تاریخ شفاهی (۷۱)
تشکیل پرونده دزدی
مشاورین حقوقی به من گفتند که اگر دیر بجنبی و دکتر ضیایی امضا کند دیوان کیفری خواهی شد و برای همیشه آبرویت میرود. فوری سوار اتومبیل شده به نخستوزیری رفتم و به منشی مهندس شریف امامی(که اکنون نخستوزیر شده بود) گفتم کار بسیار فوری با آقای نخستوزیر دارم. شریفامامی میدانست که من بیجهت سراغ او نمیروم. پس فوری من را پذیرفت. جریان را از قماربازی تا مجمع عمومی گفتم. جریان پارچه ابریشم هم این بود که شش سال بود که مقداری پارچههای خام ابریشم بافته بودند و در انبار کارخانه حریربافی چالوس گذارده بودند. ولی آن را نقشه نینداخته بودند. چون کرپ دوشین از مد افتاده بود و کسی نمیخرید. من از ژاپن کارشناس آورده بودم که با اینها چه میشود کرد او گزارش داد که پارچه خام ابریشم ۷ تا ۸ سال عمر دارد. اگر فکری برای اینها نکنید سال دیگر تمام این پارچهها خاک خواهند شد. آنها را حراج کنید.