به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، در ادامه این مطلب آمده است: البته تلاش‌های اسرائیل برای خرابکاری در گفت‌وگوها، از تلاش‌های خرابکارانه آنان در برنامه هسته‌ای ایران موفق‌تر بود. حملات اسرائیل تاثیر مهمی در تحریک ایران به گسترش برنامه هسته‌ای خود فراتر از محدوده‌های گذشته داشت. در نتیجه حملات اسرائیل که برای تاخیر در پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران انجام می‌شد، این برنامه سرعت بیشتری گرفت و با غنی‌سازی ۶۰‌درصدی و کاهش همکاری با آژانس هسته ای، به اوج تازه‌ای رسید.  گسترش برنامه هسته‌ای ایران، فشار بیشتری را بر دولت جو بایدن گذاشت تا هیچ امتیاز معنی‌داری که بتواند گفت‌وگوها را به سرانجام برساند، واگذار نکند. همزمان، دولت آمریکا در این یک سال و نیم گذشته هر چه توانست برای «اطمینان بخشی» به اسرائیل انجام داد، از مشورت‌های پیوسته گرفته تا واگذاری اخیر هواپیماهای تانکر سوخت‌رسان که اسرائیل برای حمله به ایران به آنها نیاز دارد. البته همه این دلجویی‌ها، هیچ قدرشناسی‌ای برای دولت بایدن به ارمغان نیاورد.

به نظر می‌رسد که دولت‌های اروپایی، تنها طرفی هستند که از شکست گفت‌وگوها نگرانند و اگر تلاش‌های پیوسته میانجی‌گران اروپایی نبود، فرآیند گفت‌وگوها ماه‌ها پیش از هم پاشیده بود. متاسفانه درخواست‌های اروپا، با گوش‌های بسته در تهران و واشنگتن روبه‌رو شد و هر دو دولت دست از سماجت برنداشتند و سازش نکردند.  دولت آمریکا نمی‌خواهد که گفت‌وگوها را خاتمه دهد اما آماده ارائه مشوق‌های بیشتری به ایران هم نیست که بتواند موضع دولت رئیسی را نرم کند. اگر آنکه در مواضع دو طرف، دگرش مهمی رخ ندهد، احتمال فزاینده‌ای هست که توافق هسته‌ای از هم بپاشد یا تنها روی کاغذ زنده بماند.

هیچ امتیازی برای دوران پس از انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا به امید حل و فصل این مشکلات معطل نمانده است. احیای برجام در سپتامبر یا اکتبر، هیچ هزینه‌ای برای دولت بایدن در انتخابات آینده و رقابت بر سر کرسی‌های سنا نخواهد داشت. اگر این توافق، پیش از انتخابات نوامبر احیا نشود، احتمالا کار به سال ۲۰۲۳ می‌کشد و چه بسا که آن زمان، برای بازگشت به برجام بسیار دیر باشد. هیچ زمانی بهتر از هم اکنون، برای احیای یکی از نیرومندترین توافق‌های عدم‌اشاعه هسته‌ای وجود ندارد. اگر آمریکا و ایران نتوانند از این فرصت بهره گیرند، حسرتی برای همگان است.