«دنیای اقتصاد» ۲ استراتژی و ۳ هدف اعراب در مواجهه با ایران را بررسی میکند
پیام دوگانه ابوظبی به تهران
بهنظر میرسد تاکید ابوظبی بر توافق جدید با ایران با دو هدف مدیریت تنش با ایران و همزمان فشار منطقهای برای تن دادن تهران به یک توافق جدید صورت میگیرد که در سطح بینالمللی نیز از سوی متحدان آمریکا همچون فرانسه و انگلیس نیز در دستور کار قرار گرفته است.
در همین ارتباط العربیه به نقل از انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجی اماراتمتحدهعربی گفته که امارات حامی درخواستها برای حرکت در مسیر کاهش تنش و دستیابی به راهحل سیاسی با جمهوری اسلامی ایران است. وزیر اماراتی در عین حال افزوده جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی بر پایه توافق بهدست آمده در وین، بهعنوان تنها توافق محدودکننده، کافی نیست. بنا بر سخنانی که در شبکه العربیه منتشر شده، قرقاش گفته «توافق سال ۲۰۱۵(برجام) موفق نبود، چرا که تنها تلاش کرد جلوی ایران را برای رسیدن به سلاح اتمی بگیرد. این موضوع هرگز کافی نیست. ایران باید در عین حال قبول کند از رفتارهای مخرب دیگرش دست بردارد. یکی از کشورهایی که از اقدام آمریکا در خروج از برجام و نقض آن حمایت کرده، امارات است، این کشور و شیخنشین بحرین به همراه عربستان بهدنبال دخالت دادن خود در هرگونه توافقات احتمالی مشابه برجام هستند.
اتهامها در مورد آن چه «رفتارهای مخرب» جمهوری اسلامی عنوان میشود، از سوی برخی دیگر کشورها، بهویژه ایالاتمتحده نیز مطرح شده است. دولت دونالد ترامپ در پی خروج از توافق اتمی در دوره باراک اوباما، خواستار دستیابی به توافق جامعتر با ایران شده که از جمله جلوی آنچه «رفتارهای مخرب» جمهوری اسلامی در منطقه یا توسعه برنامه موشکی تهران خوانده میشود را بگیرد. جمهوری اسلامی ضمن رد اتهامها در مورد دخالت در اوضاع منطقه میگوید قصد ندارد از برنامه موشکیاش که ماهیت دفاعی دارد عقبنشینی کند و خروج از برجام توسط آمریکا را نیز نقض تعهدات بینالمللی آن کشور نامیده است.
انور قرقاش در عین حال گفته «ما چشمانتظار روزی هستیم که بتوانیم تعامل سازندهای با ایران داشته باشیم؛ ایرانی که بیشتر بهنجار است و تعاملی که ما را بهسوی ایجاد یک منطقه باثبات و مرفه رهنمون شود.» العربیه میگوید این سخنان در جریان نشست مشترک مقامهای امارات و بریتانیا، در لندن، مطرح شده است. ایران هنوز به اظهارات وزیر مشاور در امور خارجی امارات واکنشی نشان نداده است.
قرقاش در بخش دیگری از سخنانش، به طرح ادعاهای اثباتنشده علیه ایران درخصوص یمن پرداخت و مدعی شد که هدف از جنگ آغازشده در این کشور فقیر عربی جلوگیری از «نفوذ ایران» بوده است. این وزیر اماراتی مدعی شد: «در یمن مداخله کردیم تا در دایره نفوذ ایران نیفتد.» دولت اماراتمتحدهعربی از ششم فروردین ۹۴ به بهانه حمایت از دولت مستعفی عبدربه منصورهادی، با همراهی عربستان سعودی به یمن لشکر کشی کرد و نتیجه بیش از چهار سال تجاوز زمینی و هوایی و محاصره این کشور چیزی جز کشتار و قحطی و تاراج منابع و اشغال جزایر یمن نشده است. بر اثر این جنگ که همچنان ادامه دارد، دهها هزار نفر که عمده آنها غیرنظامی هستند، کشته و زخمی شدهاند. روزنامه آمریکایی واشنگتنپست سوم آگوست (۱۲ مرداد ۹۷) نوشت که چیزی نزدیک به ۵۰ هزار نفر در این جنگ کشته شدهاند با این حال در ماههای اخیر برخی منابع این عدد را تا ۷۰ هزار نفر نیز اعلام کردهاند.
بر این اساس اظهارات انور قرقاش را میتوان در ارتباط با دو هدف اصلی ارزیابی کرد:
مدیریت تنش با ایران
یکی از انگیزههای امارات برای کاستن از سطح تنش کنونی در منطقه به نگرانی از تصاعد بحران و سرایت آن به داخل امارات و همچنین سراسر منطقه برمیگردد که پیشتر نیز عربستان سعودی این نگرانی را بروز داده بود. در واقع وجود تاسیسات نفت همراه با خطوط انتقال، بنادر و کشتیرانی این کشورها در سواحل خلیجفارس باعث شده آسیبپذیری زیادی احساس کنند. بهخصوص بعد از حوادثی که برای بندر فجیره و برخی نفتکشها اتفاق افتاد و به انهدام پهپاد آمریکایی و سپس انفجارهای گسترده آرامکو کشیده شد، نگرانیها بیش از پیش افزایش یافت.
