«دنیایاقتصاد» انگیزه تایید جاسوسی اکبری را بررسی کرد
پشتصحنه «محرمانه» نیویورکتایمز
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی با اشاره به فعالیتهای جاسوسی علیرضا اکبری با تابعیت مضاعف بریتانیایی که ۲۲ دی ماه ۱۴۰۱ خبر اعدام او منتشر شد، اشراف اطلاعاتی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران را تایید کرد. نیویورکتایمز در گزارش ۱ مه-۱۱ اردیبهشت که ساعت ۳ صبح به وقت نیویورک منتشر شده با عنوان «مقام عالیرتبه داخلی و جاسوس بریتانیا: زندگی دوگانهای که به چوبه دار ختم شد»، نوشت: ایران یک مقام ارشد پیشین را که به گفته مقامات اطلاعاتی غربی در طول یک دهه اطلاعات ارزشمندی در مورد برنامههای هستهای و نظامی ایران در اختیار بریتانیا قرار داده بود، در ماه ژانویه اعدام کرد.
نیویورکتایمز در تایید این فرآیند مینویسد: به گفته مقامات اطلاعاتی، این جاسوس اطلاعات ارزشمندی در اختیار آنان قرار داده بود - و سالها این کار را ادامه میداد. هویت این جاسوس تا مدتها پنهان بود. اما اعدام علیرضا اکبری، معاون پیشین وزیر دفاع، در ایران در روز ۱۱ ژانویه ۲۰۲۳ به جرم جاسوسی، رازی را آشکار کرد که ۱۵ سال پنهان مانده بود: اکبری همان جاسوس انگلیس بود. بهرغم تاکید و تاییدی که نیویورکتایمز بر جاسوس بودن علیرضا اکبری به عمل آورده که در جایگاه خود مهم و حائز اهمیت است، اما این معنای ظاهری، محتوای پیچیدهتری را نمایان میکند که به رویکرد نیویورکتایمز و بازه زمانی انتشار این گزارش برمیگردد. با توجه به جایگاه رسانهای نیویورکتایمز و با استناد به این گزاره پساساختارگرایان که هر نظریه برای کسی و به قصد هدفی انجام میگیرد، این گزارش به دنبال برجستهسازی چند عنصر است که در نهایت با پروژه غرب یعنی تاثیرگذاری بر پرونده هستهای ایران در ارتباط است که مذاکرات مربوط به آن ماههاست که در بنبست قرار دارد و چشمانداز روشنی برای آن، آن هم در شرایط کنونی متصور نیست.
واقعیت این است که گزارش نیویورکتایمز و منابعی که در آن مورد اشاره قرار گرفته، نمیتواند بدون هماهنگی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی غرب از جمله بریتانیا و آمریکا منتشر شده باشد. آنگونه که نیویورکتایمز مینویسد: این گزارش از فعالیتهای اکبری بر اساس مصاحبهها با مقامات اطلاعاتی و امنیت ملی و دیپلماتهای ارشد فعلی و پیشین آمریکایی، بریتانیایی، اسرائیلی، آلمانی و ایرانی تهیه شده است. برخی به دلیل عدماجازه صحبت در این زمینه درخواست کردند نامشان قید نشود. بنابراین گزاره اولی که از محتوای این گزارش فهم میشود این است که دامنه نفوذ و جاسوسی به اسرائیل محدود نمیشود. آنجا که نیویورکتایمز درخصوص اکبری مینویسد: «او بعدها به لندن نقل مکان کرد و وارد بخش خصوصی شد اما هرگز اعتماد مقامات ایران را از دست نداد. بر اساس گفته مقامات اطلاعاتی، او افشای اسرار هستهای ایران به مقامات اطلاعاتی بریتانیا را از سال ۲۰۰۴ آغاز کرده است.»
بریتانیا هرگز به طور علنی به جاسوس بودن اکبری، که در سال ۲۰۱۲ شهروند این کشور شد، اذعان نکرد. ویلیام آرچر، سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا در امور ایران گفت: «سیاست دیرینه ما این است که در مورد مسائل اطلاعاتی اظهارنظر نکنیم.» نیویورکتایمز در سپتامبر ۲۰۱۹ گزارش داد که منبع اطلاعاتی که سایت هستهای فُردو را لو داد، جاسوس بریتانیاست. به گفته سه مقام اطلاعاتی و امنیت ملی غربی، اطلاعات مربوط به سایت فردو تنها یکی از جاسوسیهای علیرضا اکبری بود که مقام اطلاعاتی بریتانیا در آوریل ۲۰۰۸ به همتایان اسرائیلی و غربی خود منتقل کرد.
