نگاهبه بهانه نقض اصول قانون اساسی توسط روسای جمهور
دادخواست پیش دستانه
مترجم: مجید روئین پرویزی
فرض کنیم شما پیرمرد نسبتا ضعیف و ناتوانی هستید و همسرتان به سختی از بیماری دیابت رنج میبرد. از آنجا که توان مراقبت مناسب از او را در خود نمیبینید، تصمیم میگیرید پرستاری استخدام کنید، تا حداقل در طول روز از همسرتان نگهداری کند.
پل هاین
مترجم: مجید روئین پرویزی
فرض کنیم شما پیرمرد نسبتا ضعیف و ناتوانی هستید و همسرتان به سختی از بیماری دیابت رنج میبرد. از آنجا که توان مراقبت مناسب از او را در خود نمیبینید، تصمیم میگیرید پرستاری استخدام کنید، تا حداقل در طول روز از همسرتان نگهداری کند. اولین فردی که برای استخدام با او مصاحبه میکنید در اغلب زمینهها از ویژگیهای مناسبی برخوردار است، اما معتقد است چک کردن مرتب قند خون بیماری چیزی جز هدر دادن وقت نیست. به عقیده او بیماران دیابتی به اندازه کافی زجر میکشند، پس بهتر است به آنها اجازه دهیم شیرینی و شکلاتهایی که دوست دارند را مصرف کنند. او مراقبت شدید از پاها را احمقانه میداند و بیمار را تشویق میکند که اغلب اوقات در رختخواب بماند.
آیا شما به اطلاع از عقایدش باز هم او را استخدام خواهید کرد، با این امید که اگر تحت مراقبتهای او وضعیت همسر شما بدتر شد میتوانید به سراغ پرستار دیگری بروید؟ بعید میدانم چنین کاری انجام دهید.ولی ما دقیقا به همین طریق رییسجمهورهایمان را به کار میگماریم. این منصب را به کسی میدهیم که از پیش به ما میگوید قصد ندارد وظیفهاش را به شایستگی انجام دهد.
این شغل به اندازه کافی ساده است. وظایف رییسجمهور اندک بوده و به هیچ وجه هم توان فرسا نیستند. در انجام وظایف خود، رییسجمهور باید از قانون اساسی «حفاظت حمایت و دفاع نماید. ولی همگی از پیش میدانیم که او با وجود سوگندی که یاد کرده، چنین نخواهد کرد. در تمام طول عمر من اوضاع بدین منوال بوده، و احتمالا قبل از آن هم فرقی نداشته.
خانم کلینتون در سخنرانی خود خطاب به نمایندگانش برای حمایت از اوباما، کررا به یکی از مضامین مورد علاقهاش اشاره داشت: بهداشت جهانی. او اشاره کرد که اوباما نیز در این آرزوی بزرگ با او شریک است. اما خدمات مراقبتهای بهداشتی که با حمایت دولت ارائه میشوند همانند سایر «مزایای» دولت اجباری هستند، در حالی که نظیر بسیاری موارد کوچکترین اختیاری توسط قانون اساسی در این زمینه به دولت تفویض نشده است.
سناتور مککین، هم با وجودی که به اندازه رقبای دموکراتاش شیفته پوشش جهانی بهداشت نبود، ولی با ارائه خدمات پزشکی تحت اقدامات تنظیمی و مقرراتگذاری دولتی مخالفتی نداشت.
