قواعد بازی در خاورمیانه تغییر کرده است
تحلیل سهبعدی از منازعه ایران و اسرائیل
او تلاش داشت هم برای رایدهندگان داخلیاش و هم برای متحدان خارجی، چهره خود را به عنوان سیاستمداری قدرتمند که میتواند در برابر تهدید ایران ایستادگی کند، نشان دهد. با این حال، در دوران نخستوزیری نتانیاهو بود که ایران در ۱۴ آوریل، حملهای گسترده با پهپاد و موشک به سمت اسرائیل انجام داد؛ این اولین حمله اینچنینی بود که از سوی یک بازیگر دولتی به اسرائیل در طول بیش از سه دهه گذشته انجام شد. ایران با حمله مستقیم به اسرائیل، یک خط قرمز را زیر پا گذاشت؛ این اقدام بازدارندگی تلآویو را از بین برد. ایالاتمتحده همچنان اسرائیل را مهار میکرد و پاسخ اسرائیل به حمله ایران، همانطور که وزیر امنیت ملی نتانیاهو، ایتمار بن گویر توصیف کرد، «ضعیف» بود. پس از دور اول [درگیری]، زمانی که هر دو طرف از لبه پرتگاه عقبنشینی کردند، این بحران چندبعدی، تمایل ایران به ریسکپذیری در غرب آسیای به طور فزاینده بیثبات، تردید استراتژیک آمریکا و وابستگی تقریبا کامل اسرائیل به ایالات متحده برای امنیت خود را تقویت میکند.
دکترین بایدن
از زمان حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر به، تمرکز دولت بایدن بر جلوگیری از تبدیل درگیری اسرائیل و حماس به یک جنگ منطقهای بوده است.جو بایدن حمایت کامل خود را از عملیات نظامی اسرائیل در غزه ارائه کرد، اما در عین حال یک ابتکار دیپلماتیک را برای پایین نگه داشتن تنش بین اسرائیل و همسایگانش آغاز کرد. این رویکرد اما با دو چالش مواجه شد؛ اول، در حالی که دولت بایدن با موفقیت روابط اسرائیل و اعراب را باثبات نگه داشت، واشنگتن نفوذ کمی بر ایران داشت. دوم، اسرائیل جنگ خود را در دو جبهه انجام داد؛ یکی در غزه و دیگری در همسایگی خود که به دنبال عقب راندن نفوذ ایران بود. این امر زمینه را برای رویارویی احتمالی اسرائیل و ایران باز گذاشت. زمانی که اسرائیل در تاریخ اول آوریل ۲۰۲۴ به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد و موجب شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد، این سناریو به گزینهای قابل قبول تبدیل شد. ایالات متحده میدانست که ایران تلافی خواهد کرد؛ بنابراین اطلاعات خود را در اختیار مطبوعات قرار داد.جو بایدن متوجه شد که اگر ایران یک حمله موفقیتآمیز انجام دهد و اسرائیل تلافی کند، منجر به جنگ منطقهای میشود که ایالات متحده نمیتواند از آن دور بماند. جنگ با ایران و نیروهای محور مقاومت به نفع آمریکا نیست. ایالات متحده اولویتهای استراتژیک فوری دیگری در اروپای شرقی، اقیانوس هند و اقیانوس آرام دارد. بنابراین، ایالات متحده و متحدانش به رهگیری اغلب پرتابههای ایران کمک و از وقوع فاجعه جلوگیری کردند. سپس، بایدن به نتانیاهو گفت که ایالاتمتحده در هیچ اقدام تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران شرکت نخواهد کرد. پیام واشنگتن واضح بود: «تنشزدایی کنید.»
معضل نتانیاهو
سالهاست که جنگ سایهها بین اسرائیل و ایران در جریان است. در سالهای اخیر، اسرائیل بیش از ۴۰۰ حمله هوایی تنها در سوریه انجام داده که منافع ایران را هدف قرار داده است. این کشور همچنین عملیاتهایی را در داخل ایران انجام داده است، از جمله ترور محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای، در نوامبر ۲۰۲۰. این عملیاتها نسبتا بدون هزینه بود، زیرا ایران قویا پاسخ نداد و اسرائیل را بیشتر جسور کرد. به عبارت دیگر، اسرائیل به ایجاد حفرههای کوچک در بازدارندگی ایران ادامه داد.پس از ۷ اکتبر، اسرائیل این جنگ سایه را تشدید کرده است. در ۲۵ دسامبر، سید رضی موسوی، مشاور ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در حملهای در سوریه به شهادت رساند. اما بار دیگر ایران پاسخی نداد.
