گذری بر سه دهه تصنیف سرایی ایرانی
چـه شورها...
تصنیف، یکی از بزرگترین ابزارهای موسیقی ایرانی برای برقراری ارتباط با مخاطب است. در تعریف تصنیف سخن بسیار به میان آمده، اما به نظر میرسد بهترین تعریف آن شعر تنیده شده با موسیقی است به گونهای که هریک دیگری را در اذهان زنده کند.
غزال صادقی
تصنیف، یکی از بزرگترین ابزارهای موسیقی ایرانی برای برقراری ارتباط با مخاطب است. در تعریف تصنیف سخن بسیار به میان آمده، اما به نظر میرسد بهترین تعریف آن شعر تنیده شده با موسیقی است به گونهای که هریک دیگری را در اذهان زنده کند.
در بررسی جلوههای ماندگار موسیقی ایرانی، این تصانیف هستند که بیش از هر کلام دیگری به چشم میآیند. تصنیف به دلیل آهنگین بودن آن در ذهن مردم کوچه و بازار مینشیند و از این طریق به بیرون از محافل موسیقی راه پیدا میکند. دهان به دهان میچرخد و در آخر در زمان جاودانه میشود. نگاهی به تصانیف ماندگار موسیقی ایران نشان میدهد که این تصنیفها در مقاطع زمانی ساخته شدهاند که جامعه با بحران یا تغییر و تحولهای زیربنایی رو به رو بوده است. به این ترتیب تصانیف موسیقی ایرانی را میتوانیم به دو دسته عاشقانه و اجتماعی تقسیم کنیم. دسته نخست دارای درون مایه تغزلی و شوریدگی هستند و دسته دوم جانمایه اجتماعی دارند و بازتاباننده روح حرکتهای جامعهاند. در وادی تصانیف تغزلی میتوان به تصانیف علی اکبر شیدا و رهی معیری به عنوان نمونههای برجسته اشاره کرد. در زمینه تصانیف اجتماعی به دو دوره طلایی بر میخوریم. یکی دوران انقلاب مشروطه که تا حدود ۱۵ سال بعد نیز تاثیر آن در موسیقی ایرانی و تصانیف ساخته شده دیده میشود. و دیگری دوران انقلاب اسلامیکه اوج تصانیف ساخته شده در موسیقی معاصر در آن دوره دیده میشود. جالب آنکه تصانیف دارای درونمایه اجتماعی همواره بیشتر و بهتر از تصانیف تغزلی در یادها ماندهاند. براین اساس میتوان دوران تصنیف سرایی را پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی به سه بخش تقسیم کرد.
روزهای چاووش
سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی را باید عصر طلایی تصنیف معاصر نام گذاشت. بسیاری از تصانیفی که در سالهای ۵۷ تا ۵۹ ساخته شدهاند هنوز پس از سی سال تازه و نو هستند و جدای از خاطرههایی که زنده میکنند، از قوام و استحکام موسیقایی نیز برخوردارند. تصنیفهایی چون «سپیده»، «کاروان»، «آزادی» و «شبنورد» از یادگاران این دوران هستند. محمدرضا لطفی از چهرههای شاخص تصنیف سرایی در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامیاست که در کنار پرویز مشکاتیان توانستند آثار ماندگاری را خلق کنند. که مجموعه آنها در قالب کاستهای چاووش منتشر شده است. زمانی که به چگونگی ساخت این تصنیفها نگاه میکنیم یک ویژگی کلی در همه آنها به چشم میخورد و آن همراهی هنرمندان با جریانات اجتماعی و زندگی در بطن تحرکات اجتماعی است. به بیان دیگر تصنیفهای ماندگار اجتماعی بر خلاف تصنیفهای تغزلی و عاشقانه در خلوت و عزلت هنرمندان ساخته نشدهاند. محمد رضا لطفی در بیان خاطره ساختن تصنیف شب نورد به دنیای اقتصاد میگوید: من شبنورد را در همان درگیریها و حکومت نظامیها و تیراندازی میدان انقلاب که ما هم در میان مردم بودیم ساختم. بعد از آن اتفاق وقتی با سر و صورت خونی به خانه آمدم در تاریکی به کتابخانه رفتم تا بتوانم شعری برای این مناسبتها پیدا کنم که البته پیدا نمیشد، چرا که سالیان دراز هم بود که شعر خوب اجتماعی دیگر وجود خارجی نداشت بالاخره از درون دیوانها شعر «شبنورد» را پیدا کردم و بلافاصله رفتم ساز را برداشتم و ضبط را روشن کردم و موزیک و شعر و مقدمه را یک شبه ساختم.
