همه‌چیز زندگی به یک «چاره» بند است که یا هست یا نیست، البته گاهی هم نیم‌بند است. وقتی چاره باشد که می‌مانی و می‌سازی و حظش را می‌بری، وقتی نیم‌بند است، بالاخره ماندن و سوختن و ساختن هزینه‌اش کمتر است. حالا باید سبک و سنگین کنی که دلت به کدام طرف است. میل به رفتن را در آژانس‌های مهاجرتی می‌توان دید و حتی آدم‌پران‌هایی که دیگر آخرین طنابی هستند که می‌توان به آن چنگ زد، آن هم در رخت و لباس کولبران و توریست‌ها.

چنگ در هوا که شاید مشتی خالی پس بیاورد. اما عده‌ای چاره ندارند گویا.  بررسی‌های میدانی «دنیای اقتصاد» از آژانس‌های مهاجرتی داخل و خارج از ایران و همچنین قاچاقچیان انسان یا آدم‌پران‌ها نشان می‌دهد که از ابتدای سال میزان درخواست برای مهاجرت تحصیلی، سرمایه‌گذاری و استارت‌آپ و حتی به صورت غیرقانونی افزایش یافته و از نیمه دوم سال نیز سرعت آن بیشتر شده است. آژانس‌ها نیز در حال شمارش شانس افراد بر اساس سن و تحصیلات و وضعیت مالی و کشور مقصد هستند. تمام این مراحل با لبخند و امیدواری انجام می‌شود. همه تلاش‌شان آن است که کسی نا‌امید از در آژانس بیرون نرود.(اینجا مشاوران و آژانس‌ها را با عنوان پرتابگر می‌خوانیم که برای هر دوی ما ساده‌تر باشد.)

پرتاب از آمریکا

شما با هر آژانس مهاجرتی که تماس بگیرید، می‌گوید: «جای مناسب، اینجاست». بعد از آن هم هر روز آمار وضعیت شما و تصمیم‌‌تان را می‌گیرد. پرتابگر آمریکا از آنجا تیم ایران، کانادا و آمریکا را هدایت می‌کند: «برای مهاجرت اگر کسی تضمین صددرصدی داد، سریع شک کنید. پروسه ویزا شدن ایرانیان تضمین ندارد و اکنون نیز وضع بدتر شده است. شانس ویزا به شرایطی که اقدام می‌شود، ارتباط دارد و حتی برای شرکت‌هایی مثل ما که خیلی موفق هستند هم باید درصدی برای رد ویزا در نظر گرفت.» پرتابگر آمریکا می‌گوید که در مهاجرت روش و کشور مقصد مهم است. مثلا دکتری را برای کانادا، آمریکا و انگلستان پیشنهاد نمی‌کند، به دلیل آنکه ارائه مقاله و پژوهش علمی و تهیه پروپوزال و پیدا کردن استاد و مذاکره با او زمان‌بر است. همه این مراحل با خود شماست. البته دریافت پذیرش هم یک یا دو ماهه نیست و طولانی‌تر است.

پیشنهاد او یک MASTER یا کارشناسی ارشد است حتی اگر همین حالا در آن مقطع باشید: «این یک راه برای ورود به جامعه است. رشته‌های حسابداری یا BUSSINESS MANAGEMENT یا GLOBAL MANAGMENT برای اتریش و از آنجا برای کار فرانسه، آلمان یا هلند اقدام کنید.» در کنار اینها اتریش، فنلاند، بلژیک و سوئد را هم پیشنهاد می‌کند. هزینه تحصیل در بلژیک ۸ هزار و هلند ۱۰ هزار یورو در سال است. این ورود به جامعه به این معناست که در کشور مقصد شما به صورت حضوری به دنبال کار بگردید. یعنی ظرف سه سال تحصیل باید جای پایتان را سفت و کاری دست و پا کنید. پذیرش دانشگاه نهایتا ۸ ماهه در جیب شماست.  هزینه آژانس‌ها به صورت ارزی است. مثلا برای آمریکا و کانادا به دلار آمریکا محاسبه می‌شود و اروپا به یورو.