زمانی که اسرائیلیها اطلاعاتی دریافت کردند که محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در محوطه سفارت ایران در دمشق حضور دارد، اسرائیل حمله را آغاز کرد. مقامهای اسرائیلی بعدا به رسانههای آمریکایی گفتند که انتظار نداشتند ایران در هنگام حمله به دمشق حمله مستقیم انجام دهد.اقدام تلافیجویانه ایران، نتانیاهو را در دوراهی قرار داده است. او همیشه طرفدار زور علیه تهران بوده است. بسیاری استدلال کردند که حمله ایران به او فرصت عالی داد. اما واقعیت راهبردی که ایران در حمله خود انجام داد، برای نتانیاهو مطلوب نبود. در حالی که نتانیاهو طرفدار زور علیه ایران بود، برنامه او هرگز این نبوده که به تنهایی با ایران بجنگد. او رهبری، مشارکت و حمایت آمریکا را میخواست.
اما وقتی بایدن به او گفت که ایالات متحده به انتقامجویی اسرائیل نخواهد پیوست، گزینههای نتانیاهو را محدود کرد. او هنوز میتوانست اراده آمریکا برای دور ماندن از جنگ مستقیم اسرائیل و ایران را آزمایش کند. اما جنگ اسرائیل در غزه ناتمام مانده و او خواستار حمایت مستمر بایدن در حمله بود. بنابراین، نتانیاهو به حمله عمدتا نمادین در داخل ایران متوسل شد و به ادعای رسانههای آمریکایی، یک سیستم راداری را هدف قرار داد و حتی ادعای این حمله را هم به عهده نگرفت. البته مقامات ایران چنین حملهای را تکذیب کردند. این یک پیروزی نادر برای دولت بایدن بود زیرا متحد خود را مهار کرد تا از یک جنگ منطقهای جلوگیری کند. اما از دیدگاه اسرائیل، این واکنش ضعیفی بود که نتوانست قدرت بازدارندگی آن را تقویت کند.
حساب ایران
ایران سالهاست که در جنگ در سایه خود با اسرائیل صبر استراتژیک نشان داده است. این نیز به این دلیل بود که ایران نگاهی بلندمدت به حضور رو به رشد خود در منطقه داشت. این کشور تعداد زیادی از فرماندهان و دانشمندان ارشد را در جنگ سایه از دست داده، اما حملات اسرائیل تاثیری بر نفوذ ایران نداشته است. برنامه هستهای ایران همچنان در حال گسترش است و نیروهای محور مقاومت نیز به تقویت خود ادامه میدهند. اما به نظر میرسد بمباران اسرائیل در پس حمله به کنسولگری ایران، تفکر استراتژیک در تهران را تغییر داده است. پس از این حمله، ایران تصمیم گرفته است که در قبال ادامه حملات اسرائیل به مقامات خود هزینهای را تحمیل کند. در حالی که حمله به سفارت محرک بود، به نظر میرسد مجموعهای از عوامل دیگر بر این تغییر تاثیر میگذارد.
ایران امروز روابط استراتژیک بهتری با روسیه و چین دارد. در حالی که روابط این کشور با چین تا حد زیادی اقتصادی است، مشارکت استراتژیک با روسیه چند لایه است، بهویژه پس از اینکه تعاملات نظامی دو کشور افزایش یافته است. ایران همچنین به درستی ارزیابی کرده که ایالاتمتحده تمایل پایینی برای درگیر شدن در جنگ طولانی دیگر در غرب آسیا دارد؛ آن هم در زمانی که چین و روسیه مستقیما رهبری آمریکا در جهان را به چالش میکشند.و در غرب آسیا، پس از شش ماه مبارزه با حماس، اسرائیل تا رسیدن به اهداف خود، یعنی برچیدن حماس، آزادی گروگانها و تقویت قدرت بازدارندگیاش فاصله زیادی دارد.
توسل اسرائیل به حملات گسترده علیه غزه که شمال و مرکز غزه را ویران کرده، ۳۴هزار نفر را به کام مرگ کشانده و تقریبا کل جمعیت غزه را به آوارگان تبدیل کرده، غوغای بینالمللی را برانگیخته است. پرونده نسلکشی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری وجود دارد. نظر ایران این بود که حمله ۷ اکتبر و جنگ متعاقب آن در غزه، اسرائیل را در منطقهای که تعهدات امنیتی ایالات متحده دیگر آنطور که واشنگتن ادعا میکند «قاطعانه» نیست، تضعیف کرده است. این مساله به ایران این فرصت را داد تا با حمله آشکار به اسرائیل، قواعد بازی را تغییر دهد و بهرغم دفاع دستهجمعی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و اسرائیل، برخی از موشکهای بالستیک ایران همچنان به اسرائیل اصابت کرد.