ص.نورافکن-چیره شدن بر انگیزه شرکت‌ها، دولت‌ها، موسسه‌های مالی و سازمان‌های دولتی برای این که اطلاعات خود را با دقت، صحت و در زمان لزوم عرضه کنند، کار آسانی نیست. این کار نیازمند تلاش مستمر برای تحکیم هنجار طرفداری از شفافیت و تقویت فرهنگ شفافیت است. وقتی که این فرهنگ به دلایل گوناگون نیرومندی و توانایی لازم و کافی برای تاثیرگذاری ندارد، احتمال این که اطلاعات مربوط به یک موضوع در گذر زمان کدر شود، بیشتر می‌شود. این مفهوم در همه سرزمین‌‌ها و جامعه‌ها و با گرایش‌ها و نظام‌های گوناگون مصداق دارد و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. همین پرونده مشهور به قرارداد کرسنت مثال خوبی درباره این مفهوم است. هر روز که می‌گذرد برگی بر پرونده قطور خرید و فروش گاز بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت نفتی بین‌المللی کرسنت افزوده می‌شود. برگ تازه را قرار است مجلس با شنیدن سخنان غلامحسین نوذری وزیر نفت و غلامحسین اژه‌ای وزیر اطلاعات اضافه کند. اگر شفافیت در جامعه ایرانی یک فرهنگ نیرومند بود، نباید کار به اینجا می‌رسید که هیچ کس نداند چرا اصول‌گرایان هم نسبت به رفتار مسوول مستقیم مذاکرات در دور جدید مشکوک شده‌اند. به نظر می‌رسد یک مقام ارشد - سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی - باید با اختیار تام درباره این پرونده از روز اول تا همین امروز برای شهروندان توضیح دهد.

نورافکندن بر روی این پرونده ضرورت دارد و چند پرسش باید به صورت دقیق پاسخ داده شود: نخستین قرارداد را کدام افراد با کدام مسوولیت‌ها و چگونه منعقد کردند و اکنون چه می‌کنند؟ پرونده کرسنت در دولت فعلی چه مراحلی را طی کرد، چرا هوا شد و چرا دوباره در دستور کار قرار گرفت؟ پرسش آخر این است که آیا این قرارداد به نفع شهروندان و اقتصاد ایرانی هست یا نه و آیا در شرایطی که صادرات گاز ایران در حداقل‌ها متوقف شده است، این قرارداد باید نهایی و اجرایی شود؟