نگاهی به مراسم دید و بازدید نوروزی خبرنگاران با مدیران روابط عمومی
عیدی نامبارک
عجلهای برای رفتن نیست، طبق معمول این گونه نشستها با نیم ساعت تاخیر برگزار میشود و آنقدر جای خالی است که میزبان هر وقت بیایی با لبخند منتظرت باشد، ولی انگار اوضاع نشستهای خبری در اسفند ماه فرق میکند.
عجلهای برای رفتن نیست، طبق معمول این گونه نشستها با نیم ساعت تاخیر برگزار میشود و آنقدر جای خالی است که میزبان هر وقت بیایی با لبخند منتظرت باشد، ولی انگار اوضاع نشستهای خبری در اسفند ماه فرق میکند.
از در و دیوار خبرنگار بالا میرود و تو نمیدانی اینها از کجا پیدایشان شده، طی این یک سال کجا بودند، هر چند به حافظهات که فشار بیاوری، بیشترشان را نیمه مرداد دیدهای.
سال که به انتها نزدیک میشود، تورهای نوروزی برخی خبرنگاران با مدیران حوزه خبری شروع میشود و «دید و بازدید و دریافت عیدی». مدیران هم که بدشان نمیآید، عملکرد یک سالهشان بدون هیچ پرسشی منتشر شود، از این عید دیدنیهای زودهنگام استقبال میکنند. اما این رسم «عیدی گرفتن» که دارد کمکم قدیمی هم میشود، چه پیامدهایی برای رسانهها دارد؟
علیاکبر قاضیزاده معتقد است: این پدیده برای محیطهای سالم و حرفهای روزنامهنگاری خطرناک است، ولی در زمانی که کل جریان اطلاعرسانی «فشل» است، تهدیدی به حساب نمیآید.
او میگوید: سال گذشته قراردادی که بیبیسی با خبرنگارانش میبندد را ترجمه کردم که مختص بیبیسی نیست و در رسانههای معتبر به همینگونه قرارداد بسته میشود. در این قرارداد روزنامهنگار متعهد میشود که تمام سفرهای کاری را با پول خود برود و هیچگونه بلیت، هزینه سفر و کادویی از جانب منابع خبری دریافت نکنند که در صورت عدم رعایت، رسانه او را از کار بیکار خواهد کرد.روزنامهنگار طی این قرارداد حق ندارد ناهار، عصرانه و ... میهمان منبع خبریاش باشد، مگر به حساب خودش.ولی در رسانهای که روزنامهنگاران ما پشت میزی هستند و خبرنگار بلند نمیشود به حوزههای خبریاش سری بزند، خیلی نکات رعایت نمیشود که یکی از آنها دریافت هدیه است.این استاد روزنامهنگاری ادامه میدهد: وقتی خبرگزاری با سازمانی برای پوشش خبرهایش قرارداد پولی میبندد، پس خبرنگار هم درچنین محیطی کار بدی نکرده است.اگر محیط سالم باشد و اعضای تحریریه حرفهای باشند، هدیه گرفتن خطر است، نه حالا که هر کسی اراده کند، میتواند خبرنگار شود.قاضیزاده ادامه میدهد: حقوق روزنامهنگاران ما حتی از معلمان هم پایینتر است، اما برخی برای رفع این کمبود دست به کارهای دیگری
میزنند. یکی از خبرنگاران روزنامه دولتی را میشناسم که برای هر خبری که کار میکردند از سازمان مربوطه سکه میگرفتند و حالا بعد از مدتی برای خودشان شرکت دارند و ...او معتقد است سوداگری در کل جامعه رسوخ کرده و مختص به روزنامهنگاری نیست. قاضیزاده هم این جریان را شیوه نادرستی میداند که پدر و مادر روزنامهنگاری را درآورده و جریان اطلاعرسانی را در حد دلالی پایین آورده است.
این گونه مناسبات، تنها به ایام عید محدود نمیشود و در سراسر سال جریان دارد. یک روزنامهنگار فعال حوزه اجتماعی درباره عیدی دادنهای مدیران روابط عمومی میگوید:
سالها است که در انتهای سال مدیران برای تقدیر از یک سال زحمت خبرنگاران فعال در نشستی از آنها تقدیر میکنند، ولی چند سالی است که این رسم برای برخی که متاسفانه مویی هم در این کار سفید کردهاند، به کاسبی تبدیل شده است. عید سال گذشته بود که یکی از همین روزنامهنگاران در پی کسی بود تا بتواند چند میلیون «بن شهروندش» را به پول نقد تبدیل کند و احتمالا این چند میلیون «بن» نتیجه یک هفته دید و بازدید بوده است. فریدون صدیقی هدیههایی را که سبب شود خبرنگار در اطلاعرسانی کوتاهی کند و نتواند به وظیفهاش عمل کند، تایید نمیکند و میگوید: عیدی دادن روابطعمومیها میتواند بر نحوه اطلاعرسانی صحیح و تنظیم مناسبات خبرنگار با مرجع خبری تاثیرگذار باشد. فراموش نکنیم، وظیفه روابط عمومیها پاسخگویی به پرسشهای خبرنگاران در رابطه با کارکردهای سازمانهای مربوطه است و نقش حلقه واسط بین رسانهها و مدیران سازمان را دارند. اگر روابطعمومیها به این وظایف به خوبی عمل کنند، اگر هدیهای که به حجم و میزان آن کاری ندارم، به خبرنگار داده شود، مشکلی وجود ندارد؛ یعنی هدیه، خلاء کارکرد روابطعمومیها را پر کند.صدیقی نیز بر مادی نبودن این هدایا
تاکید دارد: نباید هدایای روابطعمومیها جنبه مادی داشته باشد تا سبب لغزش خبرنگار فراهم نشود. او ادامه میدهد: خبرنگاران باید از سوی رسانههای خود مورد حمایت قرار بگیرند؛ هم از نظر حرفهای و هم از نظر شغلی. در این شرایط که خبرنگاران حداقل دریافتی حقوق را دارند و به ناچار چندکاره هستند تا بتوانند به حداقلهای خود پاسخ دهند، وقوع چنین اتفاقاتی بعید نیست، هرچند مورد تایید هم نیست.
