تاریخ شفاهی (۳۴۸)
میخواستیم سهامدار شرکت آفریقایجنوبی شویم
مدیرعامل گفت خیلی کار سختی است، ولی رفت و تصویب هیاتمدیره را گرفت، اما گفت که برای دادن سهام به دولت ایران، طبق قانون آفریقای جنوبی، تصویبنامه هیات دولت هم لازم است و این کار معمولا سه ماه طول خواهد کشید. در جواب گفتم که متن تصویبنامه را تهیه کنید من خودم برای تصویب آن اقدام خواهم کرد. با تعجب گفت تو چگونه میتوانی تصویبنامه هیات دولت را بگیری؟ گفتم کوشش خواهم کرد اگر نشد شما اقدام کنید. خلاصه کنم: مدیرعامل شرکت راسینگ با بیمیلی زیاد متن تصویبنامه و تقاضای تصویب را به من داد و من بلافاصله به طرف وزارت خارجه رفتم. مامور حفاظت وزارت خارجه من را راه نداد و گفت شما وقت ملاقات ندارید. گفتم موضوع فوری است. من از ایران آمدهام و باید موضوع مهمی را به اطلاع وزیر برسانم. او به رئیس دفتر وزیر تلفن کرد. رئیس دفتر از من پرسید که کار شما چیست که باید به اطلاع وزیر برسانید؟ گفتم پیامی از طرف شاه ایران برای وزیر دارم. چند دقیقه بعد در دفتر وزیر بودم. وزیر پس از تعارفات پرسید که پیام شما چیست؟