دلار و یورو

محمود اسلامیان

گنه کرد در بلخ آهنگری

به شوشتر زدند گردن مسگری

این یورو و دلار هم داستان غریبی دارند که ریشه آن در اختلافات اقتصادی اروپا و آمریکا است. اقتصاد آمریکا بدون بالانس تجاری امکان حیات ندارد و این روند جز با کاهش ارزش دلار و امکان صادرات فراهم نمی‌شود. چند سال اخیر، مشاجرات سنگین اتحادیه اروپا و خزانه‌داری آمریکا بالا گرفته است. لیکن آمریکایی‌ها کار خود را می‌کنند و جهان شاهد کاهش مرتب دلار در مقابل یورو است.

صندوق ذخیره ارزی از اقدامات ارزشمند گذشته است. اتفاقی که پس از اوج‌گیری قیمت نفت نه تنها در ایران، بلکه با اشکال مختلف در کشورهای نفتی تشکیل شده است. هدف از تشکیل صندوق استفاده بهینه از درآمدهای نفتی و جلوگیری از ایجاد تورم و به‌هم‌ریختگی مصرف این درآمدها در کشورهای صاحب نفت بوده و هست.گرانی منابع بانک‌های داخلی باعث شده است، سرمایه‌گذاران ایرانی علاقه‌مند به استفاده از وام‌های ارزی صندوق ذخیره شوند. امکانی که باعث شده است، طی سال‌های اخیر تعداد زیادی واحد صنعتی در نقاط مختلف کشور به بهره‌برداری برسد. تشکیل صندوق ذخیره ارزی و کاهش نرخ مالیات دو اقدام موثر بوده است که توسعه صنعتی کشور را شتاب مطلوبی بخشید. دستیابی به رشد ۸/۱۱درصد صنعت، ریشه در حرکت ذکر شده دارد. البته ناگفته پیدا است، صندوق ذخیره ارزی به مانند بانک‌های جهانی نسبت به کارآفرین عمل می‌کنند. منابع با قیمت متعارف‌، مساله‌ای است که در هر جای دنیا، بانک‌ها به راحتی در اختیار صنعت‌گران می‌گذارند؛ لیکن در کشور ما به دلیل عملکرد بد سیستم بانکی و بهره‌های بالا، استقبال وسیعی از صندوق ذخیره به عمل آمد. متاسفانه نظام بانکی به زمین، سوله و هر عنصر مادی توجه دارد، لیکن به توانمندی کارآفرین عنایتی ندارد؛ در صورتی که در دنیا کاملا برعکس عمل می‌شود. یکی از علل معوقات سنگین نظام بانکی کشور نیز بی‌توجهی به اعتبار و توانمندی شخصی کارآفرینان است؛ این باعث می‌شود سره از ناسره تشخیص داده نشود و منابع کشور به سمت و سویی برود که هیچ حاصلی ندارد. از یک همکار چینی در صنعت فولاد پرسیدم، چگونه کشور چین از تولید ۶۰میلیون تن فولاد طی ۸سال به ۳۵۰ میلیون تن فولاد رسید. موضوعی که نه تنها در این رشته، بلکه در همه رشته‌های صنعتی، دنیا را با سردرگمی و اعجاب مواجه کرده است. جواب کارآفرین چینی خیلی ساده و روشن بود، ایشان توضیح دادند:

۱ - در گذشته در چین یک مدیر صنعتی برای آب خوردن هم از حزب کمونیست اجازه می‌گرفت، چون کل صنایع دولتی بود و این جز کندی و هزینه نتیجه‌ای نداشت؛ ولیکن با خصوصی‌سازی و اجرای قانون تجارت در واحد‌های صنعتی حتی دولتی، توانمندی مدیریتی به مجموعه‌ها داده شد. واحدها یا خصوصی شدند یا اگر دولتی بودند، طبق قانون تجارت اداره می‌شدند.

۲ - منابع ارزان قیمت مالی با بهره تقریبا صفر درصد برای طرح‌های اقتصادی تامین شد؛ یعنی ریشه موفقیت اقتصادی چین در دو موضوع خلاصه می‌شود، حذف مدیریت دولتی و تزریق منابع ارزان قیمت به واحدهای صنعتی. در حقیقت هدف صندوق ذخیره ارزی نیز تامین منابع ارزان‌قیمت یا بهتر بگوییم، متعارف جهانی برای واحدهای صنعتی بود. سرخوشی صنعت کشور به سرعت به گیجی خسته‌کننده‌ای تبدیل شد. رشد قیمت یورو از ۷۲۰ تا ۱۳۸۰ تومان یک افزایش تقریبا ۱۰۰درصدی را نشان می‌دهد. علاوه بر آن، بهره بانکی نیز به آن اضافه می‌شود. صنعتی را نمی‌شناسم که بتواند چنین هزینه‌‌ای را تحمل کند. به عبارت ساده‌تر هدف صندوق ذخیره ارزی محو شد.

هیچ‌چیز نگران‌کننده‌تر از این نیست که موضوعی در تعارض با هدف پیدایش خود قرار گیرد. امروز صندوق ذخیره ارزی در این مورد در تضاد با اهداف اصلی تشکیل خود، ناخواسته قرار گرفته است، وقتی سازمانی در مقابل هدف احداث خود قرار می‌گیرد، باید عاجلا فکری کرد. واقعا هزاران واحد صنعتی که از وام به صورت یورو استفاده کرده‌اند، راهی برای جبران ۱۳۰درصد هزینه اضافی ندارند.

عموم مسوولان اقتصادی و صنعتی کشور معضل حاصل شده را قبول دارند؛ لیکن به رغم توسعه مشکل، هیچ‌گونه اقدام عملی صورت نپذیرفته است. واقعا چه کسانی مسوول هستند؟ آیا کارآفرین که با عشق خدمت به میهن اسلامی کمر همت بسته و با زحمت شبانه‌روزی، واحدی را به وجود آورده که ده‌ها یا صدها نفر را ارتزاق حلال می‌‌کند، مسوول است؟ آیا صنعتگری که در خدمت توسعه میهن اسلامی است، باید پاسخگو باشد؟‌ مگر مقام معظم رهبری کارآفرینان را تکریم نفرمودند؟ مگر ایشان تولید ثروت مشروع را نوعی جهاد ندانستند؟ چرا باید در تنازع اروپا و آمریکا، در کاهش نرخ دلار در قبال یورو، صنعتگر ایرانی تاوان دهد؟ مگر کارآفرینان غیرتمند ایرانی، سربازان جهاد اقتصادی نیستند؟ مگر حمایت نظامات بانکی و اقتصادی کشورهای دنیا، خصوصا همسایگان را از تولیدگران‌شان نمی‌بینیم؟ یکبار سیستم اقتصادی و بانکی کشور آن هم در قالب صندوق ذخیره ارزی به حمایت عاشقان خدمت به میهن اسلامی آمد. آن هم ای کاش...

اگر هم می‌پذیریم که مشکلی خارج از اراده مسوولان اقتصادی و کارآفرینان به وجود آمده است، پس چاره‌ای بیاندیشیم. از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران که خود بزرگ‌ترین منتقد سیستم بانکی بوده‌اند، تقاضامندیم حل مشکل را در دستور کار شورای محترم اقتصادی قرار دهند. از مهندس محرابیان، وزیر محترم صنایع انتظار داریم به عنوان شیرینی اعتماد دولت و نمایندگان ملت به ایشان در جهت حل معضل عنایت بکنند تا باعث دلگرمی بیشتر جامعه صنعتی کشور شوند.

اِن‌شاءا...