چین هنوز ارزشش را دارد

به گزارش المانیتور، چین در بیانیه‌‌‌ای که اخیرا صادر کرد، بار دیگر حمایت خود را از موضع ابوظبی در رابطه با جزایر سه‌‌‌گانه مورد مناقشه ایران و امارات اعلام کرد. در این بیانیه که در جریان مجمع همکاری چین و کشورهای عربی در پکن منتشر شد، حمایت چین از تلاش‌‌‌های امارات برای دستیابی به یک راه‌حل مسالمت‌‌‌آمیز در خصوص موضوع جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه اعلام شد. مقامات ایران بارها اعلام کرده‌‌‌اند که بر سر این جزایر مذاکره‌‌‌ای صورت نخواهد گرفت؛ زیرا ایران بر جزایر مالکیت دارد و حق مالکیتش قابل مذاکره نیست. ایران که به شدت از موضع چین ناامید شده بود، سفیر جدید چین در جمهوری اسلامی را احضار کرد. در این دیدار، دولت ایران انتظار خود را از پکن برای «تصحیح موضع خود» در مورد جزایر سه‌گانه ابراز کرد.

پس از دیدار با مقامات ایرانی، پکن موضع خود را تشدید کرد و مدعی شد که این بیانیه بیانگر موضع واقعی آنها در این مورد است. مشخص نیست که چگونه چین از این موضوع صرفا به عنوان فرصتی برای تقویت امارات متحده عربی استفاده می‌کند؛ در حالی که در نهایت می‌‌‌داند که هرگونه مذاکره بر سر جزایر بسیار بعید است. با این حال، آنچه واضح است این است که در حال حاضر همه چیز بین ایران و چین خوب پیش نمی‌رود.

اولین بار نیست

این اولین بار نیست که بحث جزایر سه‌گانه بر روابط ایران و چین سایه افکنده و همچنین اولین باری نیست که چینی‌‌‌ها، ایرانی‌‌‌ها را در تلاش برای ایجاد تعادل بین ایران و رقبایش در منطقه و حتی فراتر از آن ناراحت می‌کنند. در دسامبر ۲۰۲۲، پکن بیانیه مشترک مشابه و در واقع تقریبا مشابهی با شورای همکاری خلیج فارس درباره این سه جزیره صادر کرد. پاسخ ایران نیز تقریبا مشابه همین بود و سفیر چین احضار شد. ایرانی‌‌‌ها خشم خود را ابراز کردند و ابراهیم رئیسی، رئیس‌‌‌جمهور فقید این موضوع را در دیدار با معاون نخست‌‌‌وزیر چین مطرح کرد و سپس روابط حداقل به طور رسمی به سادگی پیش رفت. پکن کاملا بدون خسارت از این مرحله عبور نکرد؛ درواقع در حالی که دولت ایران به سرعت به کار خود ادامه داد و حتی سه ماه بعد به دنبال میانجی‌گری پکن در عادی‌‌‌سازی روابط تهران و ریاض، به چینی‌‌‌ها نشان افتخار نهایی را اعطا کرد، اما در ظاهر فقط شرایط آرام بود.

این بیانیه چند سیاستمدار ایرانی را وادار کرد تا به پکن واکنش نشان دهد. برخی حتی این سوال را مطرح کردند که آیا زمان آن فرا نرسیده است که جمهوری اسلامی از سنت چند دهه حمایت از چین در مورد مسائل اصلی حاکمیت از جمله بحران اویغور و وضعیت تایوان صرف نظر کند؟ تصور آنها این بود که اگر چین مایل به تضعیف حاکمیت آنهاست، چرا مقابله به مثل نکنند؟ از این گذشته، پکن از زمان آغاز روابط چین و ایران لفاظی‌‌‌های زیادی کرده و بر مقدس بودن حاکمیت و عدم‌مداخله متقابل تاکید می‌کند. حال چرا تهران باید به این شعار ادامه دهد؟ واقعا چرا ایران باید به جمهوری خلق نزدیک بماند؟ پاسخ به این پرسش به وضعیت ایران در صحنه بین‌المللی بازمی‌گردد. روابط تهران با پکن که با رویدادهای هفته گذشته در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاملا محصور شده است، ارزش شکست‌‌‌های گاه و بیگاه را دارد. چهارشنبه گذشته، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رای به محکومیت ایران به دلیل عدم‌همکاری با آژانس داد. چین و روسیه به قطعنامه شورای حکام رای منفی دادند.

در حالی که این مخالفت منجر به عدم‌تصویب قطعنامه نشد اما به هر حال چین همچنان می‌تواند صدای ایران را در نهادهای کلیدی جهانی بازتاب دهد. البته پکن همیشه این کار را نمی‌‌‌کند، اما حتی حمایت گاه و بیگاه یک قدرت بزرگ برای تهران مفید است. در واقع، پکن در بیانیه مشترکی با ایران و روسیه از کشورهای غربی خواست اراده سیاسی نشان دهند، خود را از چرخ بی‌پایان تشدید تنش دور نگه دارند و گام لازم را در جهت احیای برنامه جامع اقدام مشترک بردارند. این نوع پشتیبانی است که شعله چین را برای تهران  روشن نگه می‌دارد. موضوع در اینجا نهفته است؛ تهران مدت‌هاست که به دلیل تحریم‌‌‌های ایالات متحده با انزوا مواجه است اما چین هرگز از تعامل با ایران ابایی نداشته است. در حالی که پکن توسط بسیاری در جمهوری اسلامی به دلیل انحصار بازارهای ایران مورد انتقاد قرار گرفته است، اما برای مدت طولانی در میان نوسانات تحریم‌‌‌های بین‌المللی و محرومیت‌‌‌های سیاسی، راه نجاتی برای اقتصاد ایران

بوده است. در این شرایط گزینه‌‌‌های ایران چیست؟ مطمئنا، آنها می‌توانند از بیانیه چین در مورد ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک ناراحت شوند، یا می‌توانند خشم خود را از چین ابراز کنند اما در عوض می‌توانند بر کسب منافع اقتصادی و سیاسی زیادی که از روابط خود با پکن می‌‌‌برند، تمرکز کنند. برای مقامات ایرانی این بحث مطرح نیست که کدام مسیر را ترجیح می‌دهند. روابط چین و ایران ممکن است در مواقعی به یک ترن هوایی تبدیل شود، اما تهران قصد ندارد از این سفر خارج شود.