بعد از ماه اکتبر، دیدار جدیدی برگزار نشده و مقامات دو کشور همچنان یک شعار را تکرار می‌کنند که فقط در صورت تغییر رفتار طرف مقابل، اوضاع بهتر خواهد شد.  اما در اواخر سال گذشته میلادی، هنوز امیدی برای بهبود روابط وجود داشت و مقامات عربستان سعودی موافقت کردند که برای سه دیپلمات ایرانی ویزا صادر کنند تا دفتر تهران در سازمان همکاری اسلامی در جده افتتاح شود. در اواخر ماه ژانویه سال‌جاری، نمایندگی ایران کار خود را از سر گرفت.

البته این رویداد را می‌توان به عنوان حسن‌نیت ایران تلقی کرد. ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق می‌گوید که به زودی دور پنجم مذاکرات در بغداد برگزار خواهد شد. افزون بر آن، وزارت امور خارجه ایران با حسن‌نیت تمام، از خبر یکی شدن شبکه انرژی عربستان سعودی و عراق استقبال کرد. اگرچه، پیش از آن، تهران تامین نیروی برق مردم عراق را جزو منافع مسلم خود می‌دانست. به این ترتیب، در سال ۲۰۲۲ میلادی، این شانس وجود دارد که صفحه جدید و صلح آمیزتری در تاریخ دو کشور رقم بخورد.  به نظر می‌رسد که ایران و عربستان سعودی در یک دایره بی‌پایان رقابتی گرفتار شده‌اند. هر دو طرف قوی‌تر از آن هستند که به طرف مقابل ببازند.

در این میان، این دشمنان بیش از حد درگیر فرآیندهای منطقه‌ای هستند و بیش از آن سرسخت، که نمی‌توانند عقب‌نشینی کنند. در نهایت، تهران و ریاض به خوبی از آسیب‌پذیری خود آگاه هستند و از آن هراس دارند که در یکی از نقاط کلیدی تضاد در منافع که تعداد آنها در طول سال‌ها در حال افزایش است، یکدیگر را دست‌کم گرفته و تسلیم شوند. اگرچه، امکانات بی‌حد و حصر نیستند، اما هر دو طرف از فرسودگی و خستگی به دور نیستند. پیروزی نه فقط سخت است، بلکه غیرممکن نیز به نظر می‌رسد.

در چنین وضعیتی، مبارزه می‌تواند تا بی‌نهایت ادامه یابد و از یک دایره به دایره دشوارتری تبدیل شود.  اما، به‌رغم عمق خصومت‌ها، درگیری میان عربستان سعودی و ایران هرگز به یک رویارویی آشکار تبدیل نشد. از مدت‌ها پیش، هر دو کشور به هزینه گزاف مناقشه نظامی مستقیم واقف هستند و حتی در دوره‌های اوج رقابتشان، موفق شدند از آغاز مناقشه اجتناب کنند.  نیاز تهران به تنش‌زدایی، مدت‌ها قبل از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی آشکار شد. برخلاف تصور رایج، این موضوع به دلیل کمبود منابع مالی نیست. مدل جنگ نیابتی ایران نسبتا ارزان است. حزب الله در لبنان، حشدالشعبی در عراق و حوثی‌ها در یمن عمدتا به سلاح گرم ساده مسلح هستند و از نظر تجهیزات، بیشتر شبیه گروه‌های چریکی هستند. تهران می‌داند که چگونه در حد توان خود مبارزه کند و در هر سطحی از تحریم‌ها منابع مالی لازم را پیدا می‌کند.

مشکل بیشتر در این است که ایران در جنگ‌های جاری حتما پیروز نمی‌شود. در دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی، ایران نفوذ خود را در خاورمیانه افزایش داد، اما در ۵ سال گذشته، تقریبا فقط به حفظ مواضع فعلی‌اش پرداخته است.

 افزون بر آن، مشکل منابع انسانی مطرح است.  ایران از استراتژی «لزوم برقراری صلح» حمایت می‌کند. از سوی دیگر، پیوسته از ریاض برای آغاز مذاکرات درخواست می‌شود. وزارت امور خارجه ایران تصریح می‌کند که آمریکا و اسرائیل نمی‌توانند امنیت را در منطقه تامین کنند و این یعنی مساله فقط از راه گفت‌وگو حل و فصل می‌شود.

یک عامل مهم دیگر، به قدرت رسیدن اصولگرایان در ایران است. دولت سیزدهم با درک مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور به دنبال یافتن دلایلی برای خوش‌بینی است تا بتوان به مردم امید داد که توافق هسته‌ای و صلح با عربستان سعودی می‌تواند ابزار مهمی باشد.  ریاض معتقد است که اصولگرایان در ایران به نظام سیاسی نزدیک‌تر هستند. به این ترتیب، ضمانت‌های رئیسی بیشتر از ضمانت‌های حسن روحانی کارساز واقع می‌شوند. گفت‌وگوی آغاز شده میان طرفین و گام‌های نخست به سوی یکدیگر از بروز تغییرات مثبت در سیاست منطقه‌ای حکایت دارد، اگرچه خوش‌بینی در این مسیر محدود است، زیرا دلایل اصلی برای رقابت همچنان برقرار هستند.