علی واعظ، پژوهشگر نزدیک به رابرت مالی :
آغاز مذاکرات احیای برجام به هیچوجه امکانپذیر نیست
چندی است که مقامات غربی بهویژه اروپاییها از امکان استفاده از مواردی چون «مکانیزم ماشه» در مواجهه با آنچه عبور ایران از خطوط قرمز برجامی ادعا میکنند، سخن میگویند. یعنی اینکه برای مقابله با برخی از رویکردهای تهران که با خشنودی غرب همراه نیست از این سیستم استفاده کنند. جنابعالی امکان تحقق این امر را تا چه اندازه جدی میدانید؟ و اینکه ایران نیز تلاش میکند تا به منظور جلوگیری از مانع تراشی کشورهای اروپایی و آمریکا در روند لغو تحریمهای موشکی تهران در اکتبر ۲۰۲۳ (مهرماه) سیاست محتاطانهتری را در دستور کار خود قرار دهد. آیا ممکن است با وضعیت فعلی گفتوگوهای احیای برجام و موضع کشورهای غربی در برابر ایران، غرب از لغو این دست از تحریمها جلوگیری کند؟
با عنایت به این موضوع که تعداد اهرمهای باقی مانده نزد کشورهای غربی چندان زیاد نیست- با تحریمهای اعمالی آمریکا در دولت ترامپ عملا تحریمهای چندانی باقی نمانده است- تنها مکانیزم موجود برای تحت فشار قرار دادن ایران، استفاده از مکانیزم ماشه است. البته نه، به قصد امتیازگیری بلکه به عنوان اخطاری برای ایران نسبت به اینکه از یکسری از خطوط قرمزی که وضعیت فعلی را ناپایدار خواهد کرد عبور نکند. در همین راستا نیز معتقدم که اقدامات اولیهای که سه کشور اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل به منظور بحث و بررسی استفاده از مکانیزم ماشه انجام دادند تنها سیگنالهایی است تا ایران از خطوط قرمز موردنظر عبور نکند و بداند عبور از این خطوط حتما با تبعاتی همراه خواهد شد.
یعنی غرب از این مکانیزم برای تسویه حساب با ایران استفاده نمیکند؟
فکر نمیکنم اینطور باشد. سیگنالهای ارسالی کشورهای اروپایی در رابطه با مکانیزم ماشه به معنای آن نیست که غرب آماده است از این مکانیزم برای حل اختلافات دیگر خود با ایران در موضوعاتی چون کمکهای ایران به روسیه در اوکراین یا وضعیت حقوق بشر در ایران استفاده کند یا حتی اینکه بخواهد از این مکانیزم برای توقف روند رفع تحریمهای موشکی ایران که در نوامبر ۲۰۲۳ به وقوع میپیوندد، سود جوید؛ کشورهای غربی میدانند استفاده از مکانیزم ماشه برای آنها بیهزینه نخواهد بود و ممکن است به خروج ایران ازNPT منجر شود. علاوه بر این کشورهای غربی بر این امر واقف هستند با وجود اینکه برخی از موارد مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ محدودیتهایی را بر برنامه موشکی ایران وضع کرده است اما در عمل هیچ فایده و ثمری را به همراه نداشته است- نه برنامه موشکی ایران را محدود کرده است و نه انتقال پهپادها و موشکهای ایرانی به گروههای غیردولتی چون حوثیها یا حتی دولتهایی چون روسیه را متوقف کرده است- و بر اساس همین منطق نیز تمایلی ندارند تا با استفاده از مکانیزم ماشه بحران هستهای بزرگتری را در خاورمیانه ایجاد کنند. معتقدم احتمال قریب به یقین ترجیح غرب، بر این است که در اواخر امسال از تحریمهای یکجانبه و کنترلکننده صادرات برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده کند. یعنی با عنایت به موضوعات مطروحه احتمال استفاده از این روش بسیار بیشتر از استفاده از روش مکانیزم ماشه است.
یعنی غرب ترجیح میدهد که اهرمهای کنترلی خود را معطوف به فعالیتهای اقتصادی ایران کند؟
فکر میکنم کشورهای غربی همان مسیر ترامپ را در دستور کار قرار دهند. یعنی تحریمهای یکجانبهای را علیه ایران اعمال کنند تا از فروش سلاحهای متعارف از سوی کشورهای دیگر به ایران جلوگیری و بیشتر اهتمام خود را نیز معطوف به فعالیتهای تجاری و بازرگانی ایران کنند. این موضوع مسبوق به سابقهای است که بخواهند از طریق تحریمهای یکجانبه اثر تحریمهای سازمان ملل را حفظ کنند.در حال حاضر این بحث مطرح است که تهران نیز به منظور جلوگیری از اقدام غرب در ممانعت از رفع تحریمهای موشکی ایران، سیاست محتاطانهای را در دستور کار خود قرار داده است.در رابطه با این موضوع، غرب دو راهکار در پیش روی خود دارد.
