زاویه -دولتها عامل رشد آسیای شرقی نبودهاند!
اسطوره شناسی اقتصاد آسیا
مترجم: یاسر ظهوریان
نوشتهای از من که در آن با مثال زدن کشورهای کره، هند و چین به عنوان کشورهایی که از فقر به سمت صنعتی شدن حرکت کردهاند، ادعا کرده بودم که صنعتی شدن اساسا بازار انگیخته است (۲) و نه دولت انگیخته، (۳) به بحث در این مورد دامن زد. میدانم که بر خلاف این گفته معمول که دولتهای مطرح توسعهگرای آسیایی تمرکزگرایند و به شدت در برنامهریزیهای صنعتی مداخله میکنند صحبت میکنم. پس اجازه دهید دلیل آن را توضیح دهم.
نویسنده: ویلیام ایسترلی (۱)
مترجم: یاسر ظهوریان
نوشتهای از من که در آن با مثال زدن کشورهای کره، هند و چین به عنوان کشورهایی که از فقر به سمت صنعتی شدن حرکت کردهاند، ادعا کرده بودم که صنعتی شدن اساسا بازار انگیخته است (۲) و نه دولت انگیخته، (۳) به بحث در این مورد دامن زد. میدانم که بر خلاف این گفته معمول که دولتهای مطرح توسعهگرای آسیایی تمرکزگرایند و به شدت در برنامهریزیهای صنعتی مداخله میکنند صحبت میکنم. پس اجازه دهید دلیل آن را توضیح دهم.
وقتی که میگویم ما فقط میتوانیم آنچه را به طور متوسط و در یک روند بلندمدت اتفاق میافتد بیازماییم، درباره گزارههایی حرف میزنم که براساس تعریف کارل پوپر (۴) از «علم واقعی» قابل آزمون (۵) یا رد شدن (۶) هستند. اگر سیاستهای هر کشور را در هر سال به طور جداگانه در نظر بگیریم هیچ راهی برای آزمون درستی این سیاستها نیست؛ چرا که در چنین شرایطی دادههای هر سال دقیقا منطبق بر سیاستهای همان سال خواهند بود. پس آنچه باید در نظر گرفته شود روند کلی سیاستها در طول یک دوره و نتیجه آن بر اقتصاد است. نمیخواهم اعمال برنامه یکسانی را برای همه کشورها توصیه کنم؛ چرا که «راه حل» معمولا یک گزاره خیلی کلی و تنها هدایتگر جهتگیریهای کلی اقتصاد است. مطمئنا چهارچوب و زمینه ای که سیاستها در آن اعمال میشوند بسیار مهم است و سیاستمداران باید از تمام اطلاعات و غریزه سیاسی خود برای تطبیق جهتگیریهای سیاسی با شرایط محلی استفاده کنند.
ادعای کلی من این است که اعتماد زیاد به بازار با موفقیت بلند مدت همبسته است. این ادعا بر اطلاعات موجود از موفقیتهای کشورهای آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزلند و شکست برنامهریزی غیر بازارمحور در بلوک کمونیسم و همچنین شکست سیاستهای دولتی در آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا استوار است. درست است که کشورهای موفق آسیایی بیش از همتاهای اروپاییشان از مداخله دولت بهره جستند، اما میزان دخالت دولتهای آنها نیز چشمگیر نبود. در واقع هیچ شاهدی که با استانداردهای پوپر منطبق باشد برای این ادعا که دخالت دولتی منجر به موفقیت در صنعتی شدن میگردد وجود ندارد. پس ادعای من بر شواهد عملی استوار است و نه ایدئولوژی.
همچنین میتوان سیاستهای صنعتی را با استفاده از دادههای درون کشوری تست کرد. یک تحقیق قدیمی از اقتصاددان کرهای جونگ وا لی (۷) نشان داده است که بخشهایی از صنایع کره که تحت حمایت دولت قرار دارند از رشد بهرهوری کمتری به نسبت سایر قسمتها برخوردار بودهاند.
