«برجام » محتملترین گزینه برای حلوفصل مشکلات
الگوی برجام
شمار زیادی از کارشناسان معتقدند به رغم تنشهای فزاینده و نزدیک شدن توافق هستهای ایران به فروپاشی، هنوز هم سناریوی «برجام +» یا «برجام ۲» امکانپذیر است. این الگو را میتوان بهعنوان یک توافق جدید تعریف کرد که اساس برجام در آن حفظ و چند بند دیگر برای بهبود و ارتقای توافق قبلی به آن اضافه میشود، اما همه مسائل موجود را حل نمی کند. بیشتر شرکتکنندگان در نظرسنجی «شورای آتلانتیک» در این باره در ایالاتمتحده، ایران، امارات و چین این سناریو را محتملترین گزینه میدانند. کارشناسان معتقد به عملی بودن این سناریو بهویژه بر نکات زیر تاکید داشتند:
اولین پیشرفتی که میتواند حاصل شود، تمدید بندهای «غروب» توافق بعد از انقضای محدودیتهای کنونی در سالهای ۲۰۳۰ و ۲۰۴۰ است؛ با این حال، هیچ اجماعی درباره اینکه چه نتیجهای قابل دستیابی است، وجود ندارد. برخی میگویند دوره تمدید میتواند بین ۵ تا ۱۰ سال باشد و برخی حتی ۲۵ سال را محتمل دانستهاند.
ارتقای مکانیزمهای بازرسی و شفافسازی بخش «تی» برجام درباره فعالیتهای دو منظوره نیز میتواند یکی از حوزههای سازش باشد. مشکلات به آسانی با توانمندسازی روند بازرسی و تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی حل میشوند. شاید بتوان دیگر سایتهای هستهای و نظامی فهرست شده در «آرشیو اتمی» را به فهرست سایتهای تحت بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی اضافه کرد.
توانمندسازی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها بهعنوان ابزاری برای رسیدگی به ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران مطرح شده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از برجام نیز حق درخواست بازرسی را داشته است؛ با این حال کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی فکر میکنند که این مساله هم در رابطه با اقدامات گذشته و هم در رابطه با آینده برنامه هستهای ایران اهمیت زیادی دارد.
یک مولفه دیگر در «برجام+» میتواند تجدید تعهدات قبلی ایران در رابطه با موشکهای بالستیک قارهپیما و محدود کردن برد موشکها تا ۲هزار کیلومتر باشد. حل این به این معناست که ایران بدون به خطر انداختن وضعیت دفاعی خود، یک امتیاز بزرگ برای ایالاتمتحده و اروپا قائل شده است. یک توافق بر سر برد موشکها با اظهارات کریس فورد، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، درباره امنیت بینالمللی و منع گسترش سلاحهای هستهای مبنی بر اینکه «در راهحل مذاکره شده باید به مساله موشکی ایران رسیدگی شده باشد»، تطابق دارد.
ایران در برابر همه این امتیازات و پیشرفتها در امور، لغو تحریمها و دسترسی به نظام مالی ایالاتمتحده را خواستار است. در رابطه با چنین مناسباتی، در کوتاهمدت بعید است ایالاتمتحده که بهدنبال توافقی بزرگ با ایران بوده، بخواهد یا بتواند همه تحریمها را در برابر توافقی کوچک لغو کند. با این حال، کارشناسان باور دارند یک مکانیزم تجاری بالقوه میتواند معاملات بینالمللی مجاز را تسهیل کند. چنین مکانیزمی میتواند پاداشی ملموس برای بازگشت ایران به تعهداتش باشد و برای زنده نگهداشتن توافق حیاتی است؛ به عبارت دیگر، چنین مکانیزمی میتواند به اعتمادسازی کمک کند و ایران میتواند به تدریج، در پی گزارشهای مبنی بر تایید عملکرد آن مطابق با تعهداتش، از تسهیل تدریجی تحریمها برخوردار شود. آزادی اتباع دوگانه بازداشتی در ایران شرط لازم آمریکا برای این سناریوست.
مسائل مربوط به تکثیر موشکی و تنشهای منطقهای در سناریوی «برجام +» لحاظ نمیشوند چراکه حلوفصل آنها بسیار دشوار و وقتگیر است. این مسائل رها نمیشوند، اما کارشناسان معتقد به «برجام ۲» باور دارند که این توافق باید مصالحهای قابل دستیابی باشد و از مفاد کلیدی برجام در آن استفاده شود تا بتواند از بروز یک بحران گستردهتر جلوگیری و میان ایران، آمریکا و سایر امضاکنندگان بستری برای اعتماد ایجاد کند. تعهد به شروع مباحثات منطقهای میتواند بخشی از توافق باشد، اما مسائل موجود باید بهصورت چندجانبه و با مشارکت بازیگران منطقهای صورت بگیرند. برخی کارشناسان از جمله اروپاییها معتقدند اسرائیل، عربستان سعودی و اماراتمتحده عربی نیز باید در فرآیند گفتوگوها دخیل باشند، اگرچه تصدیق میکنند که امکان گفتوگو با اسرائیل و ایران بهطور همزمان وجود ندارد.
در رابطه با استراتژی مذاکره برای تحقق برجام ۲، اختلافنظرهای بسیاری وجود دارد. برخی کارشناسان بر این باورند که رهبری اروپا برای مدیریت اختلافنظرها بین ایران و آمریکا لازم است. سه کشور اروپایی امضاکننده توافق هستهای یعنی بریتانیا، آلمان و فرانسه موسوم به «ای ۳»، در بهترین موقعیت برای رهبری مذاکرات هستند. اگرچه کمیسیون مشترک در چارچوب فعلی برجام مجاز نیست در مورد مسائل غیرهستهای بحث کند، اعضای آن میتوانند پارامترها را تغییر دهند تا امکان مذاکره بهوجود آید.
در همین حال، برخی کارشناسان آمریکایی معتقدند برای موفقیت هرگونه توافقی متعاقب برجام، رهبری آمریکا ضروری است و درست همانند روند پیشبرد ارتباطات در سال ۲۰۱۲، هرگونه گفتوگویی باید از طریق کانالهای پشتی ایجاد شود تا تهران و واشنگتن بتوانند پیش از علنی شدن مذاکرات اعتمادسازی کنند و درباره محورهای گفتوگو تصمیم بگیرند. عمان، کمیسیون اروپایی، روسیه و آلمان اغلب بهعنوان واسطههای بالقوه در این رابطه شناخته میشوند.
منبع: چتمهاوس / دیپلماسی ایرانی