کمپینشناسی-شماره۶
مناظرههای تلویزیونی خستهکننده
در سطح مناظرههای ریاستجمهوری سوالات کارشناسی پرسیدن چندان جالب نیست. این تجربه در سال 92 هم تکرار شده بود و نتیجه منفی داشت و کنار گذاشته شد. آقای محسن رضایی در آن زمان به درستی گفت که این پرسشها شأن نامزدها را رعایت نمیکند. فاصله زیاد مجری از نامزدها، ترتیب صحبت کردن نامزدها از چپ به راست، مناظره روی مبل و با دو میکروفن در راست و چپ همگی اثرات خاص خود را بر عملکرد نامزدها داشت و باعث شد نظرات آنها کامل مطرح نشود و فرصت مقایسه آنها با یکدیگر وجود نداشته باشد. تصور کنید که چهار مناظره دیگر هم به همین شکل برگزار خواهد شد.
مناظره دوقطبی نشد
سه نامزد پیشتاز در نظرسنجیها یعنی آقایان پزشکیان و قالیباف و جلیلی محتاط عمل کردند و فشار بیرونی بر آنها هم خود را در مناظرهها نشان داد. پزشکیان خوب ظاهر شد، اما در حدی که اصلاحطلبان میخواستند قوی ظاهر نشد. از نظر کمپینی قوی عمل نکرد و در نقش یک چالشگر استراتژیک ظاهر نشد و حتی وضع موجود را صراحتا نقد نکرد. قالیباف سیاست خطر نکردن را در پیش گرفت تا از سبد رای خود محافظت کند و بتواند پیشتاز بماند. جلیلی هم با وجود تلاش برای جلب آرای مردد توفیقی در این زمینه به دست نیاورد و نتوانست خود را نامزدی همسطح و هموزن با قالیباف برای اصولگرایان نشان دهد. اصولگرایان در عین رقابت با پزشکیان در حال رقابت با یکدیگر نیز هستند و اینبار بر خلاف 1400 به نظر میرسد که به آسانی انصراف نخواهند داد. رئیس ستاد جلیلی هرگونه انصراف را تکذیب کرد و یکی از نزدیکان زاکانی هم گفت او در رقابت میماند.
نخستین مناظره برنده قطعی نداشت، اما برنده نسبی آن قالیباف بود. اصلاحطلبان میخواستند با پیروزی قاطع پزشکیان در مناظره اول موج و تکانه جدیدی ایجاد کنند اما این اتفاق نیفتاد و بنابراین میتوان گفت پزشکیان همچنان در دستانداز کمپین است. وضع قالیباف اندکی بهتر شد، اما رقابت داخلی جدی او با جلیلی ادامه دارد. او دیشب سعی کرد موضوع اجماعسازی در اداره کشور را در مناظرهها برجسته کند و تایید این پیام از سوی دیگران به نفع او شد. آقای پورمحمدی در ابتدا خوب و فراتر از حد انتظار ظاهر شد، اما در ادامه مسیر نتوانست این روند را ادامه دهد، پیام روشنی نفرستاد و استراتژی معینی را دنبال نکرد. من گمان میکردم که او بتواند نقش ولایتی را در 92 ایفا کند، اما این اتفاق نیفتاد.
زاکانی از شدت حملات خود کاست و سعی کرد پایگاه رای خود را گسترش دهد، اما موفق نشد. هم بسیار خسته به نظر میرسد و هم انبوهی از پیامهای پیچیده درباره اقتصاد سیاسی فرستاد که مناسب درس اقتصاد سیاسی در دورههای کارشناسی ارشد بود تا یک مناظره انتخاباتی! اطلاعیه بیت رهبری درباره اظهارات او در برنامه سیاسی تلویزیون درباره برجام هم کار کمپین او را سختتر کرد. اصولا نباید در مناظرهها ادعاهایی را مطرح کرد که اثبات آنها سخت باشد، اما زاکانی این قاعده را رعایت نکرد. اصولا مناظرهها بیشترین اثر را بر رایدهنده مردد دارد و درصد آرای مردد در ایران بین 50 تا 60 درصد است. فعلا قالیباف و پزشکیان بیشترین سهم را از این سبد رای بزرگ مرددها دارند. رقابت آنها هم در وسط و مرکز طیف سیاسی رخ میدهد. اما اصلاحطلبان میخواهند پزشکیان برای پیروز شدن به سمت منتهیالیه طیف اصولگرایی حرکت کرده و انتخابات را دوقطبی کند.
به باور من مناظره دیشب نشان داد پزشکیان تمایلی به این کار ندارد. البته او میتواند مثل آقای خاتمی در سال 76 با ایجاد تکانهها یا موجهای انتخاباتی پیدرپی برنده شود و نیازی به تکرار سناریوی قطبیسازی روحانی در سال 92 ندارد. اما مشکل کمبود زمان جدی است و به همین دلیل استراتژیستهای کمپین او قطبیسازی را سریعترین مسیر پیروزی میدانند. با توجه به اصرار حاکمیت در جلوگیری از قطبش سیاسی، اجرای عملی این استراتژی کار آسانی نخواهد بود. به این ترتیب میتوان گفت مناظره اول باعث تغییر جدی معادلات انتخاباتی نشده است. یعنی در صورت عدم انصراف نامزدهای اصولگرا به نفع یکدیگر رقابت به دور دوم کشیده میشود. بر اساس معادلات کمپینی، قالیباف و پزشکیان بیشترین شانس رفتن به دور دوم را دارند و بعید است پورمحمدی یا زاکانی پدیده انتخابات شوند. اما در صورتی که مسیر مناظرههای بعدی تغییر کند و میل به مشارکت بیشتر شود شرایط تغییر خواهد کرد. فعلا پیروزی یکی از نامزدها در مرحله اول دور از انتظار است.