آیا برجام در پرده آخر است؟
هرچند هنوز معلوم نیست آیا توافق موردنظر احیای برجام قبلی بدون کم و کاست خواهد بود یا شاهد تبصرههای دیگری هم خواهیم بود که میتواند درنهایت به توافقی موقت یا کمتردرکمتر منجر شود؟ آنچه این فرض را تقویت میکند که احیای بیکموکاست برجام سال ۹۴ دشوار است، وجود اختلافنظر جدی میان ایران و آمریکا درباره برخی موضوعات نظیر دادن تضمین برای خارج نشدن آمریکا از برجام، سرنوشت سانتریفیوژهای پیشرفته ایران و مواردی نظیر اینهاست که به نظر میرسد تصمیمگیری نهایی درباره آنها در هر دوطرف کار دشواری است. آمریکا میگوید فقط برای دوران ریاستجمهوری بایدن (یعنی تا دو سال دیگر) میتواند تضمین دهد که از برجام خارج نمیشود و ایران میگوید با هر نوع کنار گذاشتن کامل دستاوردهای فنی هستهای خود مخالف است. با وجود این موانع، یک قاعده کلی در سیاست وجود دارد که میگوید اگر اراده سیاسی برای توافق کردن وجود داشته باشد، حل اختلافات و یافتن راهحلهای فنی کار دشواری نیست. بر اساس این قاعده کلی، بهنظر میرسد در حال حاضر اراده لازم برای توافق کردن در تهران و واشنگتن وجود دارد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت حل اختلافات باقیمانده با وجود دشوار بودن ناممکن نیست. بیشک سوالات زیادی درباره ماهیت و آینده توافق احتمالی وجود دارد که پاسخ به همه آنها دشوار است. اما تجربه چند دهه گذشته در سیاست کنترل تسلیحاتی نشان میدهد که پرونده هستهای کشورها معمولا در درازمدت حل و فصل میشود. برزیل و آرژانتین از سه دهه پیش تصمیم گرفتند در مساله هستهای خود تجدیدنظر کنند؛ ولی هنوز هم فعالیتهای هستهای آنها به نوعی تحتنظارت بوده و با حساسیت دنبال میشود. موارد دیگر نیز کم و بیش همینگونه است.
حساسیت موضوع هستهای برای امنیت بینالمللی و جایگاه قدرتهای بزرگ به آن معناست که پرونده هستهای هیچ کشوری با یک توافق بسته نشده است و حتی عادی نمیشود؛ مخصوصا اگر کشور دارای فعالیت هستهای، بر حفظ دستاوردهای فنی و سیاسی هستهای خود اصرار داشته باشد. بر این اساس نمیتوان گفت پرونده هستهای ایران وارد پرده آخر خود شده است. هنوز ابهامات و عدمقطعیتهای زیادی درباره آینده این موضوع وجود دارد. به ویژه اینکه سیاست داخلی در آمریکا (حداقل در شرایط فعلی) در حد زیادی غیرقابل پیشبینی است و بسیاری از شواهد گویای پیروزی احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات کنگره در نوامبر سالجاری است که میتواند زمینهساز بازگشت آنها به کاخ سفید شود و شرایط را برای حفظ توافق هستهای دشوارتر از قبل کند. آنچه در اینجا اهمیت دارد، توانایی ایران برای بهرهبرداری از فرصت دوساله پیشرو برای تثبیت دستاوردهای توافق احتمالی است تا زیان حاصل از خروج احتمالی از توافق را بیشتر از سود آن برای کاخ سفید کند.