بلومبرگ تحلیل کرد
خصومت با ایران؛ نقطه مشترک اسرائیل با برخی کشورهای عربی
چرایی اهمیت توافقهای جدید بین اعراب و اسرائیل
مصر و اردن به ترتیب در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۹۴ روابط خود را با اسرائیل عادی کرده بودند، اما سایر کشورهای عربی سالها میگفتند تا تشکیل کشور مستقل فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه که بخشهایی از آن از جنگ ۱۹۶۷ توسط اسرائیل اشغال شده، دولت یهود را به رسمیت نخواهند شناخت. برخی از این کشورهای عربی روابط پنهانی با اسرائیل برقرار کردند، اما وقتی امارات متحده عربی در ماه اوت پذیرفت که این روابط را علنی کند، اهمیت زیادی داشت. بحرین، سودان و مغرب هم خیلی زود مسیر امارات را پیمودند و مقامات اسرائیلی امید دارند که عمان و عربستان سعودی هم به دنبال آنها بیایند. این توافقها نشان دادند که روابط اعراب با اسرائیل دیگر به هدف فلسطین گره نخورده است. این توافقهای عادیسازی روابط همچنین نشان دادند که تمرکز فزاینده رهبران عرب متعلق به شاخه سنی اسلام بر مقابله با افزایش قدرت ایران با اکثریت جمعیت شیعه است.
چرایی بیاعتمادی منطقه به ایران
نفوذ ایران در خاورمیانه از سال ۲۰۰۳، یعنی زمان حمله به عراق که دشمن اصلی ایران در منطقه بود به رهبری ایالاتمتحده و سرنگونی رژیم صدام حسین، بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. رهبران ایران پس از آن نفوذ خود را بر گروههای شبهنظامیانی متشکل از اکثریت جمعیت شیعه عراق افزایش دادند و از این نفوذ برای تاثیرگذاری بر روند شکلگیری دولتها در بغداد استفاده کردند. در سوریه، ایران از همان گروههای شبهنظامی عراقی و همچنین حزبالله، گروه شبهنظامی شیعه لبنان متحد خود، خواست تا به محافظت از دولت متحد، یعنی رئیسجمهوری بشار اسد، در جنگ داخلی در برابر مخالفانی که از قیام مردمی سال ۲۰۱۱ بیرون آمده بودند، کمک کنند. در یمن، ایران از گروه شبهنظامی شیعه در جنگی که از سال ۲۰۱۵ آغاز شد، علیه نیروهای تحت حمایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمایت کرده است. موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، نفوذ امروز ایران در عراق، لبنان، سوریه و یمن را «یک امر طبیعی و متداول جدید» خوانده است؛ مفهومی که تا چندی پیش حتی شاید برای سران خود ایران هم تا این اندازه قابل تصور نبود.
نقش ایالاتمتحده
ایالاتمتحده از سال ۲۰۱۶ تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ، با خروج از توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی که در سال ۲۰۱۵ امضا شده بود، رویکرد تهاجمیتری در قبال ایران اتخاذ کرد. این توافق ایران را در ازای محدودسازی برنامه هستهای، از مجازات تحریمهای اقتصادی رهانیده بود. ایالاتمتحده همچنین در دوران ترامپ از موضع بیطرفی در درگیریهای اسرائیل و فلسطین دست کشید. دولت ترامپ سفارت ایالاتمتحده را از تلآویو به قدس اشغالی منتقل کرد و هدف راه حل دو کشوری را نادیده گرفت. این هدف مبتنی بر پایان اختلافهای اسرائیل و فلسطین از طریق یک کشور جدید فلسطینی در کنار یک کشور اسرائیلی بود.
خطر درگیری مستقیم نظامی ایران و دشمنان آن؟
از آنجا که ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ با یکدیگر جنگیدند و پس از متحمل شدن هزینههای فاجعه بار انسانی و اقتصادی به بنبست رسیدند، رهبران ایران از درگیری مستقیم با ایالاتمتحده و متحدان آن در منطقه تا حد امکان حذر میکنند. در مقابل، جمهوری اسلامی در جنگ ترکیبی خبره شده و به مرور زمان، به تاکتیکهای استفاده از قدرت نامتقارن نظامی روی آورده است. ایالاتمتحده در سال گذشته ایران را به دست داشتن در حملات به نفتکشها در خلیجفارس و هدف گرفتن تاسیسات نفتی عربستان متهم کرد. آمریکا همچنین در ژانویه ۲۰۲۰ در خاک عراق به یک هدف سطح بالای ایرانی حمله و [شهید] سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران را ترور کرد. اسرائیل هم به نوبه خود ماموریتهای بیشماری بمبگذاری علیه اهداف حزبالله و ایران در سوریه انجام داده است.
آیا همه دولتهای عربی علیه ایران متحد هستند؟
عمان و کویت و قطر که یک میدان گازی مشترک با ایران دارد، روابط دوستانهای با این کشور دارند و به دوستی خود ادامه خواهند داد. عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر در سال ۲۰۱۷ ارتباط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و مسیرهای حمل و نقل را به روی این کشور بستند و یکی از دلایل آنها برای چنین اقدامی، روابط نزدیک قطر با ایران بود.
بر سر فلسطینیها چه خواهد آمد؟
رهبران فلسطین که اهرم فشار اتحاد مسلمانان و اعراب را از دست دادهاند و چشم انداز روشنی پیش روی خود ندارند، از توافقهای عادیسازی روابط با اسرائیل انتقاد کرده و آنها را مزایای صلح بدون نیاز به پس دادن سرزمینهای اشغالی از سال ۱۹۶۷ توصیف کردهاند. امارات متحده عربی میگوید که با کسب اطمینان از وعده اسرائیل به توقف طرح الحاق بهعنوان بخشی از توافق خود، به فلسطینیها کمک کرده است. البته اینکه این طرح الحاقبخشی از کرانه باختری تا چه زمانی متوقف میشود، مشخص نیست.