نیویورکتایمز در جایجای گزارش به دنبال تایید گزاره دوم است که اشراف اطلاعاتی بریتانیا در ایران بسیار زیاد است. آنگونه که مینویسد: کشف سایت فردو درک جهان از برنامه هستهای ایران را تغییر داد و باعث شد اسرائیل و غرب برای مقابله با آن برنامههای نظامی و سایبری جدیدی طرح کنند. یونی کورن، که در آن زمان رئیس دفتر وزیر دفاع اسرائیل بود، در مصاحبهای در سال ۲۰۱۹ گفت: «اطلاعات درباره سایت فردو ما را شوکه کرد.» او گفت: «سهم بزرگ انگلیس در تلاشهای ترکیبی غرب برای جمعآوری اطلاعات از پروژه هستهای ایران همیشه از طریق نیروی جاسوسی انسانی تامین شده است. آنها در جاهایی حضور فیزیکی داشتند که نه ما و نه آمریکاییها به آن دسترسی نداشتیم.»
این روزنامه سپس با اشاره به ماجرای استخدام وی برای جاسوسی مینویسد: اکبری در هشت ویدئوی کوتاه که پس از اعدامش در شبکههای تلویزیونی دولتی پخش شد، جزئیات فعالیتهای جاسوسی و ماجرای استخدام شدنش توسط سرویس جاسوسی بریتانیا در ضیافتی در سفارت انگلیس در تهران را توضیح داد. طبق توضیحات اکبری در ویدئوها، سرویس اطلاعاتی انگلیس در سال ۲۰۰۴ در ضیافتی در سفارت انگلیس در تهران اقدام به جذب او به این سازمان کرد. در ضمن به او گفتند به خود و خانوادهاش ویزای انگلیس خواهند داد. او سال بعد به بریتانیا سفر کرد و با مامور سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا یا امآی۶ دیدار کرد. آقای اکبری میگوید که او در طول چند سالِ بعد برای ملاقات با ماموران سرویس اطلاعات در کشورهای اتریش، اسپانیا و بریتانیا شرکتهای صوری تاسیس کرد.
از لابهلای چنین سطوری است که گزاره سوم نیویورکتایمز عیان میشود و آن تاکید بر ادعای یک دهه جاسوسی سطح بالا در ایران بوده که اکبری در حال انجام دادن آن بود. نیویورکتایمز در این خصوص مینویسد: در آوریل ۲۰۰۸ یک مقام ارشد سرویس اطلاعاتی بریتانیا برای انتقال اخبار محرمانه و جنجالی به همتایان اسرائیلی خود به تلآویو سفر کرد: بریتانیا در ایران جاسوسی با سطح بالای دسترسی به اسرار هستهای و دفاعی کشور دارد. به گفته مقامات اطلاعاتی، این جاسوس اطلاعات ارزشمندی در اختیار آنان قرار داده بود - و سالها این کار را ادامه داد. هدف پنهانی که نیویورکتایمز از این مساله مطرح میکند و تایید گزاره چهارم مورد نظر آنهاست، دامن زدن به اختلافات و شکلدهی به تقابل بین جریانات سیاسی درون ساخت قدرت در ایران است که میتواند در ارتباط با چگونگی تعامل با کشورهای اروپایی تاثیرگذار باشد و در نهایت پنجمین گزاره ادعای تاثیرگذاری بر روند پرونده هستهای و نوعی هشدار ضمنی به ایران است که غرب اشراف اطلاعاتی درباره برنامه اتمی ایران دارد. نیویورکتایمز در گزارش خود مدعی است: این اطلاعات در رفع هرگونه تردید دولتهای غربی نسبت به قصد ایران در دستیابی به سلاحهای هستهای و ترغیب جهان به اعمال تحریمهای گسترده علیه تهران نقش حیاتی داشتند.
این روزنامه سپس اظهار میکند: به گفته فردی که در آن زمان از مقامات ارشد سازمان اطلاعات آلمان بود، اطلاعاتی که بریتانیا در سال ۲۰۰۸ با اسرائیل به اشتراک گذاشت، خیلی زود به آژانسهای اطلاعاتی غربی منتقل شدند. باراک اوباما، که آن زمان رئیسجمهور بود، و رهبران بریتانیا و فرانسه در نشست گروه ۷ در پیتسبورگ در سپتامبر ۲۰۰۹ از نیروگاه غنیسازی هستهای فردو پرده برداشتند. مدتها بود که سازمانهای اطلاعاتی غربی از طریق تصاویر ماهوارهای از اقدام ایران به ساخت یک تاسیسات در عمق کوهها در سایت فردو مطلع بودند. اما فکر میکردند این سایت یک انبار نظامی است و از تبدیل آن به محل مخفی غنیسازی هستهای بیاطلاع بودند. نورمن رول، مدیر پیشین اطلاعات ملی سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده آمریکا (سیآیای) در امور ایران گفت: «کشف سایت فردو نگرش جامعه بینالمللی نسبت به ایران را بهشدت تغییر داد.» وی افزود که این امر به متقاعد کردن چین و روسیه در عدمشفافیت ایران در مورد برنامه هستهای خود کمک کرد و به تحریمها شدت بخشید.