۱-  ایران برنامه هسته‌ای خود را توسعه داد، سطح غنی‌سازی از ۶۷/ ۳درصد به ۶۰درصد افزایش یافت و زمان گریز هسته‌ای نیز از یک‌سال به حدود ۱۲ روز رسید.

۲-  تحریم‌‌‌های ترامپ و خرابکاری‌ها و ترورهای اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران نتوانست مانع پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران شود.

۳- چرخش ایران به شرق به‌ویژه روسیه و چین و پیوستن ایران به سازمان شانگهای و گروه کشورهای بریکس سرعت یافت. ایران پهپاد به روسیه صادر کرد و غرب هم مدعی است که این پهپادها درجنگ علیه اوکراین استفاده شده است. همچنین خروج ترامپ برای ایران هم خسارت داشته است. تحریم‌‌‌های یکجانبه آمریکا حدود یک‌‌‌هزارمیلیارد دلار به ایران خسارت زده و تعداد ایرانی‌‌‌های زیر خط فقر به حدود ۳۰‌درصد از کل جمعیت ایران رسیده است. در عین حال اخیرا وساطت قطر و عمان منجر به یک معامله کوتاه‌مدت بین ایران و آمریکا شده که طبق گزارش رسانه‌‌‌ها، بر این اساس است:

۱- ایران سطح غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم غنی‌شده را افزایش نخواهد داد و پنج زندانی ایرانی و آمریکایی را آزاد خواهد کرد. متقابلا آمریکا نیز پنج ایرانی-آمریکایی را آزاد و علاوه برآن شش میلیارد دلار از وجوه بلوکه‌شده ایران برای نیازهای پزشکی و غذایی ایران را آزاد خواهد کرد.

۲- نیروهای آمریکایی درمنطقه توسط متحدان منطقه‌ای ایران مورد حمله قرار نخواهند گرفت، متقابلا ایران قادر به فروش نفت بیشتری خواهد بود و همان‌طور که علی باقری معاون وزیرخارجه ایران گفته وجوه بلوکه‌شده ایران درعراق هم آزاد خواهد شد.

۳- آن‌طور که یک مقام اروپایی به من گفت در حالی که کشورهای غربی از همکاری نظامی با ایران پرهیز خواهند کرد، اما مانع اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نخواهند شد و اروپایی‌ها هم از اسنپ‌بک برای اعاده تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران استفاده نخواهند کرد. طبق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، محدودیت همکاری تسلیحاتی با ایران از اکتبر ۲۰۲۳ (ماه آینده) برداشته خواهد شد. این توافق کوتاه‌مدت تحول مثبتی است. اما به سه دلیل فعلی ممکن است پایدار نماند:

۱- بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی قدرتمندی درمنطقه حضور دارند که می‌توانند حملاتی علیه نیروهای آمریکایی را ساماندهی کنند و ایران متهم ماجرا شود.

۲- نتیجه انتخابات آمریکا مشخص نیست. اگر یک رئیس‌جمهور رادیکال از جمهوری‌خواهان انتخاب شود، ممکن است برجام را برای همیشه نابود کند.

۳- تاکنون معادله چانه‌زنی بین آمریکا و ایران این‌گونه بوده که هرگاه آمریکا تحریم‌ها را افزایش داده، ایران هم برنامه هسته‌ای خود را توسعه داده و آمریکا درمنطقه هم دچار خسارت‌هایی شده است. بنابراین ممکن است آمریکا با توافق فعلی تحت سیاست «نه برجام، نه بحران»، بخواهد با حفظ تحریم‌ها، توسعه برنامه هسته‌ای ایران و تقابلات منطقه را مهار کند. اما برجام جایگزین ندارد و احیای آن هم امکان‌پذیر است منتها نیازمند دو عامل است:

۱-گفت‌وگوهای مستقیم ایران و آمریکا،

۲-توافق کشورهای ۱+۵ و ایران برای احیای برجام بر اساس متن اوت ۲۰۲۲. فضای مثبتی که براثر توافق کوتاه‌مدت اخیر حاصل شده، ایجاب می‌کند که بایدن سیاست «نه برجام، نه بحران» را به  «برجام، نه بحران» تبدیل کند. احیای برجام و اجرای درست آن، زمینه را برای گفت‌وگوهای ایران و آمریکا درمورد سایر موضوعات فراهم خواهد کرد. مجمع عمومی سازمان ملل تا چند روز دیگر آغاز می‌شود. این نشست فرصت خوبی برای آغاز گفت‌وگوهای مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا و متعاقب آن برگزاری نشست کشورهای ۱+۵ و ایران و گفت‌وگو برای احیای برجام است. دیپلماسی جهت مهار تقابلات یک الزام غیرقابل اجتناب است.

در سخنرانی اخیرم در مرکز فرماندهی استراتژیک آمریکا پیشنهاد کردم که گفت‌وگوهای جامع بین تهران و آمریکا به منظور پایان بخشیدن به خصومت‌‌‌های ۴۰ساله دوکشور و برقراری روابطی بر اساس احترام متقابل و عدم‌مداخله، آغاز شود. درعین حال معتقدم بهتر است قبل از آغاز گفت‌وگوهای جامع دو دولت، گفت‌وگوی بین نمایندگان کنگره آمریکا و مجلس ایران انجام شود زیرا در کنگره آمریکا و در مجلس ایران مخالفت‌‌‌های جدی با گفت‌وگو و بهبود روابط دوکشور وجود دارد. گفت‌وگوهای جامع دو دولت نیازمند صدای واحد در داخل هر دو کشور است.