حمایت روسیه از شبه‌نظامیان در میدان

از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه پیوندهای خود را با ایران محکم کرده است. تهران پهپادها، مهمات و موشک‌ها را برای فعال نگه داشتن جبهه جنگی روسیه فراهم می‌کند. اما به نظر می‌رسد ایران از راه‌‌‌های دیگری نیز کمک می‌‌‌کند - با شبکه‌‌‌ای از شبه‌‌‌نظامیان نیابتی قدرتمندش که برای پوتین مفید واقع شده‌اند. امروز ایران این ظرفیت را دارد که هر زمان که بخواهد خاورمیانه را متاثر کند. در سال ۱۹۷۹، ایران شاهد انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام سلطنتی غربگرای خود بود.

در زمان آیت‌الله خمینی، ایران از نوعی قانون شریعت استقبال کرد و از همه چیز غربی - کشورهای غربی، متحدان غربی و افکار غربی - روی گردانید. به‌ویژه با منافع ایالات متحده و موجودیت اسرائیل مواجهه خصمانه پیدا کرد. ایدئولوژی متاثر از انقلاب ایران  قابل  تسری بود و بر جوامع مسلمان شیعه در سراسر خاورمیانه تاثیر گذاشت. این امر نظام حاکم بر منطقه، از جمله رهبران عرب سنی در حاشیه خلیج فارس را نگران کرد. برای آنها، این وضعیت نمی‌توانست ادامه پیدا کند و باید چیزی تغییر می‌کرد. در سال ۱۹۸۰ عراق به رهبری صدام حسین به ایران حمله کرد. هدف مقابله با نفوذ ایران بود. صدام این کار را با تهدید دارایی ارزشمند ایران یعنی منطقه خوزستان انجام داد. جایی که تقریبا تمام نفت ایران از آنجا می‌آید. این منبع ثروت و در نتیجه قدرت ایران است.

جنگ به عنوان اولین آزمایش نظامی جمهوری اسلامی ایران، بزرگ‌ترین تهدید برای موجودیت آن به شمار می‌رفت. جنگ ۸ سال ادامه داشت. ایران هرگز خود را تا این حد آسیب‌پذیر نمی‌دید. عراق امتیازات جغرافیایی داشت. ثروتمندتر بود. از نظر تکنولوژی نظامی برتر بود و از حمایت غرب و همچنین حمایت منطقه‌ای چند کشور عرب و اسرائیل برخوردار بود.

از تجربه جنگ چیزی متولد شد که در نهایت به دکترین نظامی «دفاع روبه‌‌‌جلو» تبدیل شد و حکم می‌‌‌کرد که ایران باید خارج از مرزهای خود با دشمنانش بجنگد تا جنگ هرگز به دروازه‌های آن نرسد. مجری این دکترین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به‌ویژه نیروی قدس سپاه بود که مسوولیت عملیات نظامی خارجی برای ایران را بر عهده دارد. همان نیروی قدسی که به فرمانده سابقش سردار قاسم سلیمانی معروف بود که توسط آمریکا در عراق ترور شد. در سال ۲۰۱۲، دکترین دفاع رو به جلو مانند روز روشن شد. ایران بر جنگ چریکی دریایی، جنگ سایبری، هواپیماهای بدون سرنشین و مهم‌تر از همه، نیروهای نیابتی - شبه‌نظامیان و گروه‌های سیاسی در عراق، سوریه، لبنان، غزه و یمن تمرکز کرد. قدرتمندترین آنها حزب‌الله، یک گروه شبه‌نظامی قدرتمند شیعه در لبنان است. این گروه نه تنها مسلح است و از ده‌ها‌هزار مبارز تشکیل شده است، بلکه یک نیروی سیاسی مسلط در لبنان به شمار می‌رود که کنترل قابل‌توجهی بر دولت بیروت دارد.

