چهار عامل بحران در دیپلماسی با قاره سبز

اگرچه ظواهر امر نشان می‌دهد شورای اروپا در تصمیم روز دوشنبه خود از قطعنامه پارلمان اروپا عدول خواهد کرد، اما اعمال دور چهارم تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی و همچنین دور بعدی آن در ماه آینده نشان می‌دهد که روند روابط ایران و اتحادیه در فضای جدیدی قرار گرفته است که بازگشت از این وضعیت نیازمند بازیابی روابط بین دو طرف است. در تبیین این فرآیند که چه شد روابط با بروکسل و تروئیکا به اینجا رسید و چه عوامل و متغیرهایی در این میان نقش داشته است، می‌توان به چهار عامل در سطوح کارگزاری و ساختاری اشاره کرد.

سطح کارگزاری

در تحلیل چرایی بحران و بروز آن در روابط کشورها، نقش عوامل کارگزاری یعنی فرد یا مجموعه تصمیم‌گیرندگان نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. جایگاه فرد تصمیم‌گیرنده به لحاظ قدرت اجرایی و همچنین ذهنیت و برداشت‌های او عنصر مهمی در تنظیم سیاست خارجی و الگوی رفتاری در قبال سایر دولت‌ها خواهد داشت. در این چارچوب تغییر تصمیم‌گیرندگان سیاسی در سه کشور مهم اروپایی یعنی آلمان، بریتانیا و فرانسه در طول یکسال گذشته تاکنون نقش مهمی در تنش زا شدن روابط با ایران داشته است.

روی کار آمدن دولت ائتلافی در آلمان پس از کنار رفتن حزب دموکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل، که در آن چپ‌ها، زنان و احزاب سبز نقش پررنگی را ایفا می‌کنند، در تغییر ذهنیت نسبت به روابط با جمهوری اسلامی ایران موثر بوده است. آنالنا بربوک وزیر خارجه آلمان یکی از مقاماتی است که در طول یکسال گذشته مواضع متفاوتی را اتخاذ کرده است. بربوک بر سیاست خارجی مشترک قوی‌تر اتحادیه اروپا مخصوصا علیه روسیه و چین اصرار کرده است. او از طرفداران ارتش اروپایی تحت نظارت پارلمان اروپاست و از گسترش ناتو به سوی شرق و همکاری با ایالات متحده آمریکا حمایت می‌کند.

در بریتانیا نیز نخست‌وزیر و وزیر خارجه جدید که جایگزین جانسون شده‌اند، مواضع تندتری را در قبال ایران اتخاذ کرده‌اند. ریشی سوناک نخست‌وزیر جدید در اولین اظهارنظر خود پس از بر تخت نشستن از تهدید ایران سخن گفت و وزیرخارجه آن نیز در سفر به واشنگتن ضمن اتخاذ مواضع ضد ایرانی، ادبیات تند و تیزی را علیه جمهوری اسلامی به کار برد. در فرانسه هم امانوئل مکرون اگرچه توانست دوباره انتخاب شود، اما در پارلمان وضعیت اکثریت شکننده به خود گرفته و این می‌تواند برای رویکرد مکرون در حوزه سیاست خارجی موانعی را به وجود آورد.

متقابلا در ایران نیز تغییر دولت از خرداد ۱۴۰۰ و تغییر گفتمان سیاست خارجی به سمت همسایگان و نگاه به شرق باعث شده تا در عمل نگاه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در نزدیکی به سمت بلوک غرب به حاشیه رود. طبیعتا این وضعیت نقش مهمی در بروز تنش‌های فراگیر درروابط ایران و اتحادیه اروپا با محوریت تروئیکای اروپایی داشته است.

