تروریسم همواره با ما است

کتاب ترور و تسلیم نوشته فیلیپ بابیت کمی بعد از انتشار با استقبال خوبی مواجه شد و به سرعت توجه خوانندگان و منتقدان مسائل سیاسی و جنگ را به خود جلب کرد.

وی در کتاب اخیر خود نظریه برخورد تمدنهای ساموئل‌هانتینگتون و نظریه پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما را به چالش می‌کشد. وی معتقد است که جهان در حال گذر از کشورهای ملی به سمت کشورهای بازاری است و استراتژی کشورها برای‌این تغییر حمایت از شهروندانشان است. نویسنده در‌این کتاب می‌نویسد که‌این تغییرات موجب می‌شود تا همه در جنگ با تروریسم شرکت کنند؛ چرا که در آینده اگر تروریست‌ها به سلاح‌های هسته‌ای و بیولوژیکی دست پیدا کنند تهدیدی برای مشروعیت کشورهای بازاری به شمار می‌آیند.

فیلیپ بابیت می‌نویسد که تقریبا هرگونه ‌ایده‌ای که در حال حاضر ما در خصوص تروریسم و رابطه آن با جنگ علیه ترور در سر می‌پرورانیم اشتباه است.

فیلیپ بابیت که استاد دانشگاه کلمبیا است پیش از‌ این نیز با کتابی به نام سپر آشیل که تاریخ جنگاوری‌ها است، توانست جایگاه بزرگی در میان دموکرات‌های آمریکایی به دست آورد.

وی در کتاب خود در یک لیست دو صفحه‌ای از تصورات غلط در خصوص تروریسم می‌نویسد. اولین نکته‌ای که به آن اشاره می‌کند وجود‌ این ‌ایده است که تروریسم همواره همراه ما است و هرچند سلاح‌های آنها ممکن است تغییر‌کند اما ماهیت آنها از نظر بنیادی هیچ تغییری نمی‌کند. وی می‌نویسد: در واقعیت، القاعده نمایانگر شکل جدیدی از تروریسم است که موجب خسارات و تلفات زیادی شده است و به شدت غیر متمرکز است که حتی گاهی از منابع خود نیز استفاده نمی‌کند. اگر فردا اسامه بن لادن شکست بخورد، تروریسمی را که وی بنیانگذاری کرده است همچنان باقی خواهد ماند.

وی می‌نویسد که دولت بوش در توضیح کلمه جنگ برای مبارزه با تروریسم الزامات قانونی را در خصوص شکنجه و نظارت نادیده می‌گیرند. اما بابیت به بازگشت به سال‌های ۱۹۹۰ اعتقادی ندارد و معتقد است که اکنون زمان آن رسیده است تا تجهیزات خود را برای مبارزه با تروریسم تغییر دهیم و در عین حال از پایبندی آنها به قانون مطمئن شویم. درحالی که خوانندگان‌این کتاب در ابتدا ممکن است تصور کنند که عقاید وی ارزیابی دموکرات‌ها از بوش است اما در بسیاری جهات متوجه می شوند که عکس ‌این مساله صدق می‌کند و عقاید وی در واقع حمایتی هشیارانه از استراتژی جهانی دولت بوش است. وی تنها روش‌های دولت وی را نمی‌پسندد.

نویسنده کتاب در تلاش برای نشان دادن تغییرات جهان، می‌نویسد که همه چیز زیر نور خورشید تازه است. وی به جنگ سال ۲۰۰۶ اسراییل در لبنان اشاره می‌کند و معتقد است که‌این جنگ با وجود شباهت‌های تاریخی زیادی که دارد جنگی است منحصر به فرد. وی معتقد است که تروریسم در شرایطی که دنیا به سمت کشورهای بازاری در حرکت است بیش از گذشته به یک نمایش شباهت دارد. برین جنکینز نیز در سال ۱۹۷۵ به‌این نکته اشاره کرده بود که تروریسم یک نمایش است. چه کسی می تواند خاطره سپتامبر سیاه را فراموش‌کند که طی آن ورزشکاران اسراییلی ربوده شدند؟ تاریخ هرگز خودش را تکرار نمی‌کند اما به قول مارک تواین تاریخ قافیه پردازی می‌کند.

فیلیپ بابیت در کتاب خود به چند پیشنهاد سیاسی اشاره می‌کند. یکی از ‌این پیشنهادها خطاب به آمریکا است. وی می‌نویسد که آمریکا باید برای خود همپیمانان دموکراتی داشته باشد آماده میانجی‌گری‌های انسان دوستانه و راهبردی باشند. وی اشاره می‌کند نیازی نیست که‌این مداخله‌ها همواره نظامی باشد. وی با وجود آنکه به راهکارهای زیادی در کتاب خود اشاره می‌کند اما نمی‌نویسد که چرا‌ ایده‌های وی در خصوص دخالت در امور رواندا و دارفور را نباید در افغانستان، الجزیره، آنگولا، کنگو، نپال، سومالی، تاجیکستان و یمن و سایر نقاط دنیا استفاده کرد. دکترین وی به ما نمی‌گوید که چه زمانی باید مداخله نظامی کرد و چه زمانی فشارهای اقتصادی و سیاسی لازم است. که‌این یکی از کاستی‌های کتاب است چراکه جهان امروز با‌این سوالات سخت رو به رو است.

بابیت در‌خصوص جنگ عراق معتقد است که هنوز بسیار زود است که بخواهیم بگوییم که سقوط صدام حسین یک اشتباه بوده است.

ادامه دارد