سعید لیلاز هم بر «سمبلیک» بودن این هدایا تاکید دارد و میگوید:
اگر این هدایا مادی باشد و بر روابط روزنامهنگاران و واحدهای تولیدی تاثیر بگذارد، خطرناک و مخرب است و سبب بیاعتبار شدن مطبوعات میشود. او ادامه میدهد: خود خبرنگار نیز وجهه خود را نزد روابطعمومی و نهاد مربوطه از دست میدهد. همانطور که میبینیم در جامعه هر مطلب سطحی را با نام وجهه ژورنالیستی قضیه نام میبرند و انگار این کلمه بار منفی در فرهنگ پیدا کرده است.لیلاز تاکید میکند: بایستی با این پدیده مقابله شود و بهترین راه مقابله خارج نشدن روابطعمومیها از حدود محترمانه حرفهای است و اگر قرار است هدیه داده شود فقط به صورت «سمبلیک» بدون در نظر داشتن بخش مادی باشد.او اضافه میکند: روزنامهنگار نباید هیچگاه حقیقت را تحت شعاع قرار دهد و از امکان اطلاعرسانی بر له و علیه مدیران سوءاستفاده کند. این روزنامهنگار «دولت»ها را یکی از مقصران اصلی این پدیده میداند و میگوید: اینگونه القا شده که نمیتوان بر روی شغل روزنامهنگاری به عنوان یک شغلی که در آن به اندازه کافی تامین باشیم و از امنیت شغلی بهرهمند باشیم، حساب کرد.او میافزاید: انواع تحریمهای آشکار و پنهان از جانب دولت برای روزنامههای مستقل سبب شده نتوانند
از منابع مالی به حق خود استفاده کنند و بنابراین در بیشتر این مطبوعات روزنامهنگاران حقوق کافی دریافت نمیکنند.اینها زمینه را برای فساد فراهم میکند. اگر این تحریمهای آشکار برداشته شود و یک نظام سالم حاکم خواهد شد که از اپیدمی شدن این پدیدهها، جلوگیری میکند.لیلاز فساد در مطبوعات را جدا از فساد درجامعه نمیداند، او معتقد است: فساد در کل ساختار اجتماعی ما رایج شده است و فساد در مطبوعات هنوز به گستردگی ساختارهای اداری جامعه نیست. این روزنامهنگار این پدیده را ضربهزدن به درخت تنومند تمدن ایران میداند و با افسوس میگوید: هرچند این روزها تبرزنی به پای این تمدن عادی شده است.
بهروز بهزادی، روزنامهنگار، نیز عیدی گرفتن خبرنگاران را اگر جنبه مادی نداشته باشد، بدون مشکل میداند و میگوید:
اگر «عیدی» جنبه مادی پیدا کند، باید سردبیر و مدیران روزنامه با خبرنگار برخورد کنند. او ادامه میدهد: این کار ارزش روزنامهنگار را در چشم حوزههای خبری پایین میآورد و آنها خبرنگار را عامل خود در روزنامه میدانند و پس از مدتی جامعه نیز نسبت به جریان اطلاعرسانی بیاعتماد خواهد شد. سردبیر روزنامه اعتماد درباره گلایه برخی از روزنامهنگاران که حقوق پایین و عدم امنیت شغلی را بهانهای برای تن دادن به این گونه مناسبات میدانند، میگوید: همه این درددلها درست است، همه ما میدانیم بنا به دلایلی، روزنامههای ما در حال حاضر با مشکل روبهرو هستند و سود چندانی برای مدیرانشان ندارند و درآمدهای فعالان این حوزه پایین است، اما این موارد دلیلی برای قربانی کردن اصول حرفهای کار نیست. دریافت عیدی با ارزش مادی، قربانی کردن ارزشهای حرفهای است. بهزادی تاکید میکند: با دریافت عیدی، خبرنگار خود و حرفهاش را ضایع میکند و تاخیر در پرداختهای حقوق در روزنامهها، مساله جدایی است که ربطی به عیدی گرفتن ندارد. روزنامهنگاران حقوق خود را از مدیران خود مطالبه کنند.
ارسال نظر