همهچیز به نفت و اقتصاد بازمیگردد
کرگ کارلستروم خبرنگار خاورمیانه نشریه اکونومیست در رشته توییتی نوشت: در حالی که شی جین پینگ دیدارهای خود را در ریاض آغاز میکند، تقریبا دو رابطه جداگانه بین چین و خلیج فارس وجود دارد. یکی که ریشه در اقتصاد دارد و واقعی و رو به رشد است: ۵۱ درصد نفت چین از خاورمیانه میآید و در این حوزه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار قراردادهای بزرگ امضا شده است. با وجود صحبت از تنوع، تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی، قراردادها همچنان نفتی هستند.
به موازات این، یک مولفه نظامی و امنیتی در حال رشد نیز وجود دارد که در حوزه پهپادها، موشکهای بالستیک و حضور شرکتهای فناوری چینی مطرح است. رابطه دیگر که تا حدودی توهمآمیزتر است، چین را به مثابه برگهای در مقابل آمریکا قرار میدهد که دولتهای عرب خلیجفارس اغلب نقش آن را ناامیدکننده میدانند. این به یک معنا چیز جدیدی نیست: چین این نقش را (برای عربستان سعودی) در دهه ۱۹۸۰ ایفا کرد، قبل از اینکه آنها حتی روابط دیپلماتیک کامل داشته باشند. هر دو طرف باید این دو را متعادل کنند. آمریکا نمیتواند یک دیدگاه حاصل جمع صفر را به منطقهای که مصمم به تنوع بخشیدن به روابط خود است، تحمیل کند. با این حال، دولتهای خلیج فارس نیز باید بدانند که در آغوش گرفتن بیش از حد مشتاقانه چین، ممکن است رها شدن آمریکا را که آنها بیم آن را دارند، تسریع کند.