تهران و مسکو متحد می‌مانند؟

سوریه؛ نقطه شروع روابط

جنگ داخلی سوریه که به مرور تبدیل به یک بحران منطقه‌ای با ابعاد بین‌المللی شد، نقطه مبنای روابط سیاسی و ژئوپلیتیک ایران و روسیه در سطح منطقه‌ای بوده که از دیدگاه برخی تبدیل به یک اتحاد سیاسی-نظامی بین دو کشور شده است. به این معنی که تجربه مناسب همکاری بین دو کشور باعث شد تا تصمیم‌گیرندگان تهران و کرملین نسبت به گسترش روابط به دیگر عرصه‌ها و کانون‌ها تمایل بیشتری نشان دهند. از دید تحلیلگران مداخله نظامی روسیه در سپتامبر ۲۰۱۵، قدرت هوایی قاطعی را برای نیروهای زمینی تحت حمایت سوریه و ایران فراهم کرد و کنترل سرزمینی بشار اسد را گسترش داد. در طول جنگ داخلی سوریه، همکاری‌‌‌های نظامی و سیاسی روسیه و ایران تقویت شد و این امر به انسجام بیشتر مسکو و تهران در مورد محدودیت‌ها و پارامترهای همکاری کمک کرد. اگرچه روسیه و ایران به‌‌‌منظور تقویت دولت اسد با یکدیگر وارد همکاری شدند، مشارکت مسکو و تهران در سوریه تصویری پیچیده‌‌‌ از هم‌‌‌پوشانی منافع، درهم‌‌‌تنیدگی منطقه‌‌‌ای گسترده‌‌‌تر و در عین حال رویکردهای متعارض برای دوران پس از جنگ از جمله مساله بازسازی را نشان می‌دهد.

با وجود این اختلافات که طبیعت رابطه بین یک بازیگر منطقه‌ای با یک بازیگر بین‌المللی است، اما توسعه روابط بین تهران و مسکو در طول ۵ سال اخیر، جنبه‌های نوینی از پویایی‌های روابط را نمایان می‌سازد. همکاری ایران و روسیه از یکسو نقش مهمی در جلوگیری از سرنگونی دولت بشار اسد و از سوی دیگر شکست داعش و روند نابودی یا تضعیف سایر گروه‌های تروریستی داشته است. واقعیت این است که روابط دوجانبه ایران و روسیه از تاریخچه‌‌‌ طولانی از همکاری در خصوص موضوعات مورد علاقه مشترک برخوردار است و به طور غیرمستقیم در نتیجه سیاست‌های آمریکا در قبال ایران تقویت شده است.

اوکراین؛ قله روابط

اما آنچه روابط بین دو کشور را در سال ۲۰۲۲ برجسته کرد و وارد عرصه نوینی از همکاری‌های نظامی کرد، جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ بود که با مداخله روسیه همراه شده است. پرواز پهپادهای ایرانی بر فراز کی‌یف باعث شده تا به زعم تحلیلگران بعد تازه‌ای از روابط در حال ظهور نمایان شود. تهران و مسکو از زمان حمله روسیه به اوکراین، شراکت راهبردی خود را گسترش داده‌‌‌اند. ولادیمیر پوتین و ابراهیم رئیسی دست کم چهار بار از زمان آغاز حمله صحبت کرده‌‌‌اند و متقابلا یک‌بار به تهران و مسکو سفر کرده‌اند. از دید برخی تحلیلگران این کنش‌‌‌ها بازتاب روابط عمیق‌‌‌تر و بالقوه‌‌‌تر است که در آن روسیه دیگر طرف چیره نیست. این همکاری چه‌بسا منافع ایالات متحده و متحدانش را در اروپا، خاورمیانه و سراسر جهان به چالش بکشد. همچنین تلاش روسیه برای درگیری ایران در جنگ اوکراین از طریق پهپاد نماد چارچوب رفتاری آن در تنش غرب و ایران است.