کنترل آن بر بخش‌‌‌هایی از لبنان به قدری قوی است که به اداره دولتی در درون یک دولت مشهور است. حزب الله به دنبال نابودی اسرائیل است و وفاداری آن به ایران بعد از حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه بی‌بدیل است. حماس بالاترین مقام سیاسی و نظامی در نوار غزه است. حماس به‌رغم تعلق به اهل سنت، در ایران حامی دارد. سپس حوثی‌ها در یمن هستند. حوثی‌‌‌ها تحت پرچم یک جنبش سیاسی و نظامی که ریشه در اسلام زیدی دارد، از سال ۲۰۱۴ علیه دولتی تحت حمایت عربستان سعودی، امارات متحده عربی و متحدان غربی آنها مانند ایالات متحده درگیر جنگ داخلی هستند.

ادعا می‌شود که ایران حوثی‌‌‌ها را با موشک‌‌‌های بالستیک و کروز دوربرد و پهپادهای پیشرفته مسلح و به آنها در ایجاد نیروی چریکی دریایی کمک کرده است. حوثی‌‌‌ها امروز از قدرت فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای برخوردارند زیرا بخش بزرگی از جناح غربی یمن در مرز دریای سرخ را کنترل می‌‌‌کنند، جایی که آنها به تعداد زیادی کشتی اسرائیلی حمله کرده‌اند که ۱۵‌درصد تجارت دریایی جهانی را تهدید می‌‌‌کند. حوثی‌‌‌ها اکثر شرکت‌های کشتیرانی را مجبور کرده‌‌‌اند مسیر طولانی‌‌‌تری را در اطراف جنوب آفریقا طی کنند. یکی دیگر از نیروهای اصلی، PMF یا نیروهای بسیج مردمی در عراق است که در ابتدا برای مبارزه با داعش تشکیل شد. ایران از بسیاری از شبه‌‌‌نظامیان شیعه که از سوریه و بحرین گرفته تا افغانستان و حتی پاکستان را شامل می‌‌‌شوند، حمایت می‌‌‌کند.

امروز، این شبکه از شبه‌نظامیان خود را به عنوان یک نیروی موثر در خاورمیانه نشان می‌دهد. آنها متحد شده‌اند و اقدامات خود را در بازی شطرنج ژئوپلیتیک هماهنگ می‌کنند. محور مقاومت مانند یک اتحاد غیررسمی عمل می‌کند. در حالی که این گروه‌‌‌ها به دلایل مختلف داخلی به وجود می‌‌‌آیند، اما به دنبال سه هدف اصلی هستند: حفاظت از منافع ایران، محو اسرائیل و پایان دادن به حضور آمریکا در خاورمیانه. و این آخرین عنصر اصلی است که روسیه می‌خواهد از آن منفعت کسب کند. همه آنها یک دشمن مشترک دارند - ایالات متحده آمریکا.

ارتباط روسیه با نیروهای نیابتی ایران

در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هزاران مبارز حماس وارد اسرائیل شدند و حمله غافلگیرکننده‌ای انجام دادند که جنگی را آغاز کرد که تا به امروز ادامه دارد. از آنجا که در این حمله عمدتا غیرنظامیان هدف قرار گرفتند و اسرائیل تا حدودی نسبت به مسکو دوستانه باقی ماند، انتظار می‌رفت روسیه حماس را محکوم کند. اما در عوض، روسیه اتهامات علیه اسرائیل را در سازمان ملل رهبری کرد و به حماس و دیگر گروه‌‌‌های فلسطینی نزدیک‌‌‌تر شده و حتی رهبران آنها را به کرملین دعوت کرده است.

در ۲ مارس، یک هیات حماس با میخائیل بوگدانوف فرستاده ویژه روسیه در امور خاورمیانه و شمال آفریقا در مسکو دیدار کرد. حماس از روسیه به خاطر «موضعش در حمایت از مردم فلسطین»تشکر کرد. این پس از دعوت روسیه از حدود ۱۴ گروه فلسطینی برای نشستی صورت گرفت که شامل دو نیروی برجسته در جنگ با اسرائیل یعنی حماس و جهاد اسلامی فلسطین می‌شود. گروه‌‌‌های فلسطینی بین تاکتیک‌‌‌های تهاجمی حماس و رویکرد میانه‌‌‌روی فتح تقسیم شده‌‌‌اند.

