خدمات آنها وجود ندارد و از 1500تومان برای سرکتاب تا مبالغ چند هزار تومانی برای نوشتن دعا متغیر است.
اما کمتر پیش میآید که بابت خدماتشان بیشتر از ۱۰هزار تومان دریافت کنند. آینهبینی هم روش دیگری است که بیشتر برای پیدا کردن اموال مسروقه نظیر خودرو، موتور سیکلت و... کاربرد دارد که باز هم متخصص این امور در همین منطقه مستقر است. قیمت مشخصی برای این خدمات وجود ندارد، بنابر وضع مالی متقاضی، خدمات و ارزش شی مورد نظر، قیمت این خدمات نیز متفاوت است.
تاریخچه
هر چند اتفاق نظر در مورد زادگاه اصلی فال و جادو وجود ندارد اما تاریخچه فال به مردم منشعب از اقوام آریایی باز میگردد. برخی محققین و کارشناسان زبانشناسی هم ریشه عبارت«مجیک» یا همان جادو را عبارت«مغ» میدانند. به هر ترتیب آنچه مسلم است تاریخ جادوگری و فالگیری به شرق باز میگردد.
از دورههای پیشین جادو به صورت علومی تنظیم شده مانند اسطرلاب و نجوم (آسترولوژی که غیر از آسترنومی به معنای ستارهشناسی است)، علم اعداد(Numerologie) علم حروف و نقاط، علم اسماء، جفر، رمل، سیمیا، حساب جمل، کفبینی (Chyromanice) و چهرهشناسی (فیزیونومی)، تفال، تطیر، تعبیر خواب و علم طلسمات و ... در واقع علم محسوب میشدند. به کار بردن اوراد و اذکار، ترسیم اشکال و تصاویرغریب، به کار گیری ادویههای مختلف و اشیاء گوناگون، دست زدن به نیایشها و رقصها، توسل به بانگهای مختلف انسانها و یا افزارها و... هم وسایل کار جادوگران و فالگیران به شمار میرفتند.
کاهنان مصری و بابلی، مغان ایرانی، شمنان مغولی، مرغزان تبت، جوکان هندی، جادوگران سرخ پوست و سیاه پوست و... و امروزه طرفداران سپریتیسم و علوم ازوتریک که سعی دارند جادوگری را با رنگ و لعابی علمی احیا کنند. همگی منجیان خرافات هستند که سرتاسر دنیا را پوشش دادند و میدهند.
همگی در یک نکته مشترک هستند که جهان نمود که ما آن را طبیعت مینامیم، تحت تاثیر جهان بود یا باطن است. و انسانهای عادی میتوانند با طی مراحلی خاص که در فرقههای مختلف نوع آن هم متفاوت است با آن جهانهای برتر ارتباط برقرار کنند. و علم فرد جادوگر یا فالگیر در واقع همین برقراری ارتباط است.
در ایران و در عصر مادها و هخامنشیها تا ساسانیان علوم مانند ستارهشناسی بابلی و هندی رواج داشت. در اوایل قرن سوم میلادی جادوی هرمسی (منسوب به خدای بزرگی در مصر باستان به نام «سه باروالا») این علوم از ۲۴ رساله در زمینههای مختلف گرفته شده بود. اگر چه این علوم یکسره با خرافات آمیخته نبودند، اما نشانههایی از خرافاتزدگی در آنها دیده میشد.
ارسال نظر