فردریک میشکین*

مترجم: فیاض خاک

بسیاری از بانک‌های مرکزی دنیا، هدف عددی و مشخصی را برای تورم اتخاذ کرده‌اند که معمولا با عنوان هدف تورمی از آن نام برده می‌شود. فدرال رزرو آمریکا در حال حاضر از جمله این گونه بانک‌ها نیست. اما در حال بررسی امکان این امر می‌باشد. آیا در شرایط فعلی که اقتصاد در حال سقوط آزاد است، منطقی است که فدرال رزرو در این جهت عمل کند؟ آیا در شرایطی که اسیر بحران مالی هستیم و اقتصاد با این ضعف به عملکرد خود ادامه می‌دهد، تعهد فزاینده به ثبات تورم کار درستی است؟

پاسخ من این است که بله، کاملا اتخاذ یک هدف عددی و آشکار برای تورم، دقیقا همان چیزی است که همین حالا برای کمک به بهبود اقتصاد آمریکا، نیاز است.

توجیهی که معمولا برای تعیین عددی خاص به عنوان هدف تورمی ارائه می‌شود، این است که این امر، تکیه‌گاه مطمئنی را برای انتظارات تورمی بلندمدت فراهم آورده و لذا مستقیما در هدف تورم پایین و پایدار سهیم می‌باشد. اتخاذ یک هدف تورمی عددی و مشخص، در دیگر کشورها، جهت ممانعت از افزایش بسیار شدید تورم موفقت‌آمیز بوده است. با این وجود، آنچه به خوبی درک نشده، این است که یک هدف تورمی می‌تواند از سقوط بیش از حد تورم جلوگیری کند. در این مقطع بحرانی کنونی که سودآوری می‌تواند بسیار ارزشمند باشد، این نکته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

تا این اواخر، ریسک‌های تورمی از جنبه‌ای مثبت برخوردار بودند. اما شوک رکودی حاصل از اختلال‌های شدیدی که اخیرا در بازارهای مالی تجربه کردیم، درونمای اقتصادی را به کلی تغییر داده است. نه تنها اقتصاد به رکود عمیقی وارد شده، بلکه تورم نیز سقوط کرده است. تورم شاخص قیمتی مصرف‌کننده بر مبنای سالانه به کمتر از ۲درصد کاهش یافته است، که من توضیح خواهم داد که کمتر از یک هدف تورمی معقول است که با ثبات اقتصادی سازگار باشد. نرخ تورمی برپایه این شاخص بر یک مبنای سه ماهه با نرخ منفی ۱۰درصدی کاهش پیدا کرده است.

معیارهای اصلی تورم نیز که قیمت‌های انرژی و مواد غذایی را در نظر می‌گیرند و لذا به لحاظ بالقوه، راهنمایی‌های دقیق‌تری در رابطه با تورم ارائه می‌کنند، نشانگر آن هستند که خطرات تورمی در شرایط بدی قرار دارند. تورم CPI بر مبنای سالانه، نزدیک به ۲درصد است، اما در سه ماه اخیر کمتر از ۵/۰درصد بوده است.

خطری که در حال حاضر وجود دارد، این نیست که انتظارات تورمی بسیار زیاد خواهند بود، بلکه این است که انتظارات تورمی در جهت منفی ثبات نخواهند یافت. در واقع، انتظارات تورمی چه با استفاده از ارزیابی از مصرف‌کننده‌های حرفه‌ای مشخص شده باشند، چه به واسطه نظرسنجی از پیش‌بینی‌کننده‌های حرفه‌ای مشخص شده باشند و چه بر اساس اختلاف میان نرخ بهره اوراق بهادار تعدیل نشده و تعدیل نشده خزانه‌داری محاسبه شده باشند، همگی نشانگر کاهش شدید هستند. تنها در این اواخر بوده که انتظارات تورمی بلندمدت به سطوح سازگار با ثبات قیمت‌ها کاهش یافته‌اند، اما اگر بیش از این کاهش یابند، دو پیامد خطرناک را به دنبال خواهند داشت.

