افغانستان - ۱۹ تیر ۹۰
یابنده مین در افغانستان
مترجم: یاسر میرزایی
منبع: http://globaledge.msu.edu
حمل و نقل
ترمیم جاده «کمربندی» که کابل، قندهار، هرات و شهرهای شمالی مزارشریف و قندوز را به هم وصل می‌کند، ادامه دارد. بخش بیشتر این جاده اکنون کامل شده است؛ این بخش‌ها شامل شریانات حیاتی اقتصادی می‌شود که کابل، قندهار و هرات را به هم متصل می‌کند.

سرزمین افغانستان هیچ راه‌آهن فعالی ندارد؛ امارود آمودریا که بخشی از مرز افغانستان با ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان را پوشش می‌دهد، محل عبور و مرور قایق‌ها است. در دوره اشغال کشور، شوروی پلی را بر آمودریا سوار کرد. پل بندر شیرکان که با حمایت کشورهای خارجی بازسازی شد، در سال 2007 دوباره باز شد و مسیر حیاتی میان افغانستان و تاجیکستان را باز کرد.
پروژه راه‌آهن حیرتان به مزارشریف نیز در حال اجرا است. هدف این پروژه افزایش مبادلات میان افغانستان و ازبکستان، کاهش هزینه‌های حمل‌و‌نقل، افزایش بهره‌برداری از حمل‌و‌نقل ماشینی و ایجاد فرصت‌های شغلی در منطقه اجرای پروژه است. این پروژه تعداد ایستگاه‌های راه‌آهن و محل‌های راه‌اندازی واگن‌ها را در حیرتان افزایش می‌دهد، راه‌آهنی یک خطه در حدود ۷۵ کیلومتر میان حیرتان و مزارشریف می‌سازد، سیستم‌های مخابراتی نصب می‌کند، فضا را برای بهره‌برداری موثر امن می‌کند، ظرفیت‌های نهادی بخش راه‌آهن کشور را توسعه می‌دهد.
خطوط هوایی ملی افغانستان، آریانا، مسیرهای داخلی و خارجی را پوشش می‌دهد از جمله پرواز به دهلی نو، اسلام‌آباد، دبی، مسکو، استانبول و تهران. خطوط هوایی به سرعت در حال گسترش است؛ چند خط خصوصی هوایی در کنار آریانا شروع به کار کرده‌اند و شبکه‌‌ای از مسیرهای داخلی و خارجی را پوشش می‌دهند. اولین آنها کام ایر، پروازهای داخلی خودش را در نوامبر سال 2003 آغاز کرد.

نیروی برق
برای تقریبا سه دهه، عرضه انرژی امن در افغانستان در اثر نزاع‌ها به کلی قطع شده بود. بسیاری از زیرساخت‌های تولید، توزیع و انتقال برق کشور ویران شده بود و آنچه باقی مانده بود، بسیار زیر ظرفیت مورد نیاز بود. بیش از ۹۰ درصد جمعیت به برق دسترسی نداشتند. در ژانویه ۲۰۰۹ با کمک بانک توسعه آسیایی و دولت هند، با استفاده از خط انتقالی که تازه تاسیس شده بود برقی که در ازبکستان تولید می‌شد در شهر کابل جریان یافت. برای اولین بار در دوره‌ای که برای یک نسل طول کشیده بود، اکثریت جمعیت ۴ میلیونی پایتخت کشور از مزایای نیروی برق بهره‌مند شدند. در سال ۲۰۰۱، افغانستان ۴۳۰ مگاوات الکتریسیته تولید می‌کرد. امروز این کشور بیش از ۷۵۴ مگاوات برق تولید می‌کند. آمارهایی که بانک جهانی ارائه کرده است، نشان می‌دهد که نسبت افزایش تولید ناخالص داخلی به ازای افزایش تولید برق، تقریبا ۱۰۰۰ دلار به ۳۰۰ کیلووات‌ساعت است. برنامه فعلی دولت افغانستان برای نیروی برق این است که آن‌قدر تولید کند تا بتواند نیازهای رشد اقتصادی سالانه ۹ درصد را تامین کند. علاوه بر این دولت افغانستان پیش‌بینی کرده بود که تقریبا۹۰ درصد کسب و کارهای شهری تا پایان سال ۲۰۱۰ دسترسی به نیروی برق خواهند داشت. در نهایت هدف این برنامه تامین دسترسی به برق برای ۶۵ درصد خانوارهای شهری و ۲۵ درصد روستایی در پایان سال ۲۰۱۰ بود.
ایالات‌متحده قول کمک‌های قابل توجه برای توسعه ظرفیت تولید برق و تامین نیروی برق 24 ساعته در شهرهای کلیدی‌ چون کابل، لشکرگاه و قندهار داده است. پروژه‌های مهم در جریان شامل احیای ظرفیت تولید برق در سد کجکی در جنوب کشور و بازگشایی کارخانه تولید برق کابل است. با مشورت ایالات‌متحده و همراهانش، دولت افغانستان همه دارایی‌ها، بدهی‌ها و کارکنان صنایع دولتی تولید برق معروف به د افغانستان برشنا موسسه را به یک شرکت صنایع ملی الکتریکی با نام د افغانستان برشنا شرکت منتقل کرده است. این انتقال گشایشی عظیم در دولت افغانستان بود و اثرات مهمی برای مدرن شدن و تجاری شدن بخش نیروی برق ملی در بر داشت.
نیروی برق قابل اتکا و مولد برای رشد اقتصادی افغانستان، موفقیت و پایداری آن بسیار مهم است. زیرساخت‌های انرژی همچنان اولویت ایالات‌متحده و دیگر کشورهای حامی خواهد بود.