این همکاری باعث حساسیت‌ها و بازتاب‌های گسترده بین پایتخت‌های غربی و اروپایی شد و بحث‌های ادامه‌داری را درخصوص نقض قطعنامه ۲۲۳۱ به میان آورد. رسانه‌های غربی مدعی بودند که ایران موافقت کرده که برخی از پیچیده‌‌‌ترین پهپادهای نظامی خود مانند شاهد-۱۲۹ و شاهد-۱۹۱ را برای استفاده در اوکراین در اختیار روسیه قرار دهد. یک مقام ارشد اوکراینی در ۵ اوت ادعا کرد که کرملین تاکنون ۴۶ پهپاد دریافت کرده است و رسانه‌‌‌های غربی گزارش کرده‌‌‌اند که ایران می‌تواند در مجموع تا ۳۰۰ پهپاد برای روسیه تامین کند. از سوی دیگر و در طول یک‌سال گذشته دو کشور برای افزایش تجارت دوجانبه و استفاده از ارزهای غیر‌‌‌دلاری تلاش کرده‌اند. مقامات روسیه و ایران در ماه‌‌‌های اخیر بر سر مواردی توافق کرده‌‌‌اند، از ایجاد مراکز تجاری ایران در مسکو و مناطق اقتصادی مشترک و افزایش پروازهای مسافری بین روسیه و ایران و سایر همکاری‌‌‌های هوانوردی گرفته تا افزایش صادرات مواد غذایی به روسیه و افزایش استفاده از سیستم پرداخت الکترونیکی به عنوان جایگزین سامانه تراکنش‌‌‌های مالی سوئیفت وگسترش تجارت دوجانبه.

هدف استراتژیک چیست؟

راهبرد ایالات متحده برای فراگیر ساختن و جهانی کردن نظم مورد نظر خویش و تک‌قطبی ساختن نظم بین‌المللی مورد مخالفت ایران و روسیه و برخی دیگر از بازیگران همچون چین قرار گرفته است. بر این اساس انگیزه دو کشور، حمایت از ایجاد یک نظام چندقطبی و مقابله با یک‌جانبه‌‌‌گرایی آمریکا بوده است. منافع مشترک ایران و روسیه در تعطیلی پایگاه‌های آمریکا و سایر کشورهای غربی در منطقه غرب آسیا، مقابله با خطر داعش و تروریسم، جذابیت همکاری‌‌‌های نظامی و تسلیحاتی و در ماه‌های اخیر نیز تحریم‌های گسترده روسیه از سوی کشورهای غربی به دلیل حمله به اوکراین و قرار گرفتن دو کشور در وضعیتی مشابه و تلاش برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها، از دیگر دلایل و انگیزه‌هایی بوده که ایران و روسیه را به هم نزدیک کرده است.

اتحاد استراتژیک در راه‌است؟

از منظر شکل‌گیری نظم پساآمریکایی است که این سوال به میان می‌آید که همکاری‌های در حال گسترش ایران و روسیه می‌تواند منجر به نوعی از جهت‌گیری اتحاد و ائتلاف میان دو کشور در عرصه سیاست منطقه‌ای شود؟ برخی تحلیلگران با طرح این سوال که آیا همکاری‌های موجود در سیاست خارجی دو کشور نشان‌دهنده یک اتحاد استراتژیک است یا به سادگی، محصول منافع سیاسی کوتاه‌‌‌مدت یا یک اتحاد تاکتیکی برای مقابله با تهدیدهای خاص است، با تکیه بر مفهوم اتحاد استراتژیک معتقدند که روابط تهران و مسکو ویژگی‌های اتحاد استراتژیک را نداشته و صرفا واکنشی بـه شرایط بین‌المللی در موضوعات خاص است.

درحقیقت این همکاری باید نوعی همسویی منافع در نظر گرفته شود، چرا که محدود و موقتی است و در زمینه‌های خاصی جهت همکاری در برابر تهدید غیردولتی وجود دارد. در مقابل دسته دیگر معتقدند که صرف نظر از همکاری‌‌‌هایی که جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه در غرب آسیا و در بحث تامین امنیت سوریه داشته و دارند، روابط دوجانبه و همکاری‌‌‌های بلندمدت وارد فاز جدیدی شده است و از همکاری‌‌‌های راهبردی وارد عرصه شراکت و اتحاد راهبردی خواهد شد.

با این حال اینکه کشورها، الگوی رفتاری روابط استراتژیک را بر مناسبات و تعاملات خود تطبیق دهند مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفه‌هاست. ضرورت وجود منافع و اهداف استراتژیک در حوزه‌های متداخل، وجود یک دشمن، رقیب یا تهدید مشترک، وجود تفاهم در مورد نظام بین‌الملل و قواعد کنشگری در آن، وجود اراده سیاسی در رهبران؛ تجارب تاریخی مثبت از تعامل مشترک، بی‌همتایی روابط میان دو طرف و نهادمندی و قاعده‌مندی روابط از جمله این الزامات و مولفه‌هاست که تطبیق روابط تهران و مسکو بر آن نشان‌دهنده عناصر و واقعیت‌های آن است.