این نگرانی برای کاستن از سطح تنشها با ایران به یک متغیر بسیار مهم دیگر برمیگردد و آن نگرانی از اعتراضات داخلی است که ارتباط مستقیمی با کاهش درآمدهای دولت و بهطور کلی رکود اقتصادی دارد. در واقع ثبات در منطقه و آزادی کشتیرانی در سواحل خلیجفارس نقش بسیار مهمی در رونق اقتصادی، مالی و گردشگری امارات، عربستان و دیگر دولتهای عربی خلیجفارس دارد. وزن این متغیر در اهمیتی است که ثبات در بقای دول پادشاهی خلیجفارس ایفا میکند و همچنین نقشی که این ثبات سیاسی و اقتصادی در جبران بحران مشروعیت داخلی این دولتها بازی میکند. این مساله را در یک سطح کلانتر میتوان در امارات به خوبی مشاهده کرد. نارضایتی برخی شیخنشینها همچون دبی از رویکرد تهاجمی ابوظبی به رهبری بنزاید که باعث ایجاد تهدید و انتقاد و مهمتر از آن کاهش تعداد گردشگران از امارات از جمله در شیخنشین دبی شده است.
در واقع روابط امارات با تهران همواره تابعی از پویاییهای سیاست داخلی در امارات بوده است. دبی و شارجه همواره طرفدار روابطی گرمتر با تهران بودهاند. با این همه، روابط دو طرف در طول زمان از روابط دبیمحور به ابوظبیمحور شیفت کرده است؛ امیرنشینی که طرفدار سیاست تندروانهتری در قبال ایران بوده است. امارات بهطور رسمی از خروج آمریکا از برجام استقبال کرد و نقش فعالانهای در مهار ایران از طریق بلوکه کردن مبادلات مالی تهران و تحریم شرکتهای ایرانی ایفا کرد. این سیاست، دیپلماسی دبی را که از دیرباز تلاش میکرد روابط تجاری با ایران را حفظ کند و آن را گسترش دهد به چالش کشیده است. اما با بحرانآفرینیهای ابوظبی در منطقه که باعث خروج بخش مهمی از تجار ایرانی و تعطیلی بخشی از صنعت گردشگری در این کشور همراه شد، اختلافات بین شیخنشینهای امارات بالا گرفته است. پیشتر هم خبرگزاری آناتولی خبر داده بود که محمد بنراشد آلمکتوم، حاکم دبی و نخستوزیر امارات، خواستار تغییر سیاست این کشور درباره ایران شده است و انتقادهای خود را در نشستی به محمد بنزاید ولیعهد ابوظبی انتقال داده است.
فشار منطقهای بر ایران
فارغ از مدیریت سطح تنش و کاستن از بحران کنونی که یکی از انگیزههای امارات برای ارسال سیگنال به ایران است، این اظهارات جدید مقام اماراتی را باید در چارچوب پروژه فشار منطقهای بر ایران ارزیابی کرد که پیوند موثقی با فشارهای بینالمللی به رهبری آمریکا دارد. تاکید متحدین منطقهای آمریکا از جمله امارات و عربستان بر این موضوع که توافق هستهای برجام یک توافق ناقص است و باید ایران را به سمت یک توافق جدید مجبور و در صورت امکان ترغیب کرد، نشان میدهد که دولتهای عربی خلیجفارس بهدنبال یک توافق جامع منطقهای هستند. پیشتر محمد بنسلمان ولیعهد سعودی اوایل مهر ماه ۹۸ در مصاحبه با برنامه «۶۰ دقیقه» شبکه «سیبیاس» آمریکا گفت دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا باید با حسن روحانی رئیسجمهور ایران دیدار کند تا یک توافق جدید پیرامون برنامه هستهای و فعالیتهای ایران در سراسر خاورمیانه منعقد شود. بنابراین امارات و عربستان از توافق جدید با ایران بهدنبال تحقق چند هدف هستند:
هدف اول، برداشتن محدودیتهایی چون بند غروب در برجام و دائمی کردن آن تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است تا تهران نتواند برای دههها به سلاح هستهای دست پیدا کند. هدف دوم، گنجاندن موشکهای ایران در این توافق است تا برد آنها را کاهش داده و در یک سطح متعارف قرار دهند. هدف سوم هم گنجانیدن موضوعات منطقهای از جمله حمایت ایران از گروههای مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن است که از دید اعراب باعث شده حوزه نفوذ تهران در جهان عرب بیش از پیش گسترش یابد.
بنابراین این سه هدف اصلی در شکل دادن به یک توافق جدید کاملا در ارتباط با فشارهای بینالمللی به رهبری آمریکاست که پس از خروج واشنگتن از برجام در اردیبهشت ۹۷ مورد تاکید ترامپ و مقامات فرانسه و بریتانیا قرار گرفته است. بنابراین این تغییر لحن و تا حدی رفتار امارات را باید در چارچوب مسوولیت جدید آمریکا به ابوظبی برای مدیریت رفتار ایران و کمکردن سطح تنش مورد ارزیابی قرار داد.