اخراجیهای واقعی نه به موسوی اعتقاد دارند و نه به احمدینژاد - ۱۷ خرداد ۸۸
چند شبی است که در شهر بلوایی به راه افتاده است. این فضا تداعیکننده مناقشات اول انقلاب است. گروههای مختلف کاروانهای تبلیغاتی به راهانداخته و به طرفداری از نامزد مورد حمایت خود شعار میدهند.
مسعود دهنمکی *
چند شبی است که در شهر بلوایی به راه افتاده است. این فضا تداعیکننده مناقشات اول انقلاب است. گروههای مختلف کاروانهای تبلیغاتی به راهانداخته و به طرفداری از نامزد مورد حمایت خود شعار میدهند. گروهی پارچه سبز به دست و سر بسته و گروهی پرچم ایران بر دوش انداختهاند.
از همه جالبتر درهم ریختگی گروه حامیان دو طرف از نوع ظاهر و پوشش و طبقات فکری و اجتماعی است. در بین طرفداران دکتر احمدینژاد علاوه بر بچههای مذهبی نسل دیگر و جوانان با پوششهای مختلف نیز دیده میشوند و در میان طرفداران مهندس موسوی هم همین گونه است.
اما نکته مرتبط به تیتر این مطلب یعنی اخراجیها و انتخابات دهم شعار مشترک هر دو گروه برگرفته از فیلم اخراجیها است که در تمام تجمعات به گوش میرسد و همه نامزد مورد حمایت خود را به سبک قهرمانان فیلم تشویق میکنند.
ای کاش فرصت میشد و اخراجیهای سه را قبل از انتخابات میساختم تا بیشتر این مخاطب متوجه عمق پیام فیلم میشد. درد من از ساخت فیلم نه تنها ایجاد تعلق خاطر در نسل جدید به دفاع مقدس و ارزشهای آن بود که شکر خدا این گونه شده است؛ بلکه پیام دیگر آن کنار هم قرار دادن آنها برای یک آرمان مشترک است.
گرچه رنگ سبز سیدی میرحسینیها با پرچم ایرانی گری احمدینژادیها روی هم همان جمهوری اسلامی است، اما میترسم از این آب گل آلود دیگران ماهی بگیرند...
در حالی که کرباسچی از طرفداران کروبی به اخراجیها حمله میکند که افخمی و ابطحی چیز دیگری میگویند و طرفداران آنها با زبان اخراجیها شعار میدهند.
در حالی محمدعلی نجفی به طرفداری از میرحسین میگوید به میرحسین رای دهید تا امثال اخراجیها ساخته نشود که سیدجواد هاشمی به نقل از خاتمی در مورد فیلم چیز دیگری میگوید و جمع کثیری از مردم با اخراجیها زندگی کردهاند.
و در حالی فرجالله سلحشور علیه اخراجیها فحاشی میکند و میگوید حاضر است جانش را به خاطر دکتر احمدینژاد بدهد، اما خیل کثیر هواداران دکتر از دوستداران اخراجیها بودند و چندی پیش خود دکتر به همراه برخی از اعضای هیات دولت به تماشای فیلم نشست...
دیشب من در میدان ولیعصر بودم و حسام نوابصفوی در میدان ونک و جالب توجه ابراز احساسات و لطف مشابه مردم از هر دو تفکر بود و این نشان میداد که همه ما چه نسل پیشین و امروز زبان مشترکی یافتهایم، اما ای کاش خناسان بگذارند نان رانتخواران در دعای بین مردم است. وای به روزی که این سبزها و این پرچمها مشتشان با هم به سوی غارتگران بیتالمال و ریاکاران دینفروش گره شود!
یکی از نامزدها بیاید و بگوید در کنار ارشاد مردم گشتهایی هم برای ارشاد این آقازادهها راه بیاندازیم!
هموطنان! پیام اخراجیها وحدت و همدلی همه ما بود و پیام دیگر آن اخراج ریاکاران و متظاهران بود نه خادمان و وفاداران به کشور و انقلاب.
اخراجیهای واقعی نئوسلطنتطلبان اشرافیگری هستند که دستشان از بیتالمال کوتاه شده است. اخراجیهای واقعی کسانی هستند که در دل خود نه به موسوی اعتقاد دارند و نه به احمدینژاد، اما مدعی همه انقلاب و کشور هستند...و مظلومنمایی میکنند !
کسانی اخراجی واقعی هستند که شهید آوینی در وصف تفکرات آنها کتاب توسعه و تمدن غرب را نوشت!
بیدار باشید و نگذارید سلطنت به کشور باز گردد.
خاندان سلطنت عدهای بادمجان دور قابچین دارد که خود را آویزان این فضا کردهاند. آنها کسانی هستند که فقر و فحشا محصول ثروت اندوزی آنها است. کدام استقلال کدام پیروزی را ببینید تا بدانید برنده دعوای قرمزها و آبیها چه کسی است!
خدا چندی است که آنها را خوار کرده است و از اسب به زیر انداخته است. اینها امامزادهای هستند که کور میکنند اما شفا نمیدهند. ای کاش برخی نامزدهای انتخاباتی به صراحت از آنها فاصله میگرفتند. برای آنها خط قرمزی جز دنیا و جیبشان وجود ندارد. لازم باشد به هر کسی جام زهر مینوشانند....
اما وعده خدا حق است و آینده زمین از آن مستضعفین است. دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد.
* وبلاگ شخصی دهنمکی
ارسال نظر