همچنین با این واقعیت روبهروییم که کره جنوبی، هند و چین بعد از اینکه دخالت دولت را در اقتصاد کاهش دادند به رشد اقتصادی بالا دست یافتند. اگر چهچندان مطمئن نیستم که این گزاره مطابق با استانداردهای پوپر باشد. چرا که تلاش اقتصاددانان برای توجیه تغییرات میانمدت و کوتاهمدت در رشد اقتصادی چندان موفق نبوده است.
بگذارید یک احتمال را بررسی کنیم: «ما فقط بر نمونههای موفق آسیای شرقی تمرکز میکنیم». در واقع این همواره خط مشی غالب بوده است و به نظر من آنچه را که دانش معمول ولی سفسطه انگیز درباره موفقیت آسیای شرقی است، تقویت کرده است. تنها نمونههای موفق را دیدن منجر به «خطای نجات یافتگان» (۸) در پیدا کردن راه حل میشود.
فرض کنید تعدادی از رانندگان در زمان یکسان نیویورک را به سمت واشنگتن ترک کنند و ما با پنج نفر از اولین کسانی که به مقصد برسند، مصاحبه کنیم و متوجه شویم که تمام آنها سوار بر لامبورگینی بوده و با سرعت ۱۵۰مایل بر ساعت و در حالی که در بزرگراهها ویراژ میداده و از دست پلیس فرار میکرده، رانندگی میکردهاند.
آیا آنها مدلهایی قابل ذکر برای موفقیت در رسیدن به واشنگتن از نیویورک هستند؟ نه. از آنجا که فقط اولین رانندگانی را که به واشنگتن رسیدهاند بررسی کردهایم، در مورد شکستهای خودروی لامبورگینی و این شیوه رانندگی، مانند آن دسته از رانندگانی که تصادفهای کشنده داشتهاند یا بهخاطر رانندگی دیوانه وار توسط پلیس دستگیر شدهاند، چیزی نمیدانیم. اگر شکستها و موفقیتها را با هم بررسی کنیم، خواهیم دید که این روش به طور متوسط فاجعه بار بوده است و مینیونها عملکرد بهتری از لامبورگینیها داشتهاند.پس یا موفقیت نمونههای آسیایی بر خلاف سیاستهای صنعتی دولت محور اتفاق افتاده است یا اینکه سیاستگذاری صنعتی دولت محور یک استراتژی بسیار پرخطر است که معمولا شکست میخورد، اما گهگاه به موفقیتهای خیلی بزرگ، شاید مانند آنچه در آسیای شرقی اتفاق افتاد، میانجامد.
هر دو نقطه نظر این سوال را که چرا تلاشهای زیادی که برای تقلید از داستانهای موفقیت آسیای شرقی در بسیاری کشورها انجام شد در هیچ جای دیگری آن موفقیت را تکرار نکرده است، توضیح میدهد.
پس من بر ادعای خود بافی میمانم که ایده ۶۶ ساله صنعتیسازی دولت محور شکست خورده است و این بیمسوولیتی کولیر (۹) و یونیدو (۱۰) است که آنرا به عنوان یک کشف جدید و نفسگیر مطرح میکنند. (۱۱)
۱ -William easterly
۲ - Market driven به این معنی که برانگیختگی اقتصاد آنها از طریق نیروهای بازار بوده است
۳ - State driven
۴ - Karl Popper استاد بزرگ فلسفه علم در قرن بیستم که معتقد بود یک تئوری تنها در صورتی علمی است که قابل آزمون باشد
۵ - Testable
۶ - Falsifiable
۷ - Jong -Wha Lee
۸ - Survivor Bias عبارت است از گرایش به حذف نمونههای نا موفق از تحقیقات بررسی میزان کارآیی چرا که این نمونهها دیگر وجود ندارند
۹ - Collier رییس سازمان توسعه صنعتی ملل متحد
۱۰ - سازمان توسعه صنعتی ملل متحد
۱۱ - این سازمان اخیرا اعلام کرده بود که به یافته نفس گیری درباره راه حل مبارزه با فقر و رسیدن به توسعه پایدار رسیده است و آن استفاده از اقدامات حکومتی است!
yaseriran@yahoo.com
ارسال نظر