همیشه شما شانس دارید و یک OFF ویژه برایتان وجود دارد. اگر قرار باشد برای پذیرش بلژیک اقدام کنید هزینه‌ها از ۴ هزار یورو به ۳ هزار یورو رسیده است. درست است که تضمین نمی‌دهند، اما می‌گویند اگر درخواست ویزا رد شود تا ۶۰ درصد هزینه شما برگشت داده خواهد شد.  شما برای پذیرش دانشگاه و بعد درخواست ویزا نیاز به ارائه یکسری مدارک و نامه از جمله Sop, study plan, motivation دارید. اینها قرار است شرایط شما، دلایل انتخاب رشته، دانشگاه و کشور و دلایل محکم برای بازگشت به ایران را توضیح دهد. کار ساده‌ای نیست، چرا که باید قانع‌کننده باشد. بعضی شرکت‌ها این بخش کار را انجام می‌دهند، اما پرتابگر آمریکا فقط بر حسن انجام کار نظارت می‌کند.

پرتابگرها، دلال‌های دانشگاه و دانشجو

شرکت‌های مهاجرتی معمولا به‌طور تخصصی کار می‌کنند و بر آن اساس به شما پیشنهاد می‌دهند. مثلا شما مقصدتان کانادا یا آمریکاست، اما آنها تلاش می‌کنند نظرتان را به اروپا برگردانند بعد هم چند دانشگاه هم می‌گذارند روی میز. یا شما دانشگاهی مد نظرتان است، اما آنها دانشگاه دیگری را معرفی می‌کنند. در حوزه کاری و استارت‌آپ هم بعضی تلاش می‌کنند منصرف‌تان کنند. یا عیب و ایراد روی سن و موجودی حساب‌‌تان می‌گذارند. ماجرا از این قرار است که این شرکت‌ها در بعضی کشورها با دانشگاه‌هایی قرار دارند تا برایشان دانشجو پیدا کنند. رشته و دانشگاه را پیشنهاد می‌دهند و به‌طور قطعی اطمینان می‌دهند که پذیرش شما را می‌گیرند. البته با آن شرکت. برای استارت‌آپ و پذیرش کاری هم به همین‌گونه است. بستگی به قراردادهایشان دارد.

پرتابگر استارت‌آپی

ظرف سال‌های اخیر مهاجرت از طریق استارت‌آپ خیلی رونق پیدا کرده است. شما می‌توانید عضوی از یک گروه باشید و برای مهاجرت به کانادا یا آمریکا اقدام کنید. پرتابگر استارت‌آپ دفتری مختص به این نوع مهاجرت در کانادا دارد که به‌طور مختص این شیوه را دنبال می‌کند: «بعد از بررسی رزومه، به صورت مستقیم برای خودتان یا عضوی از یک تیم کار شروع می‌شود. برای این کار نیاز به یک  BUSSINESS PLAN دارید که می‌توانیم آن را از کمپانی‌های مطرح که برنامه‌های‌شان اکثرا موفق بوده و ۲۰-۳۰ سال در آن تجربه دارند، دریافت کنیم. حق‌الوکاله ۲۵-۳۰ هزار دلار کانادا است.» در صورتی که استارت‌آپ را در قالب یک تیم چند نفره اقدام کنید، هزینه‌ها سرشکن خواهد شد. آنها می‌توانند شما را به صورت یک تیم قالب‌گیری کنند. این هزینه شامل بیزینس‌پلن می‌شود که قیمت‌های متفاوتی دارد. همین الان به صورت آماده چند طرح دارند که از ۴۰ تا ۵۵ هزار دلار متغیر است. البته یک OFF ویژه دارد که تا ۵ هزار دلار تخفیف دارد.

