دردسرهای خرید یک کتانی

علی غلامزاده

توی یک صبح نسبتا سرد پاییزی تصمیم گرفتم برم یک کتانی بخرم. از برادر بزرگ‌ترم که داشت جلوی آینه موهاشو شانه می‌کرد، پرسیدم: کجا برم یک کتانی خوب بخرم. جواب داد: «باید بری میدان منیریه»؛ خیابان‌ها شلوغ بودند، با حرکت روی سنگ‌فرش‌های تازه عوض شده خیابان ولیعصر به میدان منیریه رسیدم.

در حین راه رفتن پشت ویترین مغازه‌ها رو نگاه می‌کردم، می‌خواستم یک کتانی قشنگ انتخاب کنم تا این که به یکی از مغازه‌ها وارد شدم.

«ببخشید کتانی دارید؟»

بفرمایید چه نوع کتانی می‌خواهید. در حالی که به کتانی‌ها نگاه می‌کردم، صاحب‌ مغازه پرسید: چه قیمتی می‌خواهید برای کتانی بپردازید. گفتم: ۳۰هزار تومان. چند نوع مختلف کتانی ایرانی و چینی را برای من آورد. در نگاه اول فهمیدم کتانی‌های ایرانی یک سرو گردن بالاتر از کتانی‌های چینی است و به نسبت پولی که داشتم می‌ارزید یک کتانی تولید وطنی را انتخاب کنم، حس ناسیونالیستیم گل کرده بود. به صاحب مغازه گفتم کتانی‌های ایرانی چه قیمتی دارند؟

جواب داد: از ۵هزار تومان هست تا ۳۰هزار تومان.

تمامی پولی رو که داشتم به صاحب مغازه دادم و یک کتانی ایرانی خریدم چون پولم به کتانی‌هایی با مارک‌ خارجی نمی‌رسید. تازه یک برگ گارانتی ۶ ماهه هم از صاحب مغازه دریافت کردم.