مین‌زدایی
مین‌های زمینی و دیگر بقایای منفجرشونده جنگ، واقعا همه استان‌های افغانستان را تهدید می‌کنند؛ میراث غم‌انگیز نزدیک به سه دهه نزاع پیوسته. بر اساس گزارش برنامه کشف مین‌های زمینی، به طور متوسط هر ماه 83 نفر به خاطر این خطرهای پنهان مجروح یا کشته می‌شوند. این در حالی است که کودکان بیش از نیمی از آنها را تشکیل می‌دهند. همچون بسیاری از دیگر کشورهایی که درگیر بازسازی پس از جنگ داخلی هستند، مین‌ها و بمب‌های منفجرنشده، مانعی در برابر توسعه هستند، بازارها و تولید را از هم می‌گسلانند، جلوی تحویل کالاها و خدمات را می‌گیرند و در کل تلاش‌های پایدارکننده و بازسازنده را خنثی می‌کنند. حذف این خطرات مهلک توسعه اقتصادی اجتماعی را راه می‌اندازد که این خود می‌تواند هدف بالاتر توسعه پایداری و امنیت در افغانستان و مناطق گسترده‌تر را در پی‌ داشته باشد.
بسیاری از ان‌جی‌اوهای افغانی مثل سازمان پاکسازی مین‌ها و توانبخشی افغان، مشاوران فنی افغان، آژانس مین‌زدایی افغانستان، آژانس پاکسازی مین‌ها، مرکز کشف مین‌های افغانستان، تجربه‌های بسیار و متخصصین خبره‌ای دارند. گروه‌های خارجی عموما از طریق برنامه «مین‌زدایی مبتنی بر جامعه» با ان‌جی‌اوهای افغانی همکاری می‌کنند.
در برنامه مین‌زدایی مبتنی بر جامعه، ان‌جی‌اوهای افغان از میان کارگران محلی داوطلب می‌گیرند، آنها را آموزش می‌دهند و برای پیمایش و پاک‌سازی مواد منفجره به کار می‌گیرند؛ همه این کارها در ارتباط نزدیک با رهبران محلی پیش می‌رود. آموزش تکنسین‌های محلی مین‌زدا موجب می‌شود که کشور به این جهت خودکفا شود و بتواند خودش به حل مشکلات این چنینی بپردازد. این فرآیند شغل‌هایی را برای جوانان ایجاد می‌کند، موجب ایجاد اعتماد میان رهبران محلی می‌شود و کارکنان محلی را به مشارکت با جامعه‌شان توانا می‌سازد و بنابراین موجب تقویت دولت محلی و کاهش اثرات شورش می‌شود. افغانی‌ها به کمک حامیان مالی و تخصصی بین‌المللی‌شان تاکنون بیش از 160 میلیون متر مربع را از مین پاک‌سازی کرده‌اند و اکنون این تلاش‌ها را از طریق برنامه مین‌زدایی مبتنی بر جامعه‌ پی‌ می‌گیرند.