برای مهاجرت به این شیوه باید صبر و حوصله‌ای به اندازه دو سال داشت. به گفته او شانس این روش بالاست و تا کنون ریجکتی نداشته‌اند. البته بعدتر شانس افراد را به بالای ۹۵ درصد کاهش می‌دهد. همین شیوه را چند پرتابگر دیگر با تاکید و اصرار رد می‌کنند. یکی می‌گوید: «اصلا، اصلا این کار را نکن. ۶۸ درصد این درخواست‌ها در حال رد شدن است. شما خرج می‌کنید، اما به دلیل آن گروه‌هایی که پیش‌تر رفته‌اند و بعد از دریافت ویزا از هم جدا شده‌اند، سابقه خوبی ندارند. پس عموما درخواست‌ها رد می‌شود.» دیگری می‌گوید: «من اصلا پیشنهاد نمی‌کنم. قطعی رد می‌شود.»

پرتابگر از عباس‌آباد

پرتابگر عباس‌آباد مانند همه دیگر پرتابگرها خیلی خوش‌رو و پذیرنده است. مانند همه اول ریز ریز زندگی کاری و تحصیلی و مالی‌تان را می‌پرسد، پیشنهادهای خودش را می‌دهد: «کشور نقد در حال حاضر ایتالیا است که مدرک دولینگو هم می‌پذیرد. برای مستر مجدد اقدام می‌کنیم و اگر همین الان ترجمه مدارک را داشته باشید، برای سپتامبر پذیرش می‌گیریم.» پیشنهاد همه اول از همه MBA است. به خصوص اگر رشته اصلی پزشکی یا مهندسی نباشد.

هزینه‌ پرتابگر عباس‌آباد برای این کار ۱۲۰۰ یورو است که در سه قسط عقد قرارداد، دریافت پذیرش و دریافت ویزا دریافت می‌شود. این شرکت پیشنهادهای غیرتحصیلی هم دارد که شامل گذراندن دوره زبان است. برای اسلواکی، سوئد و اسکاندیناوی آیلتس با نمره ۵/ ۵ کفایت می‌کند.  شیوه ساده‌تری که این شرکت دارد تمکن مالی فرانسه یا ویزای TYPE D است. ارائه تمکن مالی در حد ۲۰ هزار دلار، سند زمین یا خانه و گردش ماهانه‌ سه ماه به میزان ۳۰-۴۰ میلیون تومان کفایت می‌کند. پرتابگر عباس‌آباد می‌گوید: «با این مدارک به فرانسه اعلام می‌کنیم که شما توان مالی لازم را دارید و قرار نیست پناهنده شوید. فقط باید یک سفر توریستی دو تا سه هفته‌ای به فرانسه داشته باشید که ویزای آن را می‌گیریم. بعد از این سفر اقدام برای اخذ ویزا را شروع می‌کنیم و شما اعلام می‌کنید از فرانسه خوشتان آمده است. این ویزا یک سال اعتبار دارد. بعد از آن سالانه باید تمکن مالی را به اداره مهاجرت ارائه دهید.

اکنون خیلی از مدیران و کارخانه‌دارها با این شیوه اقدام می‌کنند.»  پروسه انجام این کار بین ۲ تا ۶ ماه متغیر است و احتمال آن صد‌در‌صد است. برای انجام این کار یکسری هزینه‌های ثابت وجود دارد که حدود ۳ هزار یورو است و هزینه شرکت نیز ۹ تا ۱۰ هزار یورو است. پیشنهاد پرتابگر عباس‌آباد برای کانادا، مهاجرت به شیوه سرمایه‌گذاری است که مثلا کافه‌ای بخرید و چند نفر را به کار بگیرید. با توجه به اینکه خیلی اطلاعات رنگ و لعاب‌‌داری نمی‌دهد، معلوم است تجربه و کارنامه‌ای ندارد. در عوض یک پرونده کاریابی برای استرالیا باز می‌کند با آیلتس ۶. کار با ارائه رزومه آغاز می‌شود و تا ۱۸ ماه زمان می‌برد و هزینه آن دو هزار دلار استرالیاست. روسیه در پرتابگر عباس‌آباد جایگاه ویژه‌ای دارد. می‌گوید: «آن قدر دانشگاه و صندلی خالی دارد که اصلا احتمال رد ویزا صفر است.» آن‌طور که این پرتابگر می‌گوید اوضاع مهاجرت از اول سال حسابی رونق گرفته و بعد از مهر درخواست‌ها بیشتر شده است.

