۵ نکته مهم در بررسی سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین
مقام معظم رهبری نیز در دیدار شیجینپینگ، توافق روسایجمهوری ایران و چین را برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله «کاملا درست و حکمتآمیز» دانستند. بین اسفند ۹۴ تا اسفند ۹۹ بحثهای مختلفی در رابطه با این سند انجام و پیشنویس آن به همراه دیدگاههای دو طرف مبادله شد. سرانجام در ۷ فروردین ۱۴۰۰ برنامه جامع راهبردی به امضای وزرای امورخارجه ایران و چین رسید . با برداشت از گفته مدیر کل شرق آسیای وزارت امورخارجه این سند تعهد و الزامی برای دو طرف در پی نخواهد داشت.
بررسی ابعاد گوناگون این سند و پیامدهای آن مدنظر نگارنده نیست. فارغ از تحلیلهای گوناگون و نظرات مختلفی که در رابطه با این توافق ارائه میشود، توجه به چند نکته ضروری است:
۱- در درجه اول قضاوت در مورد یک توافقنامه، معاهده یا هر سند بینالمللی دیگری نیازمند بررسی دقیق مفاد آن است. بدون بررسی متن سند امضا شده بین ایران و چین، دفاع یا حمله به آن کاری عبث و بیهوده است. تا زمان انتشار این نوشته، وزارت امورخارجه یک گزارهبرگ (Fact Sheet) از این همکاری در سایت خود منتشر کرده که مطالعه آن قبل از هرگونه پیشداوری ضروری است.
۲- توافق راهبردی با چین به معنی رها کردن دیگر شرکای اقتصادی و مستعمره چین شدن نیست! یک سیاست خارجی موفق برای تامین اهداف ملی کشور نیازمند متنوعسازی منابع در حوزههای مختلف است و اتکای صرف به یک کشور یا یک منطقه خاص در روابط بینالمللی برای آینده سیاسی و اقتصادی کشور سودمند نخواهد بود. پکن نیز به این توافق این چنین نمینگرد و قطعا پس از امضای این سند روابط خود را در مناطق مختلف جهان از آسیا گرفته تا اروپا، آفریقا و آمریکا همچون گذشته ادامه خواهد داد.
۳- از توافقهای طولانی و بلندمدت نهراسیم! منافع ملی یکشبه حاصل نخواهد شد و برای تامین این منافع، برنامهریزیهای کارشناسی شده بلندمدت باید با روابط پایدار و راهبردی با شرکای گوناگون همراه باشد. هراس از آینده مبهم این سند ۲۵ ساله از طرفی بهدلیل اینکه مورد مشابهی در گذشته وجود نداشته طبیعی است، اما در صورت تامین منافع ملی، این سند میتواند مبنایی برای توافقات آتی ایران با دیگر شرکای ایران باشد.
۴- به این نکته توجه داشته باشیم که هر توافقی حداقل دو طرف دارد و هر یک از طرفین، در پی انعقاد آن باید به منافع خود دست یابند؛ این شرطِ یک همکاری بینالمللی برد -برد است. به سند همکاری ایران و چین نیز باید با نگرشی جامع و واقعبینانه نگاه کرد: هم ما و هم چینیها با امضای این سند در پی تامین منافع خود هستیم. بنابراین اگر این سند دارای فرصتها و مزایایی برای چینیها باشد، متقابلا نیز باید متضمن فرصتها و مزایایی برای ایران باشد.
۵- توافق ایران و چین را نهتنها باید با توجه به شرایط کنونی بررسی کرد، بلکه باید آن را با توجه به جایگاه چین در ۲۵ سال آینده نگریست؛ امری که برخی از تحلیلگران از آن غافل هستند. براساس برخی پیشبینیهای منتشر شده از جمله در سایت PwC، چین در سال ۲۰۵۰ بزرگترین اقتصاد جهان خواهد شد. همانگونه که اشاره شد نباید صرفا و فقط به چین توجه کرد، اما رشد اقتصادی و قدرت سیاسی روزافزون این کشور را نیز نباید نادیده گرفت. به عبارت دیگر، قرار دادن تمام تخممرغها در سبد چین به اندازه حذف کلی این سبد نادرست خواهد بود.
در مجموع باید اشاره کرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید فارغ از هرگونه منافع حزبی و جناحی پیگیری و در این زمینه تنها مولفه مهم و تاثیرگذار، منافع ملی (National Interest) در نظر گرفته شود. بهتر است این سوال را از خود بپرسیم که جایگاه ایران در ۲۵ سال آینده در جهان چگونه باید باشد؟ راه رسیدن به این جایگاه چیست؟ تصمیمات حال حاضر ما و نحوه اجرای آنها به این سوال پاسخ خواهند داد.
منبع: دیپلماسی ایرانی