سطح ساختاری

در سطح ساختاری اما وضعیت به مراتب پیچیده‌تر و در عین حال محدودیت‌ها و محذورات بیشتری را بر کارگزاران سیاست خارجی برای بازگشت به مسیر دیگری  تحمیل خواهد کرد. از اواسط ماه اوت که پاسخ ایران به بسته پیشنهادی جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای احیای برجام منفی شد، زمینه برای بروز تنش فراهم شد. دولت بایدن در عمل بعد از ۱۸ ماه مذاکره در ماه‌های گذشته بارها اعلام کرده که برجام از دستورکار خارج شده و دیگر متمرکز بر این فرآیند نیست. به‌نظر می‌رسد آمریکا و اروپا به دنبال مذاکرات جدید برای بازبینی در برجام هستند که بتواند محدودیت‌هایی را که در بسته بورل اعمال نشده بود، متاثر از بروز تحولات جدید مجددا مورد مذاکره قرار دهند. بنابراین عدم‌احیای برجام به عنوان یکی از متغیرهای ساختاری باعث تنش‌های روزافزون شده است.

اما آنچه این روند را بیش از گذشته با چالش و دست انداز مواجه کرد، ظهور و بروز جنگ اوکراین و مطرح شدن همکاری‌های نظامی ایران و روسیه در تابستان ۲۰۲۲ به عنوان عامل ساختاری دوم بود که اولین بار جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت بایدن آن را اعلام کرد. با توجه به حساسیت‌های اروپا در مورد اوکراین که مرز ژئوپلیتیک و رقابت با فدراسیون روسیه به شمار می‌رود، نقش بسیار مهمی در تغییر مواضع اتحادیه اروپا داشته است. به خصوص که ادعای همکاری‌های نظامی و پهپادی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، اروپا را نسبت به توانایی‌های نظامی جمهوری اسلامی حساس کرده است. اگرچه تهران بارها اعلام کرده که این همکاری‌ها پیش از جنگ اوکراین بوده و رویکرد ایران حمایت از صلح و مذاکره است، اما با توجه به انگاره‌ای که در ذهن اروپایی‌ها شکل گرفته است، بعید است که اروپا حاضر شود از رویکرد خود عدول کند.

سومین عامل در سطح ساختاری نیز به مساله ناآرامی‌های چند ماه گذشته در ایران بازمی‌گردد که آمریکا و اروپا تمرکز سیاست خارجی خود را بر آن گذاشته‌اند و بارها در اظهارات مداخله جویانه تهران را متهم به سرکوب معترضان کرده‌اند. حمایت سیاسی و رسانه‌ای از این فضای شکل گرفته، باعث شده تا آلمان با آن ذهنیت کارگزاری خود به محور تحرکات علیه ایران تبدیل شود. بنابراین نقش این سه عامل جایگاه بسیار مهمی در ورود ایران و اتحادیه به مسیر تنش و تقابل داشته است و به‌نظر نمی‌رسد تا زمانی که تغییری در این متغیرها صورت گیرد، تهران و پایتخت‌های اروپایی بتوانند به ریل سابق بازگردند. اعمال فشارها و تحریم‌های جدید درعمل می‌تواند این مسیر را پیچیده‌تر کند.

در همین خصوص دو منبع به خبرگزاری رویترز گفتند که اتحادیه اروپا روز دوشنبه چهارمین دور تحریم‌‌‌ها را علیه ایران اعلام می‌کند. یکی از این منابع که یک دیپلمات اتحادیه اروپاست، گفت: «ما معتقدیم که از هم اکنون باید کار روی پنجمین دور تحریم‌ها که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهد، آغاز کنیم.» وی افزود: «برای این موضوع، باید از نظر قانونی دقیق عمل کرد و اکنون در حال بحث درمورد آن هستیم.

متقابلا وزیر خارجه ایران نیز با بیان اینکه خروج ایران از NPT و اخراج بازرسان آژانس جزو رفتار‌‌‌های تقابلی ایران خواهد بود، گفت: تعداد اندکی از رهبران سیاسی اروپا هیچ تجربه در حوزه دیپلماسی ندارند و امروز تنها در رأس دستگاه دیپلماسی قرار گرفته‌اند. از جمله وزیر خارجه آلمان، بنابراین اگر آنها در مسیر عقلانیت حرکت نکنند و مواضع خود را اصلاح نکنند، هر احتمالی متصور است.