پرتابگر میرداماد

برای هر پرتابگر ابتدا باید قصه‌تان را سیر تا پیاز تعریف کنید، تمام که شد، جوری برای رفتن‌تان برنامه می‌ریزد که انگاری یک تکه قطاب تازه و از تنور درآمده را با چای باید نوش جان کنید. همین قدر راحت و لذت‌بخش. اما وقتی در مسیر قرار می‌گیرید، برای هر مرحله باید جان به لب شوید. مگر تمام می‌شود این دوره انتظار. پرتابگر میرداماد، برای کانادا، تمکن یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تومانی برای یک دوره چهار ماهه می‌خواهد. البته می‌توانید یک اسپانسر از میان اقوام درجه یک هم داشته باشید. این حساب بانکی در دوره منتهی به دریافت ویزا باید حفظ شود. 

در این پرتابگر، دوره زمانی دریافت پذیرش دانشگاه را ۲تا ۳ ماه و دریافت ویزا را ۳ تا ۴ ماه اعلام می‌کند. یعنی امروز اقدام کنید، سپتامبر سر کلاس نشسته‌اید. اینجا هم MBA را روی میز می‌گذارند آن هم از بهترین دانشگاه‌ها. البته توجه داشته باشید این بهترین از این پرتابگر تا آن پرتابگر متفاوت است. رتبه دانشگاه در دریافت ویزا بسیار مهم است.  اینجا از شما اطلاعات می‌گیرند و رزومه و انگیزه‌نامه و SOP را هم برایتان می‌نویسند. هزینه این پرتابگر ۳۵۰۰دلار آمریکاست که ۱۷۵۰ دلار زمان عقد قرارداد و قسط دوم زمان پذیرش دانشگاه دریافت می‌شود. یعنی هم‌زمان که خبر دریافت دانشگاه را به شما می‌دهند، قسط دوم را باید واریز کنید.  درخواست‌ها برای این شرکت در حوزه تحصیلی و سرمایه‌گذاری است. در هر دو حوزه هم در سال جاری افزایش درخواست داشته‌اند و روز‌به‌روز تعدادشان اضافه می‌شود. وضعیت سرمایه‌گذارها که مشخص است.

باید دلارشان از پارو بالا برود آن هم در این وضعیت بازار. دانشجویان هم حداقل باید از پس هزینه‌های ابتدایی بر بیایند. البته در میان همه هزینه‌ها باید یک application fee را هم محاسبه کرد که زمان انتخاب دانشگاه ارسال مدارک‌تان، باید آن را پرداخت کنید. این هزینه‌ها از ۱۲۰ تا ۲۲۰ دلار متفاوت است. اگر شما برای چند دانشگاه همزمان اقدام کنید این عدد ضرب در آن تعداد می‌شود. در صورتی که دانشگاه به شما کمک هزینه تحصیلی بدهد تا ۱۵ درصد آن را موسسه دریافت می‌کند.

پرتابگر ونکوور

همه پرتابگرها هزار و یک راه ارتباطی در شبکه‌های اجتماعی دارند و اگر یک بار شماره شما به دست‌شان بیاید دیگر چند روز یک‌بار حال‌تان را جویا می‌شوند. پرتابگر ونکوور ساعت کاری‌اش بعد از ۹ شب است. اول هم باید یک شرح حال کوتاه از سن و سابقه کار و وضعیت زبان و تحصیل برایش در واتس‌‌اپ ارسال کنید، بعد وقت تلفنی تعیین می‌کند. باز شما قصه و درخواست خودتان را می‌گویید و او‌ ساز خودش را می‌زند. یک رشته MBA دستش گرفته در یک دانشگاه که با آن قرارداد دارد و به همه تعارف می‌کند. شانس همه را هم بالا می‌داند. هر مدرک زبانی را هم می‌پذیرد. آیلتس، تافل یا دولینگو. پیشنهاد هم می‌دهد برای تسریع امور کس دیگری جایتان دولینگو بدهد. با دست فرمان او، حتی ممکن است جولای سر کلاس باشید.

