یادداشت
عقبماندگی اقتصادی و نقش تکنولوژی در پیشبرد آن - ۱۷ آذر ۸۶
بخش پایانی
بیش از نیمی از دانشجویان خارجی رشته مهندسی را در سال ۱۹۸۵، کشورهای خاور دور، هندوستان و خاورمیانه تشکیل میدادند و تقریبا نیمی از استادیاران در رشته مهندسی، در دانشکدهها و دانشگاههای کشور آمریکا که سن آنها کمتر از ۳۵ سال است، متولد کشورهای دیگرند.
بخش پایانی
بیش از نیمی از دانشجویان خارجی رشته مهندسی را در سال 1985، کشورهای خاور دور، هندوستان و خاورمیانه تشکیل میدادند و تقریبا نیمی از استادیاران در رشته مهندسی، در دانشکدهها و دانشگاههای کشور آمریکا که سن آنها کمتر از 35 سال است، متولد کشورهای دیگرند.
همچنین یک نفر از هر سه نفر دکترای مهندسی در صنعت در کشور آمریکا متولد کشورهای دیگر هستند و این نسبت رو به افزایش است. واقعیت بسیار مشهود و قابل لمس وضعیت علم در جهان سوم ، تربیت و صادر نمودن دانشمندان و در نهایت تولید آثار علمیدر کشورهای توسعهیافته است و این حقیقتی است تاسفآور.
ثانیا در کشورهای در حال توسعه برای پیشرفت علم و تکنولوژی سرمایهگذاری کافی انجام نمیشود. این امر نتیجه دلایل اقتصادی، فقدان درک و غیر مهم پنداشتن برنامهریزان علم و تکنولوژی در توسعه است. کشورهای توسعهیافته بیش از 3درصد از درآمد ناخالص ملی خود را صرف توسعه علم و تکنولوژی میکنند، در حالی که کشورهای در حال توسعه کمتر از 5/0درصد از درآمد ناخالص ملی خود را به توسعه علم و تکنولوژی اختصاص میدهند.
بودجهای که دولت انگلستان در سال ۹۰ - ۱۹۸۹ صرف توسعه علم کرده در مجموع ۸۲۴میلیون دلار بوده است. بودجه علمی در ژاپن در سال ۱۹۸۹، ۴۱/۶۰میلیون ین بوده که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت صنعت و تجارت بینالملل و سازمان علوم و تکنولوژی صرف شده است.
در ایالات متحده آمریکا فقط حمایت دولت از برنامه بیوتکنولوژی در سال 1987 به حدود 4/2میلیارد دلار رسید. در ژاپن هیتاچی 10درصد (2میلیارد دلار)، نک (NEC ) ا 2/9درصد (8/1میلیارد دلار)، فوجیتو 9/10درصد (2/1میلیارد دلار) سود حاصل از فروش خود را صرف تحقیق و توسعه کردند. حتی در صنایعی مثل داروسازی این رقم به بیش از 15درصد رسید. در کشورهای در حال توسعه که ظرفیتهای مستقل تحقیق و توسعه قابل اغماض هستند، دولت به تنهایی باید این وظیفه را انجام دهد.
در کشورهای در حال توسعه برای بهبود و توسعه علم و تکنولوژی سیستم فعالی وجود ندارد. پیشرفت علمیو فنی زمانی روی خواهد داد که زیربناها توسعهیافته و مدون شده باشند. باید نظام آموزشی صحیح، سیستم کارآمد تحقیق و توسعه و موسسات و مراکز اطلاعرسانی به وجود آیند.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه قبلا مستعمره بودهاند، بنابراین نتوانستهاند به سرعت خود را از نظر ساختار سیاسی و اجتماعی با تغییرات علمی و تکنولوژی سازگار کنند. کشورهای توسعه نیافته تازه به استقلال رسیدهاند و در رابطه با درک و قبول جامعه برای پذیرش تکنولوژی، با مشکلاتی روبهرو هستند.
برای این که کشورهای در حال توسعه قادر به پیشرفت و رقابت با کشورهای توسعهیافته صنعتی بشوند باید همه چهار عامل فوق را مورد توجه قرار دهند. مهم نیست که چقدر مواد خام یا منابع مالی در دسترس است، اگر کشور در حال توسعه زیر بناهای علمیو فنی لازم، نیروی انسانی متخصص، ساختار اجتماعی و مهمتر از همه اراده سیاسی لازم را نداشته باشد، قادر به توسعه نخواهد بود.
ذکر این نکته مهم است که تعدادی از کشورهای با اقتصاد پویا که به واردات انرژی وابستهاند، نظیر ژاپن و آلمان بسیار توسعهیافتهاند، در حالی که کشورهای بزرگ صادرکننده نفت (مانند کشورهای عضو اوپک) از نظر صنعتی عقب ماندهاند. هیچکدام از کشورهای عضو اوپک در گروه کشورهای تازه صنعتی شده نیستند. همچنین کشورهای در حال توسعه در خاورمیانه که درآمد قابلملاحظهای هم دارند، منابع خود را صرف توسعه صنعتی نمیکنند، بلکه آن را صرف خرید تسلیحات برای رفع اختلافاتی میکنند که این اختلافات میتوانند از راههای صلحآمیز برطرف شوند. تا سال 1980 هزینه نظامیکشورهای در حال توسعه، 25درصد هزینه کل تسلیحات جهان بوده است. واردات تسلیحات آنها سالانه به طور متوسط 22میلیارد دلار است.
