«دنیای اقتصاد» اهداف سفر الکاظمی به تهران را بررسی میکند
نخستوزیر همسایه واسطه ایران و عربستان
به خصوص که محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران یک روز قبل از شروع سفرهای الکاظمی به عربستان و ایران، به بغداد سفر خواهد کرد. تلاش الکاظمی در شرایطی صورت میگیرد که پیشتر اسلاف او همچون حیدرالعبادی و عادل عبدالمهدی در تلاش برای برقراری موازنه میان ایران و عربستان و همچنین انتقال پیام ناکام مانده بودند. بهنظر میرسد در شرایط کنونی نیز تلاش الکاظمی با توجه به چند مساله مهم در روابط تهران و ریاض با دشواری و حتی ناکامی احتمالی روبهرو خواهد بود.
در همین ارتباط، چندین رسانه منطقهای از سفر قریبالوقوع الکاظمی به ایران و عربستان خبر دادهاند. خبرگزاری عراقی میدل ایست نیوز، طی گزارشی به نقل از منابع آگاه اعلام کرد که سهشنبه هفته آینده (۲۱ ژوئیه) الکاظمی عازم تهران خواهد شد. علاوه بر این، شبکه خبری الحدث عربستان نیز خبر داد که روز دوشنبه هفته آینده، الکاظمی به ریاض سفر خواهد کرد. همچنین یک منبع عراقی در گفتوگو با شبکه خبری روسیا الیوم گفت که مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق در سفرهایی که به ایران، آمریکا و سعودی دارد، «نزدیکسازی دیدگاهها بین واشنگتن و تهران و کاهش تنش بین ریاض و تهران را بررسی خواهد کرد».
سابقه تلاشها
سفر مصطفی الکاظمی با هدف میانجیگری میان ایران و عربستان در شرایطی صورت میگیرد که پیشتر عادل عبدالمهدی نخستوزیر سابق عراق با هدف رایزنی میان تهران و ریاض به این دو پایتخت سفر کرده بود. عبدالمهدی ۳۱ تیر ۹۸ و سپس اوایل مهر ماه ۹۸ طی سفر به جده، پیشنهاد برگزاری نشست سران ایران و عربستان در بغداد را با پادشاه و ولیعهد سعودی به منظور فروکش کردن بحران منطقهای در خاورمیانه مطرح کرد. برهم صالح رئیسجمهور عراق در آن مقطع با اشاره به اینکه سفر اخیر عبدالمهدی به ریاض برای میانجیگری در مساله ایران نبوده گفت، نخستوزیر عراق تنها پیشنهادهایی را برای کاهش تنش منطقه با سعودیها در میان گذاشته است. همزمان با تحرکات میانجیگرانه بغداد شاهد تلاشهای مشابه عمران خان، نخستوزیر پاکستان در همین خصوص بودیم که این تلاش هم عملا فراتر از اظهارنظر نرفت و موجب هیچگونه تحولی در روابط ایران و عربستان نشد. پیش از عادل عبدالمهدی، حیدرالعبادی نخستوزیر سابق عراق نیز با انگیزه میانجیگری نه تنها میان ایران و عربستان، بلکه بین تهران و واشنگتن در تلاش برای کاستن از سطح تنشها بود که در عمل تلاشهایش با بنبست مواجه شد.
۱- انگیزه و اهداف اصلی الکاظمی
اما در شرایط کنونی انگیزه و اهداف اصلی مصطفی الکاظمی برای آنچه میانجیگری میان تهران و ریاض خوانده میشود را میتوان در ارتباط با همان انگیزهها و اهداف نخستوزیران سابق عراق دانست که در تلاش بودهاند با برقراری موازنه میان همسایگان ذینفوذ عراق، زمینه را برای حل مشکلات اقتصادی فراهم کنند. مشکلاتی که عدم حل آنها منجر به تغییر چند نخستوزیر در بغداد در یک بازه کوتاه چند ساله شده است.
الف- برقراری توازن
یکی از انگیزههای بسیار مهم مصطفی الکاظمی در شرایط کنونی عراق و منطقه تلاش برای ایجاد توازن میان سه ضلع آمریکا، ایران و عربستان با توجه به وضعیت شکننده داخلی در عراق است که نقش بسیار مهمی در بقای دولت و اهداف آن برای حل مشکلات اقتصادی عراق دارد. در واقع با توجه به اثرگذاری این سه بازیگر در عراق، تلاش عمده نخستوزیران عراق در طول چند سال اخیر معطوف به ایجاد توازن میان این سه ضلع بوده که در عمل با توجه به دشواریهای موازنه که ناشی از تضاد منافع تهران، واشنگتن و ریاض در عرصه داخلی عراق است، این تلاشها به شکست انجامیده است.
