به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: محمد بن زاید، اکنون روی صندلی خود نشسته است و پس از مرگ پدرش در ماه گذشته به عنوان امیر امارات متحده عربی معرفی شده است. او محرک اصلی تغییر چهره خلیج فارس به عنوان محور توسعه و مدرنیزاسیون بود و حالا می‌خواهد مسوولیت نظامی منطقه‌‌ای بیشتری را در اتحاد با ایالات متحده به عهده بگیرد و ایران را به جای فلسطین به عنوان بزرگ‌ترین تهدید منطقه در اولویت قرار دهد، او پیش از این در اقدامی زیرکانه روابط با اسرائیل را در دوران ترامپ ایجاد کرده و اکنون به سمت گرم‌‌تر کردن آن می‌‌رود. عربستان سعودی حضور پررنگی دارد و کارت‌هایش را نگه می‌‌دارد و فقط گهگاه گوشه‌هایی از آن را آشکار می‌کند و اگرچه آشکارا، اما به تدریج، روابط دفاعی و دیپلماتیک خود را نه تنها با ایالات متحده، بلکه با اسرائیل در زمینه‌های مهم تغییر می‌دهد. طرح دو‌حزبی کنگره برای پنتاگون به دنبال ادغام دفاع هوایی با عربستان سعودی، اسرائیل و همچنین قطر، امارات و سایر کشور‌‌های عربی برای مقابله با تهدیدات ایران - ایجاد ناتوی خلیج فارس - است.

برای عربستان سعودی، کنار گذاشته شدن از یک ائتلاف امنیتی منطقه‌‌ای طراحی شده توسط ایالات متحده ممکن نیست، و بن‌‌سلمان معتقد است اگر پنتاگون به عنوان چتر گروهی بزرگ عمل کند که هم ریاض و هم بیت المقدس را شامل شود، ریسک یک توافق دوجانبه با اسرائیل را دیگر متحمل نخواهد شد. ثروتمندترین بازیکن حاضر در جدول، قطر کوچک، چند دور سختی را پشت سر گذاشت، زمانی که اعضای شورای همکاری خلیج فارس آن را در سال ۲۰۱۷ به اتهام حمایت از تروریسم تحریم کردند، اما اکنون به بازی بازگشته است و حیثیتش بازگردانده شده است. قطر که مقر منطقه‌‌ای فرماندهی مرکزی ایالات متحده است، امسال به بحرین و کویت به عنوان متحد اصلی غیر ناتو پیوست که به قول بایدن، «نماد قدرتمند» اهمیت استراتژیک آن برای واشنگتن است. توانایی قطر برای مذاکره با ایران یکی از ارزشمندترین کارت‌های این کشور است. در این میان شکست دوحه در پل زدن بر اختلافات و پیشبرد مذاکرات برجام به تنش می‌‌افزاید، زیرا اقدام واشنگتن در ایجاد ائتلاف دفاعی غرب خلیج فارس با حضور اسرائیل، بر این توافق فشار وارد می‌کند و نشان‌دهنده اعتقاد واشنگتن به این است که ایران به «سیاست گذشته» خود ادامه خواهد داد.

با این حال، بازی پیش رفته است. ایالات متحده که قبلا بالاتر از همه بازیکنان قرار داشت، اکنون عقب‌‌تر ایستاده و اهداف استراتژیک خود را به ویژه در صورت وقوع هر گونه جنگ احتمالی در خلیج فارس، مدنظر قرار می‌دهد. در عوض، تمرکز بر معاملاتی است که بازیکنان در هر طرف خلیج فارس، چه زیر میز و چه با کارت‌های برنده در دستانشان، می‌توانند انجام دهند.