اخلاق پولی
اسکناسها و رجحان پول رایج
هفته قبل به صورت خاص به آثار اجرای ترجیحات قانونی پول رایج برای سکههای تنزیل شده پرداختیم، این هفته به بررسی آثار این مورد روی اسکناسهای ذخیره کسری میپردازیم.
سیدامیرحسین میرابوطالبی
هفته قبل به صورت خاص به آثار اجرای ترجیحات قانونی پول رایج برای سکههای تنزیل شده پرداختیم، این هفته به بررسی آثار این مورد روی اسکناسهای ذخیره کسری میپردازیم. در مورد اجرای ترجیحات پول رایج برای سکههای تنزیل شده دیدیم که این روند برای دولت دارای زیانها و مشکلاتی نیز هست، اعم از اینکه تولید این سکهها زمان بر است و نمیتوان حجم زیادی از آنها را به سرعت جایگزین پول در جریان فعلی کرد، یا اینکه چون طلبهای دولت هم با این نوع پول پرداخت میشود همانند دیگر بستانکاران او نیز از این طریق زیان میبیند و همین طور اعطای رجحان پول رایج به سکههای تنزیل شده باعث ازهمگسیختگی معاملات بینالمللی میشود.
اما زمانی که قوانین پول رایج شامل گواهیهای ذخیره کسری که اساسیترین آنها همان اسکناسهای ذخیره کسری است شوند دیگر هیچکدام از این مشکلات نیز وجود نخواهد داشت که باعث بازداشتن دولت از اعطای چنین رجحاناتی شود، دلیل این مساله هم این است که اسکناسها به صورت فیزیکی با آنچه آن را گواهی میکنند یا همان فلزات گرانبها همراه نیستند (برعکس سکهها).
اگر مراجع پولی یک حکومت تصمیم بگیرند که در ضرب سکه به نسبت یک سوم تنزل ارزش ایجاد کنند، سکههای جدید حاوی ۳۳ درصد فلز خالص کمتر نسبت به سکههای قدیم هستند. همانطور که قبلا گفتیم چنین کاری باعث میشود که واحد پول آن حکومت نامتجانس شده و در نهایت به رکود خواهد انجامید. اما اگر «ذخایر بانکی» حکومت به اندازه یکسوم کاهش یابد، تمام اسکناسها را به یک صورت تحت تاثیر قرار میدهد.
در این شرایط اما واحد پول نامتجانس نخواهد شد و همین طور قدرت اسکناسها که برای صاحبانشان گواهیکننده مقدار مشخصی شمش هستند نیز الزاما آسیبی نمیبیند.
از این موضوع چنین بر میآید که وقتی رجحانات پول رایج به اسکناسها (یا هر گواهی پولی که به صورت فیزیکی با فلز پولی همراه نباشد) اعطا شود، کششهای رکودی که در مورد سکههای تنزیل شده با آنها مواجه بودیم دیگر مطرح نخواهند بود.
آنها باعث نخواهند شد که منابع درآمدی دیگر دولت آسیبی ببیند؛ تبادلات تجاری را به خطر نمیاندازند؛ برای طلبهای دولت مشکلی به وجود نمیآورند؛ و در نهایت سد راه تولید رقابتی اسکناسها نخواهند شد.
بانکداری ذخیره کسری که توسط قوانین پولی رایج محافظت شود رقابت رو به پایین است۱. هر بانکداری انگیزه کاهش ذخایرش را تا جایی که ممکن است دارا است تا از این طریق مقدار اسکناسهایش را افزایش دهد.
البته در این روند یک نقطه توقف منطقی قبل از ازهمپاشیدگی تبادلات وجود دارد. هر بانکدار تا زمانی میتواند در این کسب و کار باقی بماند که قادر باشد اسکناسها یا همان گواهیهایش را نقد (تبدیل به فلز گرانبها) کند، چرا که مشتریانش حق تقاضای تبدیل اسکناسها به شمش را دارند و از آنجا که بعضی از آنها این تقاضا را عملی میکنند، بانکدار باید اسکناسهایش را با پشتوانه ذخایری هر چند محدود ارائه کند. در این شرایط نظام پولی به عنوان یک کلیت به طور فزایندهای تورمزا است، اما تورم همچنان محدود
است.
این موارد برای درک تاریخ پولی سیصد سال گذشته در غرب فوق العاده مهم و حیاتیاند. دلیل اینکه دولتها تنزیل ارزش سکهها را رها کرده و به همکاری با بانکهای ذخیره کسری رو آوردند، تفوق فنی این نوع تورم دستوری بوده است.
این روند به دولت اجازه میدهد که درآمد اضافی که نتوانستهاند از طریق مالیات گیری به آن دست یابند را به دست آورند، بدون اینکه به طلبهایشان آسیبی برسد یا کشورشان در تقسیم کار بینالمللی دچار مشکل شود و بدون اینکه رقابت در بانکداری را به طور کلی از میان ببرند.
اینها از نظر دولت مزیتهای چشمگیری خواهد بود، اما از نظر شهروندان مساله چندان هم با شکوه نیست. تورم و افزایش بیش از حد اسکناسها اگر بیشتر از مورد سکههای تنزیل شده منابع دیگر بخشهای اقتصاد را ندوشد کمتر از آن هم این کار را نخواهد کرد.
Amirhosein.ec@gmail.com
پاورقی:
۱- Race to the bottom. به وضعیتی گفته میشود که رقابت با هر چه کمتر کردن و کاهش هزینههای مربوط به عوامل انجام میشود. این کاهشها میتواند شامل دستمزد کارگر شود یا ذخایر بانکی یا هر عامل تعیین کننده دیگری که کاهشش باعث افزایش سود بنگاه در رقابت شود.
ارسال نظر