خشکسالی تابستانی فروش آثار هنری پایان مییابد؟
رکود در بازار کتاب، سینما و تئاتر
نگاه سوم - تابستان ۸۷ را میتوان یک خشکسالی هنری نامید؛ سالی که در بسیاری از رشتههای هنری آمار فروش به نحو قابل توجهی کاهش پیدا کرده، کتابفروشیها کمتر از همیشه به رفع و رجوع مشتریان میپردازند، صندلیهای خالی سینماها با اندک تماشاگران علاقهمند تکان نمیخورند و بسیاری از سالنهای تئاتر یا اجرایی ندارند یا به اجراهای محدود دل خوش دارند. تابستان به خودی خود فصل تعطیلی گالریها هم هست و از این رو جمع همه اینها به نوعی یک تابستان نه چندان پررونق را برای هنر ایران به بار آورده است.
کتابفروشیهای خالی
آمارهای منتشر شده در زمینه کتاب به صراحت موضوع کاهش تیراژ کتابها را نسبت به سال گذشته یادآور میشود. مرزدار، یکی از کتابفروشان تهران میگوید: «وضعیت کتاب به شکل عجیبی در رکود قرار دارد و کمتر کسی برای خرید محصول هنری پا به کتابفروشی میگذارد و شاید بیشترین مشتریان ما کسانی باشند که میخواهند هدیهای را برای کسی بخرند». به گفته این کتابفروش بسیاری از همکاران او تنها از کنار فروش وسایل دیگر در کنار کتاب قادر به تامین معاش هستند.
کتابفروشیهای بزرگ البته وضعیت به مراتب بهتری دارند، آنها که از تعداد مشتریان و کارکنان میتوان حدس زد وضعیت فروش و گردش مالی بهتری دارند. علوی یکی از فروشندگان یک کتابفروشی بزرگ میگوید: «در کل میزان فروش نسبت به سال قبل بسیار افت کرده است. رمانها (به خصوص رمانهای عاطفی و عشقی) هر چند هنوز طرفداران خود را دارند، اما شاید ظهور وسایل دیگر سرگرمی به نوعی کاملا رمان را از زندگی مردم کنار زده است. از سوی دیگر مردم دیگر به طور مرتب به کتابفروشیها سر نمیزنند بلکه گاه از سرگذر و تفننی پا به کتابفروشیها میگذارند.
وی در پاسخ به این پرسش که مردم چه کتابهایی را بیشتر خریداری میکنند و چگونه یک کتاب پرفروش میشود؟ گفت: نمیتوان دقیقا گفت چگونه یک کتاب پرفروش میشود چرا که اگر این فرمول مشخص وجود داشت بسیاری که به دنبال نوشتن رمان و کتاب پرفروش بودند، الان توانسته بودند چنین کنند. بهرغم این به نظر میرسد همچنان برخی کتابهای تاریخی برای افراد میانسال و بزرگسال و برخی رمانهای عاطفی همچنان از فروش خوبی برخوردارند.
به جز این، تیراژهای بسیار اندک (در حد ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰) و منتظر ماندن بسیاری از ناشران برای مجوز کتابها مشکلاتی است که عملا ناشران و به تبع آن سایر عوامل تغذیه کننده از رونق کتاب را با مشکلات زیاد مالی مواجه کرده است.
صندلیهای خالی
در سینما وضعیت اکران حتی تا پیش از ماه رمضان نیز چندان مناسب نبود. شاید مهمترین دلیل آن را بتوان در اکران نشدن فیلمهایی عنوان کرد که قابلیت جذب مخاطب - خصوصا در تابستان - را دارند. فیلم «زنها فرشتهاند» شاید یکی از موفقهای اکران ناموفق تابستانی باشد که توانسته تاکنون حدود هفتصد میلیون تومان فروش کند. پیش از این گفته میشد که نبود سالنهای سینمای مناسب دلیل اصلی نرفتن تماشاگران به سینما است، اما حالا با وجودی که چندین سالن مجهز امسال افتتاح شده و حتی گفته میشود بعد از ماه رمضان نیز یک مجموعه سینمایی بزرگ - پارک ملت - به سینماها اضافه میشود، اما خبر چندانی از فروش نیست. مشخص نیست مردم از سینماها خسته شده اند یا فیلم مناسبی برای آنان وجود ندارد. در میان فیلمهایی که هم اکنون روی پرده حضور دارند، تعداد زیادی از فیلمهایی دیده میشوند که کمتر از یک درصد از هزینه فروش خود در تابستان را توانستهاند برگردانند که تازه از این میان سهم سینمادار و توزیعکننده و سایر عوامل را باید ابتدا کم کرد! در تئاتر هم اوضاع چندان بهتر از سینما نیست. بسیاری از اجراها با کمتر از پنج هزار تماشاگر به کار خود خاتمه میدهند و این در حالی است که هزینه یک شب عوامل تئاتر و هزینههای جانبی دیگر هم پول بلیت فروشی به دست نمیآید.
در انتظار پاییز
بهرغم این هم برای سینما و هم برای تئاتر به نظر میرسد که پایان تابستان و آغاز فصل پاییز بسیار امیدوارکنندهتر است. بسیاری از فعالان تئاتر و سینما معتقدند با آغاز فصل جدید اکران در عید فطر و همچنین پایان یافتن تابستان تحولی در عرصه حضور مخاطب به وجود خواهد آمد. به نظر میرسد تا پایان ماه رمضان فعلا سریالهای تلویزیونی پررونقتر از سایر شاخههای هنری باشد؛ به نوعی که این موضوع را میتوان از کاهش قابل ملاحظه ترافیک در ساعات پخش این سریالها نیز دریافت. فعلا همه منتظرند تا این تابستان بگذرد و این خشکسالی پایان یابد.
ارسال نظر