اولویتها و حوزههای فعالیت برای شروع به توسعه برای هرکدام از کشورهای در حال توسعه فرق میکند که این امر بستگی به سطح توسعه اقتصادی و تکنولوژی آنها دارد. بههر حال به استثنای معدودی از کشورهای نوصنعتی که توانستهاند به نوآوریهای فنی دست یابند، ضعفهای کشورهای در حال توسعه شبیه هم هستند.
تربیت تعداد زیادی از نیروی انسانی کاردان علمیو فنی برای پیشرفت اجتماعی، اقتصادی ضروری است. به چنین افرادی با دانش فنی و اطلاعات، با مناسبترین تکنولوژی جذب، تطبیق و در نهایت توسعه تکنولوژیهای مناسب در راستای نیازهای کشور احتیاج است.
برای افزایش بهرهوری و میزان رقابت در صحنه بینالمللی استفاده موثر از مواد اولیه، انرژی و نیروی کار بسیار مهم است. برای رشد اقتصادی، انتقال از الگوی تولید مواد اولیه و تبدیل آن به کالاها و محصولات ساخته شده با ارزش افزوده بالا ضروری است. تاکید باید بر استفاده موثر از پیشبرد علوم و تکنولوژی، اطلاعات، تحقیقات و توسعه ملی و توانهای صنعتی کشور باشد.
نظامهای سنتی آموزشی باید کنار گذاشته شده و رشتههای جدید علمیتقویت شوند. ایجاد زیربنای قوی علمی، در دسترس بودن تجهیزات و آزمایشگاهها، دسترسی به مجلات علمی، تماسهای بینالمللی و اطلاعاتی و ایجاد انگیزههای کافی موجب کاهش فرار مغزهای مهندسان مجرب و اندیشمندان از کشورهای در حال توسعه میشود.
از آنجا که کشورهای در حال توسعه دارای منابع مالی محدود و فاقد نیروی انسانی متخصص به حد کافی هستند، بنابراین اولویتهای تخصیص باید به بخشهایی از اقتصاد داده شود که دارای بالاترین بهرهوری در توسعه هستند. کشورهای درحال توسعه به تکنولوژیهای کشورهای توسعهیافته وابستهاند. پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی در کشورهای توسعهیافته، تدوین سیاستهای توسعه علوم و تکنولوژی را در کشورهای در حال توسعه، کاری دشوار میسازد.
تجربه کره در انتقال تکنولوژی
دولت کره طی دوران صنعتی شدن کشور نقش بسزایی را در هدف گذاردن و انتخاب تکنولوژی و توسعه آن در کشور ایفا کرده است. نرخ رشد سالانه این کشور در دو دهه گذشته بیش از ژاپن و ایالاتمتحده بوده است. دولت سیاستهای انگیزشی، استراتژیها و مکانیزمهای اداری موثری را برای توسعه علوم و فنون تدوین و اجرا کرد.
در دهه 1960 کره مدل توسعهای را براساس ارتباط برنامهریزی صنعتی و استراتژیهای پیشرفت تکنولوژی به وجود میآورد. دهه 1960 را میتوان به عنوان مرحله «خیز» برای صنعتی شدن در نظر گرفت. این دهه تاکید ورود تکنولوژیهای پیشرفته بود. دهه 1970 را میتوان مرحله رشد صنعتی با تاکید بر توسعه برخی از صنایع از قبیل ماشین سازی، صنایع فلزی، شیمیایی، کشتیسازی و الکترونیک دانست. دهه 1980 به عنوان مرحله توسعه خود اتکا در نظر گرفته میشود، توسعهای که بر نتایج فعالیتهای دهههای پیش استوار است. در این دهه کشور کره با کاهش وابستگی به تکنولوژی خارجی در صنایع سنگین و شیمیایی، تقریبا با استقلال کامل در صنایع سبک روبهرو میشود. در آینده کشور کره سیاست تکنولوژی دانشبر که اساس صنایع استراتژیک در آینده خواهد بود را دنبال خواهد کرد. موفقیت کره در علوم و تکنولوژی و توسعه اقتصادی بسیار قابل توجه بوده است، به طوریکه درآمد سرانه این کشور از 87 دلار در سال 1962 به 3132 دلار در سال 1987 رسید. نرخ رشدی که در طول دوران تاریخ کم سابقه بوده است.
تعهد عالیترین مقام سیاسی و دولتی به پیشرفت علوم و فنون و حمایت از آن در این موفقیت بسیار مهم بوده است. کشورهای در حال توسعه نگران این هستند که چگونه اقتصاد خود را برای رسیدن به مرتبه کشورهای صنعتی یا جدیدا صنعتی شده، برسانند. کشورهای در حال توسعه باید اهداف خود را دوباره تعیین کنند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه در حال حاضر در مرحله تغییر هستند، یعنی گذار از مرحله یا جامعه کشاورزی به صنعتی یا جامعه خدماتی.
کارشناس سازمان امور اقتصادی و دارایی استان قم
ارسال نظر