دیپلماسی هسته‏‏‌ای در برزخ

پوتین اواخر فوریه از نیروهای هسته‌‌‌ای خود خواست تا به حالت آماده باش درآیند. با وجود تردیدهایی که درخصوص استفاده پوتین از این نوع سلاح از سوی مقامات آمریکایی مطرح شده، اما جو‌بایدن رئیس‌‌‌جمهور آمریکا هشدار داده که تهدیدهای پوتین شوخی نیست بلکه واقعی است و می‌تواند به یک درگیری هسته‌‌‌ای تبدیل شود. مضاف بر این، دکترین هسته‌‌‌ای روسیه اجازه حمله هسته‌‌‌ای را پس از تهاجم به خاک روسیه با استفاده از جنگ‌‌‌افزارهای متعارف به گونه‌‌‌ای که تهدیدی برای موجودیت کشور باشد می‌دهد. سلاح‌‌‌های هسته‌‌‌ای تاکتیکی اساسا به تسلیحات هسته‌‌‌ای گفته می‌شود که در نبردها برای اهداف تاکتیکی استفاده می‌‌‌شوند و قدرت تخریب‌شان بسیار کمتر از بمب‌‌‌های عظیم ویرانگری است که می‌توانند شهرهای بزرگی چون مسکو، واشنگتن و لندن را نابود کنند. این تسلیحات و بمب‌‌‌های اتمی می‌توانند یا از هواپیما به پایین انداخته شوند، یا از روی زمین، کشتی‌‌‌ها یا زیردریایی‌‌‌ها با موشک شلیک شوند یا به وسیله نیروی زمینی در جایی منفجر شوند.

فارغ از روایت‌ها و بلوف‌هایی که در این میان مطرح می‌شود، آنچه در این شرایط برای مخاطب ایرانی اهمیت دارد، تبعات هرگونه جنگ احتمالی هسته‌ای بر مذاکرات احیای برجام است که بیش از یک ماه است در‌عمل در حالت بن بست قرار گرفته است. با توجه به نزدیک شدن بیشتر روابط ایران و روسیه که به ادعای غربی‌ها به سطح همکاری‌های نظامی در حوزه پهپاد و استفاده آن در جنگ اوکراین رسیده است، می‌تواند روند متوقف شده مذاکرات را در عمل با بن بست کامل مواجه کند؟ یا اینکه آلارم همکاری‌های تهران و مسکو به‌ویژه با توجه به بحران انرژی اروپا و از آن مهم‌تر خطر یک جنگ هسته‌ای و تهدیدهایی که برای نظام اشاعه هسته‌ای در پی خواهد داشت، می‌تواند به عنوان یک عامل تسریع‌کننده در روند گفت‌وگوهای هسته‌ای عمل کرده و نهایتا منجر به احیای برجام شود؟

بن بست؟

توقف مذاکرات احیای برجام ناشی از دو مساله اختلافات بر سر تضمین‌ها و مسائل پادمانی باعث شده تا روند گفت‌وگوها پس از رفت و برگشت پاسخ‌های ایران به بسته جوزپ بورل عملا با بن بست مواجه شود. پیش از این اتفاق و در اوایل اسفند ۱۴۰۰ با تهاجم نظامی روسیه به اوکراین این فرضیه شکل گرفت که مسکو عملا خواستار به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای نیست. استدلالی که برای این فرضیه مطرح می‌شد این بود که احیای برجام می‌تواند منجر به بازگشت ایران به بازار انرژی شود و مانع از افزایش قیمت‌های نفت و گاز که خواسته مطلوب روسیه از این اتفاق است، شود. با این حال ایران و روسیه در همان مقطع این استدلال را رد کردند و عنوان داشتند که احیای برجام نباید منجر به عدم‌بهره‌وری روسیه از همکاری‌های تجاری با تهران شود.

از آن تاریخ تاکنون ضمن اینکه برجام به نتیجه نرسیده و حتی چشم‌انداز آن با ابهام مواجه شده، روند همکاری‌های ایران و روسیه به‌ویژه در حوزه نظامی افزایش بی‌سابقه‌ای پیدا کرده است. در همین خصوص مقامات اوکراین مدعی هستند که روسیه طی هفته‌‌‌های گذشته به استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ با نیروهای اوکراینی روی آورده است. ارتش اوکراین هفته گذشته تایید کرد که یک زیرساخت نظامی در بندر اودسا در جنوب این کشور با دو فروند پهپاد انتحاری مورد حمله قرار گرفت. کی‌‌‌یف مدعی است که تاکنون بیش از ۱۲ پهپاد ساخت ایران را در آسمان این کشور سرنگون کرده است.

