اظهار خشم دولت بایدن نسبت به حملات موشکی و پهپادی ایران که از قبل درباره آن هشدار داده شده بود و به خوبی طراحی شده بود، بی‌‌معنی بود؛ همان‌طور که این ادعا که اسرائیل با کمک ایالات متحده و متحدانش با سرنگونی تقریبا همه پرتابه‌‌های متوالی «پیروز» شده بود، بی‌‌معنی بود. بر اساس گزارش نیویورک‌‌‌‌تایمز، به‌رغم آنکه آمریکا با هدف منصرف کردن اسرائیل از واکنش تنش‌‌آمیز قوی به حمله ایران مدعی شد که اسرائیل پیروز حمله ۱۳ آوریل بوده، اما نتانیاهو همچنان به حمله «تقابلی» بسیار بزرگ‌تر نزدیک شده بود. درواقع حمله عمدی و بی‌پروای اسرائیل به محوطه سفارت ایران در سوریه در ۱ آوریل ۲۰۲۴ که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران از جمله سه فرمانده ارشد ایرانی شد، تهدید گسترش درگیری و یک جنگ مستقیم بین اسرائیل و ایران که به راحتی می‌توانست پای ایالات متحده را نیز باز کند، افزایش داد.

در سطح بین‌المللی، سفارتخانه‌‌ها به عنوان خاک آن کشور در نظر گرفته می‌‌شوند. بنابراین حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه همان حمله به خود ایران بود. در نتیجه، ایران با حمله موشکی و پهپادی به اسرائیل آن را تلافی کرد.نتانیاهو و کابینه جنگ‌‌طلب او آشکارا راه‌حل دو دولتی را رد کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند؛ راه‌‌حلی که به کاهش درگیری در منطقه و افزایش امنیت بلندمدت اسرائیل کمک می‌کند. حتی قبل از روی کار آمدن این کابینه جنگ‌‌طلب، اسرائیل مدت‌‌هاست که می‌‌خواهد ایالات متحده را وارد جنگ با رقیب ایرانی خود کند تا از طریق کاهش شدید توانمندی‌‌های نظامی ایران، تسلط منطقه‌‌ای اسرائیل را تضمین کند.

این دستور کار پنهان با مخالفت شدید کابینه اسرائیل با توافق هسته‌‌ای به رهبری ایالات متحده با ایران به وضوح نشان داده شد. می‌توان تصور کرد که اسرائیل به شدت از توافقی که برنامه هسته‌‌ای ایران را محدود می‌کند، هیجان زده شده است. با این حال، اسرائیل می‌‌دانست که اگر این توافق به طور کامل اجرا می‌‌شد، کاهش تنش‌‌ها بین ایران و ایالات متحده، هرگونه حمله نظامی تضعیف‌‌کننده آمریکا به قابلیت‌‌های نظامی متعارف و برنامه هسته‌‌ای ایران را در انجماد عمیق قرار می‌‌داد.

برای شاهین‌‌‌‌‌‌ها در اسرائیل اتفاق خوبی رخ داد؛ زمانی که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور شد و به طور یکجانبه توافق هسته‌‌ای را فسخ کرد و دوباره این احتمال را ایجاد کرد که ممکن است ایالات متحده اقدام نظامی علیه رقیب اصلی اسرائیل انجام دهد. با این حال اکنون ممکن است یک فرصت طلایی برای نتانیاهو باشد؛ احتمال یک جنگ حتی گسترده‌‌تر که شامل درگیری مستقیم نظامی ایالات متحده با ایران هم می‌شود. این جنگ می‌تواند به نخست‌‌وزیر نامحبوبی که اتهاماتی نیز بر او وارد است کمک کند تا هم در قدرت بماند و هم فعلا خود را از محکوم شدن دور نگه دارد. ضمن آنکه می‌تواند توجه‌‌ها را از واکنش نظامی نامتناسب وحشیانه‌‌اش و باتلاق احتمالی غزه منحرف کند.

اتحادها و مشارکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آمریکا با سایر کشورها تنها زمانی ارزش دارند که هدف نهایی را پیش ببرند؛ یعنی تقویت امنیت ایالات متحده.مساله اینجاست که در سواری دادن مجانی، قدرت مسلط (همیشه ایالات متحده) همواره بار هزینه بیشتری را به دوش می‌‌کشد. در این بین برخی مانند اسرائیل می‌توانند انگیزه‌‌هایی برای تهاجم علیه همسایگان خود داشته باشند تا تحت چتر حمایتی قدرت بزرگ‌تر قرار گیرند.

لذا اگرچه فشار شدید ایالات متحده و متحدانش بر اسرائیل برای محدود کردن حمله «تلافی‌‌جویانه» خود به ایران، در حال حاضر از جنگ منطقه‌‌ای گسترده‌‌تر جلوگیری کرده، اما بقای سیاسی نتانیاهو ممکن است به این تشدید تنش‌‌ها بستگی داشته باشد؛ به‌ویژه اگر او نیاز به جلب توجه افکار عمومی اسرائیل داشته باشد.  نتانیاهو پیش از این شاهد بود که پس از حمله بی‌‌موردش به کنسولگری ایران، میزان پایین محبوبیتش در نظرسنجی‌‌ها در جریان تنش‌‌ها با ایران تاحدودی رشد داشت.  پس چرا اولین حمله گسترده به حزب‌‌الله که مورد حمایت ایران است، در مرز شمالی اسرائیل انجام نشود تا توپ تشدید تنش به حرکت درآید؟ نیکلاس کریستوف، ستون‌‌نویس نیویورک‌‌تایمز گزارش داد که یکی از «مذاکرات ترسناک او با یک مقام اسرائیلی اخیرا حمایت او از اولین حمله به حزب‌‌الله بود و یک نظرسنجی نشان داد که ۵۳‌درصد یهودیان اسرائیلی طرفدار چنین حمله‌‌ای به حزب‌‌الله هستند.»

درسی از تاریخ که توسط نسل بنیان‌گذار آمریکا آموخته شد و توسط سیاستگذاران ایالات متحده در تعجیل آنها برای دستیابی به صلح آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم فراموش شد: اتحادهای دائمی و درهم تنیده می‌توانند یک کشور را به جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دوردست بیهوده و پرهزینه سوق دهند؛ به‌ویژه در مورد کشوری مانند ایالات متحده که از مزیت امنیتی ذاتی دور بودن از مراکز درگیری جهان برخوردار است. زمانی این پیمان‌‌ها قدرت‌‌های بزرگ اروپایی را به جنگی فاجعه‌‌بار کشاند که هیچ‌‌کدام از آنها نمی‌‌خواستند و جنبه منفی اتحادها را نیز فراموش کردند؛ جنگ جهانی اول.

برای جلوگیری از درگیر شدن در جنگ گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر در خاورمیانه، بایدن باید اسرائیل را تهدید کند که اگر از اقدامات بیش از حد خود در غزه و تلاش‌‌های آشکار برای گسترش جنگ دست نکشد، کمک نظامی سالانه ایالات متحده به اسرائیل را قطع خواهد کرد یا کاهش خواهد داد. اما مشاهده می‌‌کنیم که در عوض، ایالات متحده در حال افزایش بسیار زیاد میزان این کمک‌‌هاست و به اسرائیل برای رفتار غیرمسوولانه‌‌اش پاداش می‌دهد.