تحلیل اکونومیست از دلایل تنش زدایی در خاورمیانه
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: یک هفته بعد شیخ طحنون با امیر قطر ملاقات کرد. پس از آنکه امارات متحده عربی و سه کشور عربی دیگر در سال ۲۰۱۷ قطر را تحریم کردند، این نخستین بار است که یکی از مقامات بلندپایه اماراتی به قطر سفر کرده است. در اینجا هم، صحبتها درباره همکاری بود.شیخ یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای امارات متحده عربی و برادر محمد بن زاید، حاکم بالفعل امارات به شمار میرود. سفرهای وی نشانه تغییر سیاست خارجی امارات بود. البته ابوظبی تنها بازیگر در خاورمیانه نیست که تغییر مسیر میدهد.
در خاورمیانه امروز دو شکاف اصلی وجود دارد.اول، تقابل کشورهای خلیجفارس و اسرائیل با ایران و متحدانش است. دوم، شکاف بین کشورهایی مانند ترکیه و قطر (که به اسلامگرایان نزدیک هستند) با مصر و امارات متحده عربی که چنین نیستند. این تفرقهها به درگیری در جاهایی مانند لیبی و یمن دامن زده و اختلافات خونین دیگری را در جاهای دیگر برانگیخته است.
با این حال، در ۵ ماه گذشته، دشمنان دیرینه تلاش کردهاند در روابطشان دیپلماسی را جایگزین کنند. عربستان و ایران در ماه آوریل گفتوگوهایشان را آغاز کردند. ترکیه به دنبال ترمیم روابط خود با مصر است که پس از سرنگونی دولت مصر در سال ۲۰۱۳ توسط ارتش در حالی که اردوغان منتقد سرسخت کودتا بود، روابطشان دچار مشکل شد. قطر و مصر نیز که روابطشان از هم پاشیده بود، به عادیسازی روابطشان اقدام کردهاند. مصر حتی به الجزیره، یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای قطری که اغلب طرفدار اخوانالمسلمین است، اجازه داد دفتر خود را در قاهره که پس از کودتا تعطیل شده بود، دوباره بازگشایی کند.
برجستهترین این اتفاقات، اجلاس بغداد در ۲۸ اوت بود که مقامات مصر، ایران، قطر، عربستان سعودی، ترکیه و کشورهای دیگر را گرد هم آورد. اگرچه این نشست بدون هیچ توافق مشخصی به پایان رسید، اما انجام گفتوگو به خودی خود یک پیشرفت بزرگ بود. خوب است توجه داشته باشیم که خیلی از شرکتکنندگان قبلا حاضر نبودند در چنین گردهماییای شرکت کنند.
منازعه عربستان و ایران که تحولات منطقه را پس از سال ۱۹۷۹ شکل داد، در چهار سال گذشته به یک مناقشه متوقف شده، تبدیل شده است. بخشی از آن به دلیل موفقیت ایران و شکست عربستان در اعمال نفوذ در خارج از مرزهایشان است. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در روزهای آغازین قدرت خود یکسری اشتباهات در سیاست خارجی انجام داد. اما در ادامه تمرکز خود را بر تغییر اقتصاد نفتی گذاشته است. امارات متحده عربی نیز بعد از اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی خود، به دنبال تنشزدایی است.
مقامات ابوظبی میگویند: تنشزدایی یکی از اثرات جانبی کووید -۱۹ است.یک دیپلمات اماراتی تصریح کرد: همهگیری ما را متوجه کرد که باید به مسائل داخلی خود توجه کنیم و حضور در خاورمیانه را محدودتر کنیم. اما به نظر میرسد این یک توجیه و نوش داروی پس از مرگ سهراب است، زیرا امارات متحده عربی خروج نیروهای خود را از یمن در سال ۲۰۱۹، ماهها قبل از همهگیری آغاز کرد. جنگ یمن تبدیل به باتلاق شده بود. در همین حال، حمایت اماراتیها از یک جنگجوی ضد اسلام در لیبی عمدتا به لطف مداخله ترکیه با شکست به پایان رسید. به این ترتیب، سیاست خارجی فعال ابوظبی دستاوردی نداشت و مقامات امارات فهمیدند بهتر است بر اقتصاد خود متمرکز شوند، اقتصادی که گرچه تنوع بیشتری نسبت به کشورهای همسایه دارد، اما هنوز آمادگی لازم را برای انتقال سریع از اقتصاد مبتنی بر انرژی و دور از نفت ندارد.حالا مقامات این کشور مشغول اعلام مجموعهای از ابتکارات اقتصادی هستند.
ترکیه نیز به نتایج مشابهی رسیده است. اقتصاد این کشور با تورم ۱۹ درصدی، سرمایهگذاری خارجی ضعیف و بحران طولانی ارز مواجه است. این کشور علاوه بر مشکلات در منطقه اختلافاتی هم با آمریکا، اتحادیه اروپا و یونان دارد.گالیپ دالای از اتاق فکر چتم هاوس لندن میگوید: بهبود اقتصادی به کاهش تنش نیاز دارد. همچنین نیاز به پول نقد دارد. سرمایهگذاران اماراتی ممکن است برخی از آنها را به آنکارا ارائه دهند.کاهش ارزش لیر به این معناست که خارجیها میتوانند داراییهای ترکیه را با قیمت مناسب خریداری کنند و این مشکلی برای آنکارا محسوب میشود.
ترکیه همچنین امیدوار است که عادیسازی روابطش با مصر به بهبود شرایط اقتصادی این کشور کمک کند. تجارت دو کشور با وجود مشکلاتی که داشتند، در سال گذشته به نزدیک به ۵ میلیارد دلار رسید. مقامات ترکیه میگویند که روابط دو طرف پتانسیل بسیار بیشتری دارد. اما اصلاح روابط آنکارا با مصر سودهای سیاسی نیز به همراه خواهد داشت. مصر به همراه اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل در نزاع ترکیه بر سر حقوق حفاری در شرق مدیترانه با یونان و قبرس در مقابل آنکارا قرار گرفته است. دولت اردوغان فکر میکند که توافق با مصر میتواند به خروج از انزوای این کشور کمک کند، به همین دلیل در حال تلاش برای مذاکره است.
احتمال برگشت هر یک از این شرایط وجود دارد. حل اختلافات با ایران سختتر است.تهران درباره نفوذ خود در جهان عرب مذاکره نخواهد کرد.در مقابل ممکن است کشورهای حاشیه خلیجفارس فقط به دنبال تامین حیاط خلوت خود باشند.
بنابراین، هر کس به شیوه خاص خود از موضع ضعف وارد گفتوگو میشود. کشورهای حاشیه خلیج فارس ثروتمند، اما شکننده هستند در حالی که ایران و ترکیه قوی، اما بیپول هستند. شرکتکنندگان اجلاس بغداد با بیانیه مشترکی متعهد شدند که از دخالت در امور داخلی دیگر کشورها اجتناب کنند. این در حالی است که این کشورها عمدتا سابقه خوبی در این زمینه ندارند و بعید است از اقدامات گذشته خود دست بردارند؛ بنابراین دیپلماسی منطقهای برای شهروندان مناطقی مانند لبنان و عراق که کشورهای مستقل و قدرتمندی به شمار نمیروند، آسایش چندانی به همراه ندارد. اینها گفتوگوهایی بین کشورهایی است که مشتاق حفاظت از قدرت خود و تقویت اقتصاد خودشان هستند نه اینکه مشتاق باشند صلح را به ارمغان بیاورند.