اوکراین در واکنش به استفاده روسیه از این پهپادها حضور دیپلماتیک ایران در خاک خود را کاهش داد. به نظر می‌رسد که استفاده از پهپادهای ایرانی از سوی روسیه منحصر به پهپاد شاهد ۱۳۶ نیست و مسکو از پهپاد چندمنظوره مهاجر ۶ نیز استفاده می‌کند. ایران تاکنون تحویل پهپاد به روسیه را به طور رسمی تایید نکرده است. از زاویه گسترش این همکاری‌هاست که تحلیلگران معتقدند هرگونه جنگ هسته‌ای با استفاده از سلاح‌های تاکتیکی می‌تواند منجر به بحران گسترده‌تر و روشن شدن صف بندی‌ها و مرزبندی‌ها بین دولت‌ها در همراهی با روسیه شود. در واقع استفاده روس‌ها از سلاح‌های تاکتیکی کم اثر ممکن است منجر به درگیر شدن ناتو در جبهه اوکراین شود.

یکی دیگر از نتایج عملی و ملموس این جنگ هسته ای، بروز شکاف‌های گسترده‌تر در رژیم‌های کنترل تسلیحاتی از جمله NPT است که روسیه و آمریکا به عنوان دو عضو اتمی شورای امنیت منافع مشترکی بر سر حفظ این رژیم‌های منع اشاعه داشته‌اند. طبیعتا هرگونه اخلال در این رژیم کنترلی می‌تواند بر توافق هسته‌ای ایران و چشم‌انداز آن تاثیرگذار باشد و در عمل منجر به بن‌بست کامل و شکست واقعی آن شود.

گشایش؟

نقطه مقابل فرضیه بن بست و شکست مذاکرات احیای برجام در رهگذر خطر جنگ احتمالی هسته‌ای بین آمریکا و روسیه، گشایش در روند توافق هسته‌ای است. به این معنی که رئیس‌جمهور آمریکا همزمان بخواهد و قادر باشد تا پاسخ قاطع به تهدیدهای همتای روس خود بدهد.   در واقع پاسخ ایالات متحده می‌تواند از دو منظر حائز اهمیت باشد؛ منظر اول اینکه سیاست صبر و انتظار آمریکا در قبال برجام می‌تواند رنگ واقعی‌تری به خود بگیرد و مواجهه صریح‌تر و روشن‌تری با مذاکرات پیدا کند. موضوعی که می‌تواند مذاکرات را از حالت بلاتکلیفی خارج کرده و سرنوشت آن را برای طرف‌های مذاکره‌کننده مشخص کند. در واقع خطراتی که برای رژیم منع اشاعه هسته‌ای وجود دارد می‌تواند واشنگتن را به سمت احیای برجام ترغیب کند.

منظر دوم؛ ادراک ایران از پاسخ آمریکا به تهدیدهای روسیه است که می‌تواند تهران را در همراهی تمام قد با روسیه دچار ابهام کند. به این معنی که ایران به این ارزیابی برسد که هزینه‌های همراهی با روسیه به مراتب بیشتر از امتیازهایی است که می‌تواند به دست آورد. ایران پیش‌تر و در قبال جنگ اوکراین هم در تلاش بوده تا ضمن حمایت از مواضع روسیه، بی‌طرفی خود را هم در قبال این بحران حفظ کند.  از این رو محتمل است که جمهوری اسلامی در قبال احتمال وقوع یک جنگ هسته‌ای بین آمریکا و روسیه موضع محتاطانه و عملگرایانه‌ای اتخاذ کند. به خصوص که لحن محتاطانه چینی‌ها در اجلاس شانگهای از مواضع روسیه در قبال اوکراین نشان می‌دهد که هزینه‌های همراهی تمام‌قد با مسکو مدنظر تصمیم‌گیران قرار دارد. بنابراین ادراک ایران، روسیه و آمریکا در شرایط کنونی عنصر تعیین‌کننده‌ای در ترسیم آینده برجام است.