ابتدا اینکه با استفاده از مکانیزم ماشه، قطعنامه ۲۲۳۱ را از درجه اعتبار ساقط کند یا اینکه طرح قطعنامه جدیدی را به شورای امنیت سازمان مل ارائه دهد که قطعا این قطعنامه نیزاز سوی چین و روسیه وتو خواهد شد. همانطور که اشاره کردم استفاده از مکانیزم ماشه نیز، نه تنها چارهجویی معقولی نیست بلکه به ایجاد مشکل جدیدی منجر میشود و به مشکلات فعلی هم میافزاید. در مورد بخش دیگر سوال شما که به امکان ممانعت غرب از رفع تحریمهای موشکی ایران باز میگشت نیز باید به این موضوع اشاره کنم که به صورت کلی بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ این تحریمها در موعد مقرر خود ( اکتبر ۲۰۲۳) به صورت خودکار رفع خواهد شد و لازم نیست اقدام ویژهای انجام شود.
آقای واعظ در شرایط فعلی و با روی کار آمدن نتانیاهو در اسرائیل، موضوع حمله به تاسیسات هستهای ایران به منظور فرافکنی از مشکلات داخلی تلآویو، بارها و بارها از سوی کارشناسان بینالمللی مطرح شده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟ و آیا امکان حمایت واشنگتن از این اقدام وجود دارد؟
عبور از خطوط قرمزهای فعلی غرب از سوی ایران، این ریسک را به دنبال دارد که حتی اگر کشورهای غربی نخواهند در این مرحله وارد بحثهای نظامی با ایران شوند، اسرائیل راسا وارد این بحث شود و در این صورت امکان بروز یک درگیری نظامی میان تهران و تلآویو و به دنبال آن آمریکا دور از ذهن نیست.میخواهم بگویم این ریسک وجود دارد که هر اقدام غیرمنتظرهای از سوی ایران در مجموعه موضوعات هستهای، منجر به یک برخورد نظامی در مرحله نخست با تلآویو و بعد هم احتمالا واشنگتن شود. البته این منفک از برخوردهای دیگر در مناطق دیگری چون سوریه و خلیج فارس- به دلیل اصطکاک زیادی که در این مناطق میان ایران و آمریکا وجود دارد، است- معتقدم در نبود یک روند دیپلماتیک امکان بروز یک درگیری نظامی نیز محتمل است.
کمتر از یک ماه دیگر نشست فصلی شورای حکام برگزار میشود. در نشست آخر این شورا با توافقات صورت گرفته میان تهران و آژانس قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب نشد. دیدگاه شما در رابطه با نشست این دوره چیست؟
این موضوع به نحوه همکاریهای فعلی ایران و آژانس و میزان رضایت این سازمان بینالمللی از اقدامات صورت گرفته تهران، بستگی دارد. بهویژه اینکه متن توافق آقای گروسی و ایران در سفر آخر او به تهران، تا چه اندازه عملیاتی شده باشد. اگر این توافق به صورت کامل اجرا شده و ایران گامهای مثبتی در زمینه همکاریهای دوجانبه برداشته باشد امکان صدور قطعنامه کم است و در غیراین صورت امکان صدور یک قطعنامه تحریمی زیاد خواهد بود.
این تحلیل وجود دارد حالا که دولت بایدن در قضیه حل و فصل بحران اوکراین به موفقیتی نایل نیامده است ممکن است بخواهد با مانور دادن بر موضوع احیای برجام و توافق با ایران، نکته مثبتی را در کارنامه فعالیتهای چهارساله خود درج کند. یعنی احتمالا پنجره جدیدی مثلا از نوامبر سالجاری میلادی در مسیر مذاکرات دوجانبه تهران و واشنگتن ایجاد شود. این موضوع را تا چه اندازه محتمل میدانید؟
من آغاز مجدد مذاکرات احیای برجام و نتیجهدهی این دست از مذاکرات را به هیچ وجه امکانپذیر نمیدانم. معتقدم در شرایطی که ما وارد روند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شدهایم هزینه سیاسی این اقدام برای دولت بایدن بسیار بالاست و گمان نمیکنم انگیزهای هم برای توافق با ایران باقی مانده باشد. آن هم در شرایطی که ایران نه تنها هم پیمان روسیه در موضوع اوکراین است بلکه در سوریه نیز یک آمریکایی در درگیریهای نیروهای نظامی وابسته به ایران با آمریکا کشته شده است. همه این موارد هزینه توافق با ایران را برای دولت بایدن افزایش داده است و بعید میدانم در این شرایط دولت آمریکا از یک توافق دیپلماتیک با ایران استقبال کند.