پنج‌شنبه برفی تهران را سازمان هواشناسی، نرم‌افزارهای موبایلی، حتی ظاهر آسمان‌(ابر و برودت زیاد) و همچنین عموم شهروندان، هم پیش‌بینی کرده بودند و هم انتظار آن‌(بارش) را داشتند؛ با این حال، ساده‌ترین اتفاقی که باید از سمت مدیریت شهری برای «مدیریت چند ساعته تهران برفی به شکل موثر و قابل قبول از سمت تهرانی‌ها» رخ می‌داد، نداد.

هوای تهران، روز پنج‌شنبه از حدود ساعت ۹صبح کاملا برفی شد به‌طوری‌که با تداوم بارش برف، از ظهر همان روز، در مناطق شمالی پایتخت، خیابان‌های اصلی و فرعی، کاملا سفیدپوش شد. اما برخلاف روزهای برفی سال‌های گذشته، این سفیدی به همراه یخبندان معابر، تا پاسی از شب در عمده محله‌های مناطق یک، ۲ و پنج، «خوشی یک روز برفی را برای گروهی از شهروندان تلخ کرد»؛ از «حبس اجباری در منازل به خاطر ترس از تصادف و مشکلات مخصوص خیابان یخ زده» تا «گرفتاری خودروها در ترافیک ناشی از کندروی در این معابر» از جمله مشکلات قابل‌تامل شهروندان در پنج‌شنبه برفی اما تلخ پایتخت بود.

روز جمعه یعنی یک روز پس از «پنج‌شنبه برفی»، تهرانی‌ها با انتشار فیلم و عکس در فضای مجازی، «نحوه اداره پایتخت در این روز» را به تصویر کشیدند و در عین حال، گلایه‌های خود را بابت «مطالبه حداقلی از شهرداری» در برابر «مسوولیت حداقلی اداره‌کننده یک شهر در زمستان» مطرح کردند. در میان این گلایه‌ها، برخی مقامات شهرداری نیز ضمن عذرخواهی بابت اتفاق پیش آمده به تشریح عملکرد شهرداری در روز پنج‌شنبه از بابت اعزام تیم‌های تمیزکننده خیابان‌های برف‌زده پرداختند. با این حال، بهمنی از ابهامات در پنج‌شنبه برفی تهران وجود داشت که به دلیل سطح بالای نارضایتی شهروندان در آن روز و تعجیل مدیران شهر برای پاسخگویی از سوی دیگر، آنچنان که باید دیده نشد.

درباره غافلگیری عوامل اداره شهر در برابر این حادثه آخرهفته تهران یعنی «تسلیم شهر مقابل یک برف معمولی آن هم در حد کمتر از ۱۰ ساعت بارش شدید»، ۷ پرسش مطرح است که لازم است مدیریت شهری، هم با هدف «جلوگیری از تکرار دوباره» و هم «جلب اعتماد شهروندان»، درباره آنها پاسخگو باشد. این پرسش‌ها، هر کدام، «صورت‌مساله واقعی اتفاق تلخ پنج‌شنبه باشد»، باید مورد تایید مدیریت شهری قرار بگیرد و در گام بعد، علت آن یعنی پاسخ پرسش اصلی، تشریح شود.

بهمن ابهامات پنج‌شنبه برفی تهران را این پرسش‌ها تشکیل می‌دهد: «آیا قرارداد سالانه یا دوره‌ای پیمانکاران مخصوص برف‌روبی و یخ‌زدایی از معابر شمالی شهر به اتمام رسیده بود یا امضا‌ نشده بود؟»، «آیا حجم شن و ماسه و نمک دپویی در انبارهای شهرداری کفایت لازم برای عملیات برف‌روبی پنج‌شنبه تهران را نداد؟»، «آیا عوامل تمیزکننده خیابان‌های اصلی و فرعی سه منطقه شمالی شهر آن‌طور که باید به وظیفه ساده و نه چندان پیچیده‌شان، عمل نکردند یا بلد نبودند عمل کنند؟»، «آیا عوامل برف‌روب و تجهیزات آنها، در آن روز، به شکل موازی، در جای دیگری از کشور (مثلا مناطق زلزله‌زده) مشغول خدمت و کمک‌رسانی بودند؟» «آیا عملیات دیگری از تیم مخصوص برف‌روب در همین شهر تهران درخواست شده بود؟»، «آیا کوتاهی عمدی در فرآیند برف‌روبی توسط گروهی از عوامل صورت گرفت؟»، «آیا قراری بر عدم تمیزکاری سطح برخی معابر بوده است؟»

این پرسش‌ها از آنجا مطرح می‌شود که «عملیات برف‌روبی از معابر» نیازمند هیچ «ابلاغیه لحظه‌ای از طرف مثلا شهردار منطقه، معاون شهردار یا سایر مسوولان شهری» نیست، بلکه «یک وظیفه از قبل تعریف شده برای عوامل مخصوص این عملیات» است که به محض وقوع حادثه‌(یخ‌زدگی و سفیدپوشی خیابان)، لازم است در کمترین زمان ممکن، این عملیات با بهترین کیفیت توسط تیم‌های مسوول عملیاتی، انجام و اجرا شود.  اینکه گفته می‌شود، مدیران ارشد شهرداری به برخی شهرداران یا معاونین، تذکراتی دال بر نحوه نامناسب مواجهه با برف آخرهفته داده‌اند، کمک موثر به شناسایی «علت و ریشه نارضایتی شهروندان از نحوه مدیریت روز برفی» نخواهد کرد بلکه بدتر، باعث دورشدن از موضوع می‌شود.

کارشناسان شهری در عین حال با هشدار درباره ابعاد پنهان این حادثه معتقدند‌ ناکامی در اقدام به موقع برای پاک‌سازی خیابان‌ها از برف و یخ به معنای «شکننده‌تر شدن پایتخت در برابر حوادث مختلف و بحران‌های احتمالی پیش روی شهر از جمله مثلا یک زلزله با قدرت بالا» است. برف امسال به مراتب کمتر از دوره‌های سخت زمستانی قبلی تهران بود. اما سطح خدمات‌رسانی در حدی که شهروندان رضایت مناسب را داشته باشند، نبود. شاید «تهران با این حد بالای تراکم جمعیتی و ساختمانی» از ظرف خدماتی شهرداری، پس زده که در این صورت، سیاست‌های این دوره در حوزه «افزایش تراکم ساختمانی و بارگذاری بیشتر»، با «تهران لبریزشده از جمعیت قابل اداره شهر»، بسیار ناسازگارتر است.