فرزندانی که راه خانواده هنرمند خود را در پیش گرفتند (۱)
نشان پدر
در موسیقی ایران واژه خاندان هنر بیدرنگ ذهن را به سوی خانواده تارنواز فراهانی در دوره قاجار پرواز میدهد، خانوادهای که با شاه ولی فراهانی آغاز میشود، سپس فرزندش آقا علیاکبر فراهانی با تاری بهنام «قلندر» راه پدر را ادامه میدهد.
غزال صادقی
در موسیقی ایران واژه خاندان هنر بیدرنگ ذهن را به سوی خانواده تارنواز فراهانی در دوره قاجار پرواز میدهد، خانوادهای که با شاه ولی فراهانی آغاز میشود، سپس فرزندش آقا علیاکبر فراهانی با تاری بهنام «قلندر» راه پدر را ادامه میدهد. میرزاعبدالله و میرزا حسین قلی نیز راه پدر را ادامه داده و فرزندان آنها یعنی استاد احمد عبادی، علیاکبرخان شهنازی و عبدالحسین شهنازی هم همین طور. آنچه امروزه به نام ردیف موسیقی ایرانی میشناسیم و شالوده موسیقی اصیل را تشکیل میدهد حاصل همدلی و شور و حال پسرانی است که پای در جای پای پدران خود نهادهاند. در روزگار معاصر نیز کموبیش این همدلی بین فرزندان و پدران ادامه دارد.
خاندان هنر امروز
واژه خاندان هنر در این روزگار بیشک زیبنده خانواده کامکار است. آنچه امروزه به عنوان گروه موسیقی کامکارها میشناسیم فرزندان، نوهها و عروسهای مرحوم استاد حسن کامکار نوازنده چیرهدست ویولن هستند. اولین تمرینهای خانواده کامکار در سال ۱۳۴۴ و در کنار حوض خانه استاد حسن کامکار آغاز شد. در سال ۱۳۴۸ نخستین کنسرتهای این خانواده در محدوده محل سکونتشان برگزار شد. آنها از سالهای اواخر دهه ۵۰ رسما فعالیت خود را با نام «گروه کامکارها» آغاز کردند. صبا، هانا، نیریز و سیاوش کامکار نسل جدید این خانواده هستند که در کنار بزرگانی چون ارسلان، اردوان، هوشنگ، پشنگ، بیژن و قشنگ کامکار به عرضه هنر خود میپردازند.
پسر آواز ایران
همایون شجریان چهارمین فرزند استاد محمدرضا شجریان شاید در میان همه فرزندان مردان اهل هنر سختترین راه را پیش رو داشته باشد. او نامی را به دنبال خود یدک میکشد که خروج از زیر سایه سنگین آن کار سادهای نیست. همایون شجریان از سال ۱۳۷۰ پدر را در کنسرتها با ساز تنبک همراهی میکند.
در آلبوم «آهنگ وفا» عدم توانایی در تشخیص صدای او از پدر به ویژه برای آنهایی که گوش موسیقایی چندان حرفهای ندارند، نشان از تربیت تاثیرگذار پدر بر یک استعداد خدادادی دیگر در این خانواده است. وی در اواخر دهه ۷۰ به همخوانی با پدر روی آورد. او آواز را نزد بهترین آوازهخوان ایران فراگرفته است و با انتشار چندین آلبوم و برگزاری چند کنسرت، یکی از امیدهای آواز ایرانی است.
وارث ضربههای قلندرانه
آیا میشود یاد تنبک کرد و یاد استاد ناصر فرهنگفرنیا نیفتاد؟ او بسیار زود از موسیقی ایران رفت و نوای قلندرانه سازش را در گوشها جاویدان کرد. آرش فرهنگفر یادگار او در روزگار ماست. آرش فرهنگفر در خرداد سال ۱۳۵۲ پا به جهان گذاشته و تنبک را نزد پدر خود فرا گرفته است. او یکی از اعضای گروه آبیلار است که البته در گروههای مختلف دیگر نیز به همکاری میپردازد. او با بزرگانی چون داریوش طلایی و پرویز مشکاتیان همکاری کرده است. ساز زدن آرش فرهنگفر و حتی نشستن او و حالت چهرهاش همه و همه بیننده را به یاد پدر هنرمندش میاندازد.
دوقلوهای هنر
صبا و نیما علیزاده فرزندان دوقلوی استاد حسین علیزاده از نخستین سالهای زندگی ساز را شناختند. صبا علیزاده نقل میکند که پدرش را همواره یا پشت پیانو یا در حال نواختن تار و سهتار به یاد میآورد. صبا علیزاده پیانو و تنبک را فرا گرفته است اما او را بیشتر با ساز کمانچه میشناسیم. نوای سهتار نیما علیزاده نیز در کنسرت مشترک با پدرشان در قالب گروه همآوایان در یادها مانده است. آنها تجربههایی هم در زمینه تلفیق موسیقی شرق و غرب دارند.
سرانجام در راه پدر
مژگان شجریان کوچکترین فرزند دختر استاد محمدرضا شجریان در سال ۱۳۴۸ دیده به جهان گشود. ۱۰ سال بیشتر نداشت که اولین مشقهای سهتار را نزد محمدرضا لطفی و حسین علیزاده آغاز کرد. ردیف نوازی را نزد پرویز مشکاتیان و مهربانو توفیق فرا گرفت. وی نخستین اجرای خود را با سیما بینا در سال ۱۳۷۰ تجربه کرد اما برای آنکه همچون برادرش لذت همراهی پدر را تجربه کند ۱۷ سال زمان نیاز بود. سرانجام پاییز امسال نوازنده سهتار استاد شجریان را در کنسرت گروه شهناز همراهی کرد. او پیش از این طراحی صحنه کنسرتها و جلد سیدیهای پدرش را نیز انجام میداد.
ارسال نظر