او همچنین مدافع جنگ در عراق، و مخالف تعیین هر گونه برنامهزمانبندی خروج بود. یعنی این واقعیت که اظهار نظر در مورد جنگ بر عهده کنگره است و کنگره در مورد جنگ در عراق یا هر جای دیگر چیزی اعلام ننموده، برای او و رقیباش مساله چندان مهمی به حساب نمیآید. این تنها نمونهای است از مواردی که مواد قانون اساسی در قرن ۲۱ همانند اموری نامربوط مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.هر دو نامزد ریاستجمهوری در سازمان لابیکننده حامی اسرائیل، AIPAC، حضور یافتند و مرتبا ارادت خود را ابزار داشتند. هر دو حمایت خود از اسرائیل و تضمین آزادی آن را اعلام کردند. (البته بدیهی است که، برای به عمل درآوردن تعهد محافظت آنها، جان جوانان آمریکا در دفاع از اسرائیل به خطر خواهد افتاد. شکی نیست که رییسجمهور در خط مقدم نخواهد بود.) جایی در قانون اساسی وجود دارد که به ایالات متحده اجازه دهد آمریکاییها را برای دفاع از یک قدرت خارجی اعزام کند؟ اگر وجود دارد، از چشم من دورمانده است. در همین رابطه، چه مجوزی در قانون اساسی برای حضور پایگاههای نظامی آمریکا در یکصد و سیوپنج کشور جهان وجود دارد؟
آیا کسی از این نامزدهای اصلی، طرحی برای بازگرداندن این نیروها به خانه، دارد؟
آیا چیزی به اسم «اعتصاب پیش دستانه بر علیه نقض سوگند» وجود دارد؟ به گمانم خیر. به همین خاطر قبل از دادخواهی، باید منتظر بمانیم تا ابتدا عهدشکنی صورت بگیرد.
اما از آنجا که کاملا واضح است رییسجمهور منتخب، باراک اوباما، به هیچ وجه قصد ندارد اهمیتی به قانون اساسی که عهد کرده پاساش بدارد بدهد، شاید بتوانیم مدارک لازم جهت دادخواست را پیشاپیش آماده نماییم. اگر ایالات متحده میتواند به بهانه احتمال تهدیدی که ممکن است در آینده ایجاد شود ملتها را بمباران کند، چرا ما نتوانیم حداقل برای پیگرد قضایی نقض سوگندی که مطمئنیم اتفاق خواهد افتاد، خود را آماده کنیم؟آه، اما این تنها امیدی واهی است. وقتی ما مایلیم به کسانی رای دهیم و آنها را برگزینیم که از پیش مشخص کردهاند سوگند رسمی خود را زیر پا خواهند گذاشت، این بدان معنا است که ما نیز دیگر چنین سوگندی را بیش از آنها جدی نمیگیریم، یا این که به اندازه آنان از قانون اساسی غافلیم.
در مثالی که در بالا آوردیم، شما مسلما پرستاری که از پیش عدم اعتقاد خود به مراقبت شایسته از بیمار را تصریح کرده است استخدام نخواهید کرد و تازه این پرستار حداقل قبول کرده است که «بیمار» وجود دارد.در حالی که کاندیداهایی که قصد ندارند کوچکترین توجهی به قانون اساسی مبذول دارند، این احساس را نیز القا میکنند که جدا از یک برداشت تاریخی مبهم، حتی از وجود چنین سندی آگاه نیستند. هر چند سوگند میخورند که به آن پایبند بمانند، ولی این نیز مانند تشریفات منسوخ هنگام ازدواج است که میگویند «تا زمانی که مرگ ما را جدا سازد، در کنار یکدیگر خواهیم ماند»، همه میدانیم که هیچ کس - حداقل تقریبا هیچ کس - از ته دل این جمله را نمیگوید. مراسم سوگند ریاستجمهوری هم همین است: تنها یک مراسم تصویری نمادین که ظاهرا نشانه پیوند با سنتها است، پیوندی در واقعیت دیگر وجود ندارد.اگر قرار است دولت داشته باشیم، باید حداقل مطابق با قانون اساسی باشد. وقتی ما از کاندیداهایی حمایت میکنیم که قانون اساسی را خوار میشمارند، هر نتیجهای حاصل شود حقمان است. آنها با تحقیر قانون اساسی، در حقیقت ایالات متحده را تحقیر میکنند. ولی ما از پیش این موضوع را میدانستیم، یا باید میدانستیم. هنگامی که پرزیدنت اوباما دستش را بر روی انجیل گذاشته و سوگند میخورد که از قانون اساسی «حفاظت، حمایت و دفاع» خواهد کرد، در حال دروغ گفتن است. این موضوع جدیدی نیست، ولی دیگر دارد خسته کننده میشود.
نظرتان راجع به کیفرخواست پیش دستانه به جرم نقض سوگند چیست؟
ارسال نظر