daCXCPI7ohxU copy

در این چارچوب این امر مطرح بود که ایران و عربستان باید همکاری را درخصوص مسائلی چون محیط‌زیست، حج و همکاری‌های دانشگاهی شروع کنند و در مرحله بعد به همکاری‌های بیشتر سیاسی درباره مسائل منطقه‌ای، مبارزه با تروریسم و امنیت انرژی دست یابند. اگرچه در آن برهه در نتیجه وضعیت بین‌المللی و منطقه‌ای تا حدی این تئوری پردازی‌ها در عرصه عملی محقق شد اما نتوانست مانع از تخریب روابط در دهه بعدی شود و با تغییرات رخ داده پس از اشغال عراق و وقوع بهار عربی که منجر به تشدید اختلافات میان تهران و ریاض درخصوص مسائل منطقه‌ای شد، بحث درباره همکاری کارکرد‌گرایانه برای تصمیم‌گیران از روی میز برداشته شد.پس از توافق ایران و عربستان در مارس 2023 بحث درباره شکل‌دهی به فضای جدیدی برای همکاری میان ایران و عربستان و به تبع آن گسترش این همکاری‌ها به همکاری‌های چندجانبه در کرانه جنوبی خلیج فارس در کانون بحث قرار گرفت.

اگرچه برخی هنوز هم باور دارند که در فضای جدید روابط طرف سعودی اساسا علاقه‌ای به تعمیق روابط ندارد اما با این حال این سوال مهم مطرح می‌شود که آیا این بار هم باید مسیر سابق در روابط مبتنی بر حرکت از Low politic به High Politic طی شود یا برعکس آن کارساز خواهد بود؟اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که مدنظر داشته باشیم تا سپتامبر امسال بحث‌های جدی از طرف جمهوری اسلامی ایران در خصوص مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای با کشورهای کرانه جنوبی خلیج‌فارس جهت بهره‌برداری از فضای سیاسی مثبت به وجود آمده با جدیت دنبال می‌شد تا از این رهگذر زمینه تعمیق همکاری با کشورهای منطقه فراهم آید. اگرچه نشست پیش‌بینی شده در نیویورک در نتیجه اختلافات کویت و عراق درباره مسائل مرزی برگزار نشد و از ماه اکتبر هم با آغاز عملیات طوفان الاقصی فضای جدیدی در روابط منطقه‌ای شکل گرفته اما این به آن معنا نیست که وضعیت کنونی استمرار خواهد یافت و باید برای شرایط پیش‌رو بیندیشیم.

با نگاهی به وضعیت آنارشی امروز در منطقه و مدنظر قرار دادن مسیری که سعودی‌ها در احیای روابط با ایران طی کردند، به نظر می‌رسد که طرف مقابل علاقه‌مند است تا در ابتدا مسائل حساس سیاسی (High Politic) حل شود و در مرحله بعدی  سراغ همکاری در زمینه‌های کم اهمیت‌تر سیاسی (Low politic) برود. در همین راستا ابتدا باید مدنظر داشت که از منظر سعودی‌ها مسائل مرتبط با امور اقتصادی به‌ویژه در چارچوب چشم‌انداز 2030 تعریف می‌شود بنابراین از منظر ریاض مسائل حساس دارای تعریف صرفا سیاسی - امنیتی نیست و مسائل ژئواکونومیک همتراز با ژئوپلیتیک مهم هستند.از این رو می‌توان انتظار داشت که رقابت‌های منطقه‌ای در شکلی که طی دو دهه گذشته در روابط جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی دارای اهمیت بود، اکنون از اهمیت کمتری برخوردار شود و در مقابل مسائل اقتصادی از جمله امنیت دریانوردی به‌ویژه در خلیج فارس و تنگه هرمز عنصری تعیین کننده در این روابط باشد.

عربستان سعودی در این چارچوب و با توجه به اینکه بخش عمده صادرات هیدروکربن به مقصد هند، چین، ژاپن و کره جنوبی است، هرگونه اختلال  را در این مسیر تهدیدی برای منافع حیاتی‌اش می‌داند و نمی‌خواهد در سایه تنش با ایران مسیر صادراتی‌اش به آسیا خدشه‌دار شود.از این رو این انتظار در طرف سعودی وجود دارد که ایران در زمینه‌های امنیتی همچون تامین امنیت انتقال انرژی یا مقابله با قاچاق مواد مخدر که در سال‌های اخیر بخشی از آن به مسیرهای دریایی منتقل شده، با سعودی همکاری کند. با وجود این برخی کارشناسان باور دارند که سعودی‌ها به عنوان متحد راهبردی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس، اولویت روابط خارجی‌شان در همکاری با قدرت‌های نوظهور آسیایی در زمینه اقتصادی است و رابطه با ایران بیشتر به صلح سرد جهت کنترل سطح تخاصم شباهت دارد.