ظرف ماه‌های گذشته مدام تخفیف‌های ویژه در نظر گرفته‌اند. قیمت‌ها از دو هزار دلار مدام تخفیف می‌خورد. قبلا هزینه بیمه ویزا - هزینه گرفتن وکیل در صورت رد شدن ویزا در سفارت- دو هزار تا دو هزار و ۵۰۰ دلار بود، اما حالا همان هم حذف شده و با عقد قرارداد شما وکیل مدافع هم دارید. شرایط ویژه برای امتحان آیلتس در ترکیه هم تازه‌ترین خدماتشان است که با لغو آزمون آیلتس در ایران کلید خورده است. تخصص این پرتابگر حوزه آمریکا و کاناداست. تنور کارشان همیشه داغ بوده، اما امسال وضع بهتر شده و چند ماه گذشته مراجعان بیشتری هم داشته‌اند. با این تفاوت که قبل‌تر درصد ویزای دانشجویی بالا بوده، اما تعداد سرمایه‌گذاران به میزان قابل توجهی بالا رفته است.

پرتاب از تهران؛ کارچاق‌کنی در کانادا

پرتابگرها طوری می‌گویند تضمین ما، کارنامه ماست که انگار صفر تا صد وضعیت به قول خودشان CLIENTهایشان را به دیوار پشت سرشان زده‌اند. کسی چه می‌داند چند نفر از این در نا‌امید و خسته بعد از ماه‌ها انتظار رفته‌اند. در عوض در اینستاگرام همه خوشحال و شاد و خندان از اینکه دو ماهه و سه ماهه با فلان پرتابگر ویزا شده‌اند، خبر می‌دهند.  پرتابگر شهرک غرب، هدفش ارسال است و رک می‌گوید: «هدف رفتن است. درس خواندن هم حوصله می‌خواهد که من ندارم، شاید شما هم نداشته باشی، پس بیا با ویزای دانشجویی برو، خواستی دو سال درس بخوان، نخواستی یک کار پیدا کن و کارفرما را به عنوان اسپانسر معرفی کن و ویزایت را تغییر بده.» این شرکت در صورتی که نتواند ویزای شما را بگیرد، ۵۰ درصد آن ۳۵۰۰ دلار آمریکا را بر می‌گرداند.

پیدا کردن کارفرما در کانادا به این صورت است که فردی که در آنجا کسب‌و‌کار مطمئنی دارد، حداقل با سه سال سابقه و شفافیت مالیاتی، اعلام می‌کند که به توان و تخصص خاص شما - به‌گونه‌ای که در آنجا پیدا نشده است- نیاز دارد. این اعلام درخواست، احتمالا برای کارفرما هم هزینه دارد- مثلا باید چند بار آگهی داده باشد و به نوعی اثبات کند که کسی با این تخصص پیدا نشده است- بعد از این مرحله، تایید استخدام فرد خارجی صادر می‌شود. گاهی وکلا با مدیران قراردادهایی دارند که شما را که در جست‌وجوی کار هستید، به شرکت وصل می‌کند. قابل توجه است که هزینه بیمه و مالیات از طرف فرد به شرکت پرداخت می‌شود و شرکت برای آنکه شکل ظاهری و قانونی را حفظ کند، فرد را بیمه می‌کند. البته هزینه آگهی‌ها هم با شماست که گاهی ۴-۵ هزار دلار است. غیر از آن مدیر شرکت حداقل ۵۰ هزار دلار برای انجام این کار از شما می‌گیرد. این هزینه به تناسب موقعیت شغلی بالاتر می‌رود. البته توافقاتی وجود دارد که پرداخت‌ها به صورت اقساط است. این شیوه را می‌توانید از ایران هم دنبال کنید، فقط باید مراقب باشید که سراغ فرد مطمئنی بروید.