اولا، احتمال این که تورم مرتبا کاهش یابد، افزایش خواهد یافت و این به معنای تنزل قیمت‌ها خواهد بود. تجربیات مربوط به نزول قیمت‌ها در رکود بزرگ و در «دهه گمشده» در ژاپن،‌ حاکی از آن هستند که این پدیده مشکلات زیادی را به بار می‌آورد. ثانیا، در حالی که نرخ سرمایه‌های فدرال نزدیک به صفر بوده و لذا نمی‌تواند بیش از این کاهش یابد. همچنین نزول قیمت‌ها به طور دائمی، هزینه موثر وام‌دهی خانواده‌ها و بنگاه‌ها را افزایش خواهد داد، زیرا به معنای افزایش نرخ بهره تعدیل شده برای تغییرات قیمت کالاها و خدمات واقعی خواهد بود. با وجود نرخ بهره برابر با صفر، سیاست پولی به شدت انقباضی خواهد بود.

اتخاذ یک عدد مشخص به عنوان هدف تورمی چه تاثیر مثبتی خواهد داشت؟ اولا، تعهد فدرال رزرو به حفظ نرخ تورم در حدود یک هدف مشخص مثلا ۲درصدی در یک افق بلندمدت انگیزه‌های بیشتری را برای آن فراهم خواهد آورد تا سیاست پولی را در آینده به انداز کافی انبساطی سازد. این امر هم به این دلیل است که می‌خواهد بر موضع خود بماند و هم اینکه آن را در معرض بررسی دقیق و عمومی‌تری قرار خواهد داد. تحقیقات نشان داده است که یکی از دلایل این که سیاست‌های پولی نامتعارفی از قبیل آسان‌گیری مقداری از سوی «بانک ژاپن» نتوانستند در بهبود اقتصاد موثر باشند، نبود چنین تعهدی بوده است.

در ثانی، وقتی که سیستم مالی شروع به بهبود می‌کند، فدرال رزرو برای آن که تورم آینده را در کنترل خود داشته باشد، باید مقادیر زیاد نقدینگی که طی یک‌ونیم سال قبل به سیستم مالی وارد کرده است را کاهش دهد. تعهد به هدف تورمی عددی و مشخص، فدرال رزرو را ترغیب خواهد کرد تا به مردم توضیح دهد که این میزان نقدینگی چگونه حذف خواهد شد و در صورتی که گام‌های لازم برای وقوع چنین امری را برندارد، آن را در معرض فشار افکار عمومی قرار خواهد داد.در این حالت، ممکن است منتقدین هدف‌گذاری تورمی که نگران اتخاذ عددی مشخص به عنوان هدف تورمی هستند، توجه بسیار کمی به ثبات فعالیت‌های اقتصادی بنمایند. تجربیات بانک‌های مرکزی که هدف‌های تورمی عددی مشخص را اتخاذ کرده‌اند، نشان می‌دهد که انجام چنین کاری، کماکان انعطاف‌پذیری زیادی را برای واکنش به رکودهای اقتصادی باقی می‌گذارد. (به همین خاطر است که عبارت «هدف‌گذاری تورمی»، تا حدودی غلط است، زیرا بدین معنا نیست که بانک‌های مرکزی باید تلاش کنند تا در یک افق معین، به هدف برسند)، علاوه بر آن، هدف تورمی عددی و مشخص، تنها در صورتی از سوی بانک مرکزی اتخاذ خواهد شد که با احکام دوگانه تعیین شده از سوی کنگره درباره ثبات قیمت‌ها و ثبات فعالیت‌های اقتصادی، همخوانی داشته باشد.

فردریک میشکین، استاد اقتصاد و فاینانس در دانشکده تحصیلات تکمیلی تجاری در دانشگاه کلمبیا، عضو سابق (رییس) هیات‌مدیره فدرال رزرو و نویسنده «اقتصاد پول، بانکداری و بازارهای مالی» (ویرایش نهم، انتشارات پیرسون- ادیسون- وسیلی، در دست چاپ) می‌باشد.

منبع: فایننشال تایمز