سارا پیلین در 2012

مترجم: یونس احمدی

برای برنامه‌ریزی انتخابات ریاست‌جمهوری آینده به هیچ وجه زود نیست. در سرتاسر آمریکا متفکران سیاسی تیزبین، به این فکر می‌کنند که بهترین راه مواجهه با باراک اوباما چیست. یک چیز قطعی است: جمهوری‌خواهان، با کمبود داوطلب برای نمایندگی حزب در انتخابات سال ۲۰۱۲روبه‌رو نخواهند بود. مهم‌ترین داوطلب احتمالی، سارا پیلین است؛ کسی که آشکارا تا دوماه پیش در خارج از آلاسکا واقعا ناشناخته بود، اما اکنون جای هیلاری کلینتون را به عنوان مورد بحث ترین زن در سیاست آمریکا گرفته است. دموکرات‌ها در تبلیغات خود او را با تی‌شرت‌های «موسلینی» [تی شرت‌هایی که روی آن سارا پیلین با شاخ‌های گوزن شمالی ترسیم شده است. Mooselini در واقع نوعی بازی با کلمه گوزن راه‌ر‌اه شمالی است. م] و با نشان‌هایی چون Bro's before Ho's [این عبارت اصطلاحی در فرهنگ عامیانه آمریکایی است و به قانون نانوشته‌ای اشاره دارد که طبق آن اولویت در ارتباطات دوستانه با جنس مذکر است نه مونث. دموکرات‌ها با این شعار، پیلین را در برابر اوباما نفی می‌کردند. م] تحقیر می‌کردند. فمنیست‌ها نیز با زبانی گزنده از او انتقاد می‌کنند.

با این حال او برای هواداران خود، تمام شرایط را داراست: جوانی، ایمان، خانواده‌ای دوست داشتنی و توانایی خیره‌کننده برای سخنرانی. او ممکن است به پرسش‌های مبنایی در حوزه سیاست ملی به طرز آشفته‌ای پاسخ داده باشد، اما دانش آموز مستعدی است. سخنرانی اخیر او در موضوع انرژی کاملا پرمایه بود. محافظه کاران فرهنگی شیفته او هستند. ساندرا مونجوی، یکی از تحسین کنندگان پیلین در ویرجینیا چنین می‌گوید: «همه چیز درباره او دوست داشتنی است».

جهش شکست خورده او برای تصاحب معاونت اول ریاست‌جمهوری این امکان را برای او فراهم آورد تا بیشتر از رقبای احتمالی خود در انتخابات بعدی، با رأی دهندگانی نظیر خانم مونجوی، ارتباط برقرار کند و باید در نظر داشت که آمریکا هنوز رییس‌جمهور زن نداشته است. مسلما جمهوری‌خواهان دوست دارند تا یک اولین را در تاریخ به نام خود ثبت کنند و مطمئنا آمریکا هم آمادگی پذیرش یک زن در کاخ سفید را دارد. اما همان طور که خانم کلینتون دریافت، زمانی که نیمی از کشور پیشاپیش از شما بیزار باشند راهیابی به کاخ سفید دشوار به نظر می‌رسد. اگر خانم پیلین در مسیر خود بلغزد، بسیاری از کسانی که می‌توانند رقبای او در حزب باشند، سریعا برای موقعیت تازه آماده می‌شوند. کسانی چون مایک هوکابی، فرماندار سابق آرکانزاس که جذابیت مسیحی خانم پیلین را با زرادخانه‌ای از لطیفه‌ها در انتقاد از خود و تبحر گیرای کلامی در هم می‌آمیزد. مصاحبه‌کنندگان کمی می‌توانند او را به چالش بکشند. وی از زمانی که برنامه مخصوص خود را در شبکه فاکس نیوز دارد، می‌تواند با فراغ بال به جلب نظر محافظه‌کاران بپردازد. یا میت رومنی یک فرماندار سابق دیگر، که فعالانه با ایراد سخنرانی‌های انتخاباتی و یا با جمع‌آوری کمک‌های مالی، به دفاع از مک‌کین و یا سایر جمهوری‌خواهان پرداخته است. اگر اقتصاد در حال رکود، احیا نشود، احتمالا حزب می‌تواند با معرفی او که در امور مالی متبحر است مزیت پیدا کند (رومنی سابقا در بازار سرمایه منفعت قابل ملاحظه‌ای کسب کرده است). اما او امسال در ایجاد ارتباط موثر با رای‌دهندگان موفق نبود و بعید به نظر می‌رسد تا این وضعیت در سال ۲۰۱۲ تغییر کند.هیچ کدام از جمهوری‌خواهان حاضر در کنگره از نظر ملی گزینه مناسبی به نظر نمی رسند و بنابراین حزب به احتمال فراوان در جست‌وجوی یک فرماندار خواهد بود در همین راستا محافظه‌کاران مالی، از مارک استنفورد از کارولینای جنوبی حمایت می‌کنند. پوپولیست‌های کارگری، تیم پاولنتی از مینه سوتا را ترجیح می‌دهند. چارلی کریست از فلوریدا نیز هواداران خود را دارد. برخی از جمهوری‌خواهان در این فکرند که بهترین راه بازسازی تصویر حزب نزد مردم، برگزیدن بابی جیندال سرخپوست از لوییزیانا است. او هم مانند اوباما جوان، اندیشمند و سخنور است، اما بر عکس اوباما، یک ایالت را اداره کرده است. و برای جمهوری‌خواهان که متهم به این هستند که همیشه کاندیدای سفید پوست معرفی کرده اند، چه چیز بهتر از کاندیدا کردن یک سرخپوست؟

منبع: اکونومیست