پرتاب با لباس کولبر

کسانی که به صورت مخفیانه و غیرقانونی و قاچاق شما را از کشور خارج می‌کنند، آدم‌پران خوانده می‌شوند.  (آقای آدم‌پران را با کمی پس و پیش نام و عنوان از اینجا آقا رضا خوش‌دست بشناسیم.) بدون چک و چانه، آلمان را پیشنهاد می‌کند. دختر دایی‌اش هم آنجاست و پذیرایی گرمی خواهد داشت. این سفر چهار روزه ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد که نیمی از آن را همین حالا و باقی را ساعت حرکت می‌گیرد. حرکت هم از بندرعباس استارت می‌خورد. در هر تریپ یا سفر ۱۰ نفر را می‌برد. سفری که با ماشین است و فقط دو کیلومتر پیاده‌روی دارد. البته همه این پس‌زمینه سبز و خرم همین اول کار است.

پیشنهاد این است که یک ساک و کیف کوچک با حداقل وسیله را داشته باشید و باقی همه دلار و طلا باشد. آقا رضا خیلی حوصله توضیح ندارد، فقط خط‌ونشان آخر را می‌کشد که تا چهارشنبه بندر باش و قبلش پول و مدارک و مشخصات را ارسال کن.  آقا فرزین از ارومیه خیلی حال و حوصله گپ و گفت دارد. دو راه ۷۰ و ۹۰ میلیون تومانی را پیشنهاد می‌کند که اولی پیاده‌روی در کوه دارد و دیگری بدون پیاده‌روی و خطر است. یک عکس ۴×۳ نیاز است که کارت کولبری طراحی شود. این کار در بندرعباس انجام می‌شود، به همین دلیل همه باید یک سفر به بندرعباس داشته باشند. بعد از صدور کارت به ارومیه می‌رویم. یک بار کم و جمع‌و‌جوری روی دوش‌ات می‌گذارند که به خیر و سلامت از مرز رد شوی، آن طرف ماموران آشنای آقا فرزین منتظر هستند که بار و بنه را بگیرند و بروند.

آقا فرزین برای پول همه کار می‌کند. حتی حاضر است تک‌تک مسافرانش را به دوش بکشد. به هر حال از اینجا تا ترکیه را باید قدم‌زنان رفت. آنجا ماشین‌ها منتظر هستند تا به محض رسیدن سوار شوید و بدون توقف و استراحت تا خود آلمان گاز بدهند. اگر هم آلمان دوست نداشتید، یک قایق سوار می‌شوید و می‌روید انگلستان. همه این مسیر را آقا فرزین می‌گوید. انگار که یک ماشین کوچک اسباب‌بازی دستش است و روی کره زمین پلاستیکی، قان‌قان می‌کند و کشورگشایی می‌کند. قسم می‌خورد که وجدانا همین قدر راحت است چون همه مدارک لازم را برایتان جعل می‌کند. خیلی برادرانه پیشنهاد می‌کند که پول همراه نیاور و اگر آشنایی در خارج داری، به حساب او واریز کن. برگ برنده و آس او برای مهاجرت لهستان است: «اگر اینترپل دنبالت نباشه، یکی، دو ماهه پناهندگی می‌گیری.» همه این سفر همان راه ارزان و خطرناک بود. راه پرخرج هم با لباس توریست‌های خارجی قرار است تا قلب آلمان برویم. به ازای هر شب و روزی که از گفت‌وگو می‌گذرد، آقا فرزین یک بار تا ترکیه می‌رود و می‌آید. تا اینجای کار آقا فرزین ۱۵۰ نفر را فرستاده و از مرز رد کرده است.