در شرایط کنونی الکاظمی امیدوار است تا با هوشمندی به سرنوشت اسلاف خود دچار نشود. نزدیک به سه ماه پیش، وقتی کاظمی به عنوان گزینه نخستوزیری مطرح شد، برنامه دولت خود را به پارلمان ارائه کرد که در این برنامه تصریح شده که روابط خارجی عراق بر سه اصل استوار است: حفظ حاکمیت عراق، برقراری توازن در روابط خارجی عراق و همکاری با کشورهای منطقهای و بینالمللی در زمینههای گوناگون. الکاظمی در برنامه دولت خود گفته است که بدون اتکا به اصل توازن در روابط خارجی عراق، نمیتوان حاکمیت ملی این کشور را تضمین کرد. از دیدگاه الکاظمی، توازن عراق نیز به معنای بیطرفی آن در صفبندیها و منازعات منطقهای و همچنین استقبال از گشایش در روابط عراق با کشورهای دوست و برادر در جهان عرب و کشورهای همجوار اسلامی است. از این رو و با توجه به دشواریهای بازی میان سه ضلع و همسو کردن و تعدیل اثرات حضور و نفوذ ایران، آمریکا و عربستان سعودی در عراق، بعید است که الکاظمی بتواند روابط متوازنی میان ایران و عربستان ایجاد کند. بنابراین محتملتر این است که الکاظمی در تلاش باشد به دو طرف اطمینان دهد که منافعشان را تهدید نخواهد کرد و روابط حسنهای با آنها خواهد داشت.
ب- حل مشکلات اقتصادی
اولویت فعلی دولت الکاظمی، حل بحران مزمن اقتصادی عراق است. عراق با کمبود برق مواجه است و اخیرا دوباره اعتراضات در این خصوص از سرگرفته شده است. بنابراین او به کمکهای مالی ایران و بهخصوص عربستان چشم دوخته است. نخستوزیر عراق چند هفته بعد از روی کار آمدن، وزیر دارایی عراق، علی علاوی را روانه عربستان کرد. هدف سفر علاوی در واقع جلب نظر ریاض و تشویق این کشور به سرمایهگذاری در عراق بود. علاوی گفته بود که سفرش به عربستان سه محور اصلی دارد: دریافت کمک فوری نقدی از عربستان، ترغیب شرکتهای خصوصی عربستان به سرمایهگذاری در بخشهای انرژی و کشاورزی عراق و فعالسازی بخش تجاری میان دو کشور. همچنین علاوی خواستار متصل کردن شبکه برق عراق به شبکه برق عربستان و کویت شد. در حال حاضر ایران یکی از اصلیترین منابع تامین برق عراق است.
یکی دیگر از انگیزههای الکاظمی در شرایط جدید بازگشایی مرزها با ایران و عربستان است که نقش مهمی در تامین کالا و خدمات برای عراق ایفا میکند. همچنین نخستوزیر عراق درصدد است تا بخش مهمی از تجارت با ایران را که به دلیل تحریمها و مشکلات بانکی با دشواری مواجه شده است، با تامین برخی کالاها و خدماتی که ایران به آن نیاز دارد، جبران کند. ماه گذشته و به فاصله ۱۵ روز، دو مقام ارشد ایرانی (وزیر نیرو و رئیسکل بانک مرکزی ایران) به بغداد سفر کردند که بنمایه هر دو سفر، توسعه روابط اقتصادی و حل و فصل مسائل مالی بود. سفر وزیر نیرو در ۱۴ خرداد به بغداد منجر به امضای قرارداد ۲ ساله صادرات برق به عراق شد. رئیسکل بانک مرکزی نیز در سفر به عراق موفق شد تا درباره استفاده از منابع مالی ایران برای واردات کالاهای اساسی مانند دارو از عراق به تفاهم برسد. منابع مالی ایران نزد عراق همانطور که همتی عنوان کرده، ناشی از فروش گاز و برق به این کشور است. ایران دومین شریک تجاری عراق در ۲۰۱۹ بعد از چین بوده و بیش از ۹ میلیارد دلار در این سال به عراق صادرات داشته است. بنابراین یکی از اصلیترین اهداف سفر نخستوزیر عراق به ریاض و سپس تهران، جلب سرمایهگذاریها و نهایی کردن توافقاتی است که نقش مهمی در بقای دولت و حل مشکلات داخلی عراق دارد.
۲- ابهام در موفقیت میانجیگری
با توجه به شرایط دشوار داخلی عراق و همچنین پیچیدگیهای منطقهای، اگرچه باید امیدوار بود که الکاظمی بتواند موفق به برقراری گفتوگو میان ایران و عربستان شود، اما موفقیت این میانجیگری با ابهامات و مشکلات مهم و تعیینکنندهای روبهرو است:
الف- عدم تمایل عربستان به گفتوگو
شاید اصلیترین متغیر مداخلهگر که نقش مهمی در خنثی کردن انگیزههای نخستوزیر عراق برای میانجیگری احتمالی میان ایران و عربستان دارد، عدم تمایل ریاض به گفتوگو با تهران است. موضوعی که بارها مقامات سعودی به آن اشاره کرده و حتی از بیهوده بودن این گفتوگو سخن به میان آوردهاند. نکته دوم به اظهارات مقامات آلسعود درباره عدم نیاز عربستان به میانجی و واسطه در تنظیم روابط با دیگر بازیگران مربوط است. در واقع ریاض با توجه به نقشی که برای خود در منطقه و در جهان عرب قائل است، تلاش برخی کشورها برای وساطت را در جایگاهی نمیبیند که به آن پاسخ مثبت دهد، چون عربستان مدعی است که منافع و ملاحظات خود را بهتر و عینیتر از دیگران تشخیص میدهد. نکته سوم هم این است که مقامات سعودی مدعی هستند که در عمل تحولی در دیدگاهها و رفتار منطقهای ایران بهوجود نیامده که بتواند موضوع مذاکره باشد، چون تهران همچنان به گفته این مقامات، به مداخلات خود در عراق، سوریه، لبنان و یمن ادامه میدهد. در واقع فارغ از دیدگاههای مغرضانه عربستان در ارتباط با ایران، اما باید توجه داشت که اساسا عربستان با توجه به وضعیت شکنندهای که در یمن دارد، معادله قدرت در سطح منطقهای را به سود ایران و به ضرر خود ارزیابی میکند و تا زمانی که تحولی در این معادله ایجاد نشود، سخت و دشوار است که عربستان تن به مذاکره با تهران بدهد.