کرملین «گفت‌‌‌وگوی بین فلسطینی‌‌‌ها» را برای گرد هم آوردن این گروه‌‌‌های رقیب ترویج می‌‌‌کند. هدف روسیه ارائه یک جبهه متحد فلسطینی و ایجاد فشار بر اسرائیل و ایالات متحده است. جانبداری از محور مقاومت همچنین به ولادیمیر پوتین کمک می‌‌‌کند تا نفوذ ژئوپلیتیکی خود را در خاورمیانه به رخ بکشد و جایگاه روسیه را در جهان اسلام تقویت کند - همه اینها به ضرر آمریکا تمام می‌شود و در حال حاضر، این رویکرد خوب کار می‌کند.

روسیه به شدت از حماس در سازمان ملل حمایت کرده و به خاطر اقداماتش در غزه علیه اسرائیل حمله دیپلماتیک را در دستور کار قرار داده است. این کشور با عصبانیت با اولین حملات آمریکا و بریتانیا علیه حوثی‌‌‌ها در تلافی حملات در دریای سرخ مخالفت کرد. به زودی، ارتش یمن قول عبور امن به کشتی‌‌‌های روسی را دادند و حتی یک هیات حوثی برای تعامل با وزارت خارجه روسیه راهی مسکو شد.

حمایت روسیه از محور مقاومت در برابر اسرائیل ممکن است فراتر از سخن گفتن باشد. روسیه پارازیت الکترونیکی را از پایگاه حمیمیم خود در غرب سوریه انجام داده است که بر مسیرهای هوایی تجاری اسرائیل تاثیر می‌گذارد. علاوه بر این، خلبانان روسی گشت زنی‌های هوایی در امتداد اسرائیل و سوریه در بلندی‌های جولان را پس از یک وقفه یکساله از سر گرفته‌اند. روسیه همچنین به حزب‌‌‌الله نزدیک‌‌‌تر می‌شود و تسلیحاتی از جمله موشک‌‌‌های ضد کشتی به آنها می‌‌‌دهد. در واقع، ایالات متحده نگران است که گروه واگنر روسیه سیستم‌های دفاع هوایی را برای حزب‌الله تامین کند.

این یک خبر بد برای اسرائیل است. روابط روسیه با اسرائیل در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد. اما همیشه این طور نبود. روسیه برای مدت طولانی در مساله اسرائیل و فلسطین بی‌طرفی خود را حفظ کرد. روسیه جمعیت قابل‌توجهی یهودی دارد و ۱۵‌درصد از جمعیت اسرائیل به زبان روسی صحبت می‌کنند. پوتین اغلب اسرائیل را «دولت ویژه» برای روسیه می‌‌‌داند.

در همین حال، اسرائیل به‌رغم نزدیکی خود با آمریکا، مدت‌‌‌هاست که روابط متعادلی با کرملین برقرار کرده و سعی می‌‌‌کند از خطوط قرمز آن عبور نکند. در جنگ اوکراین، اسرائیل از ارسال سلاح به اوکراین یا حتی پیوستن به تحریم‌‌‌ها علیه روسیه خودداری کرده، اسرائیل روسیه را به عنوان دشمن خود نمی‌‌‌خواهد، زیرا اگر مسکو حمایت مالی، نظامی و اطلاعاتی از گروه‌‌‌های نیابتی ایران را افزایش دهد، محاسبات امنیتی اسرائیل از هم خواهد پاشید. این وضعیت نشان می‌دهد که چگونه رقابت آمریکا و روسیه به یک بازی با حاصل جمع صفر تبدیل شده است. این هشداری است که هدف آن تحت فشار قرار دادن متحد اسرائیل، ایالات متحده، برای دادن امتیاز به روسیه در جاهای دیگر است. چنین امتیازاتی ممکن است در کدام کانون باشد؟ این کانون، اوکراین است – جایی که پوتین تنها چیزی که نیاز دارد این است که زلنسکی زانو بزند و ایالات متحده عقب‌نشینی کند.