امین الله رشیدی خواننده تصنیف خوان کشور نیز در پاسخ به این سوال دنیای اقتصاد که تصنیف را در دوران معاصر چگونه میبینید، میگوید: تصنیف واقعی از زمان عارف قزوینی آغاز شد و تا دهه ۵۰ سیر تکامل را پیمود. وی با بیان اینکه تصنیفسازی در دوران انقلاب خوش درخشید، ادامه داد: متاسفانه پس از آن تصنیفسازی سیر افول را شروع کرد و اکنون نیز که وضعیت بحرانی است.
بازگشت به عصر تغزلی
فتح خرمشهر را میتوان نقطه پایان ساخت تصنیفهای ماندگار اجتماعی دانست. پس از آن بار دیگر تصنیفهای داری مضامین تغزلی در موسیقی ایرانی رواج پیدا میکند. شعرها نیز از قالب اجتماعی خارج شده و تصنیف سرایان بار دیگر به سراغ اشعار کلاسیک رفتند. در قالب موسیقایی این تصانیف نیز دیگر ردی از ساختار شکنیهای دهه ۵۰ دیده نمیشود. با این وجود در این دوره نیز کارهای ماندگاری از نظر ارزش موسیقایی تولید شدند که البته کمتر شاهد متداول شدن آنها در میان مردم کوچه و بازار هستیم. پرویز مشکاتیان شاخصترین چهره این دوره است. یکی از شاخصترین ویژگیهای این دوران تلاش برای ساخت تصنیف بر اساس اشعار نیمایی و نو بود که چند نمونه ای از آن توسط مشکاتیان ارائه شد. تصنیف «قاصدک» براساس شعر مهدی اخوان ثالث و تصنیف «خاک» بر اساس شعر نیما یوشیج از این دست هستند. رشیدی در خصوص افول تصنیف در این دوران میگوید: یکی از دلایل پسرفت در ارائه تصنیف خوب استفاده زیاد از اشعار کلاسیک بود. اشعار کلاسیک چون از نظام واحدی در ابیات و وزن و قافیه تبعیت میکنند، بالطبع آهنگهایی که بر اساس آنها ساخته میشود یک نواخت و نزدیک به هم خواهد بود. یکی دیگر دلایل افول تصنیف سرایی را میتوان در به انزوا رفتن کلیت موسیقی جستوجو کرد. چیزی که استاد حسین دهلوی به آن اشاره میکند: برای مدت زیادی کلیت موسیقی زیر سوال بود و زمانی که کلیت هنری زیر سوال برود و از آن حمایت نشود طبیعی است که زیرمجموعههای آن نیز رشد نمیکنند.
دوران بحران
سرانجام دوران افول تصنیفسازی به دوران بحران منجر شد. بسیاری از هنرمندان اکنون بر این عقیدهاند که تصنیفسازی در ایران این روزها دوران بحرانی خود را پشت سر میگذارد. شاخصه بارز تصنیفسازی در این دوران آمیخته شدن تصنیفهای ایرانی با موسیقی پاپ است. عبدالحسین مختاباد، خواننده مطرح کشورمان نیز به دنیای اقتصاد میگوید: واقعیت این است که ما اکنون در عصر تولید انبوه به سر میبریم و این مساله تجزیه و تحلیل آثار را دشوار کرده است. وی یکی بودن شاعر و آهنگ ساز را در تصانیف قدیمی مایه قوت آنها دانسته و اضافه میکند: تناسب شعر و موسیقی در تصانیف قدیمی به گونهای است که کار تفکیک یا تغییرپذیر به نظر نمیرسد.
در سالهای اخیر و با رونق یافتن بازار کنسرت و کاست موسیقی بسیاری از هنرمندان بر این بودهاند که از شتاب بازار جا نمانده و سهم خود را در این بازار گسترش دهند.
ارسال نظر