ب- انتخابات آمریکا
متغیر بسیار مهم دیگر آمریکاست و از سه منظر نقش واشنگتن قابل بررسی است. اول، نقشی که آمریکا در عرصه داخلی عراق دارد که منجر به گفتوگوهای راهبردی با دولت عراق بر سر چگونگی خروج نیروها و چگونگی رسیدن به همکاریهای نظامی و اطلاعاتی-امنیتی بین دو کشور شده است. در واقع جدول زمانی خروج نیروهای آمریکایی و کم و کیف همکاریها جایگاه بسیار مهم و اثرگذاری در دوگانه ثبات-بیثباتی عراق دارد. دوم، استمرار راهبرد فشار حداکثری ترامپ بر ایران است که تجارت تهران-بغداد را تحت تاثیر قرار داده و بهنظر میرسد که این وضعیت در ماههای آینده تشدید هم شود.
و سوم، در پیش بودن انتخابات آمریکا است که روی کار آمدن ترامپ یا بایدن هر کدام نقش بسیار مهمی در عرصه داخلی عراق و موفقیت تلاشهای الکاظمی برای میانجیگری میان ایران و عربستان ایفا میکند. این متغیر برای عربستان سعودی هم فاکتور بسیار مهمی است، چون با توجه به نقشی که ریاض در پروژه فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ایفا میکند، موعد انتخابات آمریکا اهمیت بسیار زیادی در تداوم یا تعدیل این روند دارد. در واقع پیروزی ترامپ یا بایدن هر کدام موجد آثار مهمی در روابط ریاض و واشنگتن است و بهنظر میرسد که سعودیها تا آن زمان، استراتژی صبر و انتظار را در پیش بگیرند و هرگونه تلاش برای میانجیگری را به حالت تعلیق درآورند.
ج- عدم بیطرفی الکاظمی
و سومین متغیر مهمی که موفقیت تلاشهای نخستوزیر عراق را با ابهام مواجه خواهد کرد، این است که مصطفی الکاظمی نتوانسته چهرهای از خود به عنوان یک نیروی بیطرف در تنش ایران، آمریکا و عربستان نشان دهد. در واقع الکاظمی به عنوان یک نخستوزیر بیطرف تلقی نمیشود و از بیطرفی لازم برای شروع وساطت میان ایران و عربستان برخوردار نیست. تحرکات او علیه برخی گروههای عراقی نزدیک به ایران نشان میدهد که او ممکن است در جلب اعتماد ایران ناکام بماند. بخصوص که الکاظمی با استقبال گرم آمریکا و عربستان و برخی نیروهای سیاسی عراق به قدرت رسید و برخی گروههای سیاسی نزدیک به ایران با اکراه از او حمایت کردند و برخی گروهها، مانند گردانهای حزبالله هم هیچگاه از الکاظمی حمایت نکردند و حتی او را به دست داشتن در ترور ابومهدی المهندس، نایبرئیس سابق حشدالشعبی و سردار قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، متهم کردند. همچنین مساله مهم دیگری که میتواند موفقیت تلاشهای الکاظمی را با ابهام روبهرو کند، اقدامات اخیر او در برخورد با برخی گروههای زیرمجموعه حشدالشعبی است. ظرف چند هفته اخیر مصطفی الکاظمی ضمن متهم کردن برخی عناصر حزبالله به شلیک راکت به سفارت آمریکا در بغداد، دستور بازداشت تعدادی از آنها را صادر کرد. امری که تنشها میان الکاظمی و حزبالله را تا آستانه درگیری نظامی در بغداد پیش برد. بنابراین با توجه به این سه متغیر بسیار مهم و پیچیدگیها و ظرافتهای موازنه بین ایران، عربستان و آمریکا، نخستوزیر عراق راه دشواری برای میانجیگری و کاستن از سطح تنشها دارد. در واقع وضعیت مصطفی الکاظمی همچون اسلافش بسیار شبیه بندبازی است که سودای آن دارد که روی طنابی سست و پاره و در میانه هیاهوها به ایجاد حرکات موزون و هماهنگ دست پیدا کند.