نشنال اینترست:
آمریکا سال ٢۰۰٢ جنگ با ایران را شبیهسازی کرده بود
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایطی که تنشها در منطقه خلیجفارس تشدید شده، جا دارد یادآوری کنیم در سال ۲۰۰۲ پنتاگون جنگ با ایران را شبیهسازی کرد که طی آن گروهی از تفنگداران نیروی دریایی آمریکا در نقش نیروهای ایرانی ظاهر شود و علیه ارتش آمریکا بجنگد.» در آن جنگ که «چالش هزاره ۲۰۰۲» نام گرفته بود، نیروهای نامنظم سرلشکر پل وان ریپر اعم از نظامیان، کشتیها و هواپیماها به لحاظ سازماندهی و توانمندی مانند نیروهای واقعی ایرانی شبیهسازی شده بودند و موفقیت آنها در مقابله با حملات شبیهسازی شده نیروهای آمریکایی میتوانست نشان دهد نیروهای ایرانی در یک جنگ واقعی چگونه ممکن است عمل کنند.
این عملیات شبیهسازیشده طی دورهای دوساله از سوی فرماندهی ستاد مشترک آمریکا طراحی شده بود و ۱۳هزار و ۵۰۰ شرکتکننده و تعداد زیادی سایتهای آموزشی واقعی و شبیهسازی از جمله ۸۲ هواپیما و یک لشکر دریایی در خود داشت. از آنجا که دکترین بوش براساس حملات پیشگیرانه علیه دشمنان طراحی شده بود، وان ریپر نیروهای آبی را در نقش حافظ آمریکا قرار داده بود. در این جنگ شبیهسازی شده ژنرال ریپر با استفاده از قایقهای تندرو مانند آنچه نیروی دریایی ایران دارد، موشکهای کروز و هواپیماهایی که در ارتفاع کمپرواز میکردند فقط در مدت ۱۰ دقیقه موفق میشود ناوگان دریایی آمریکا را که از نقطه بدون بازگشت عبور کرده و به سمت ایران در حرکت است منهدم کند و فاتح این جنگ شبیهسازی شده شود. در کمتر از ۱۰ دقیقه، همه چیز به پایان رسید و سرلشکر پل وان ریپر پیروز شد. میکا زنکو در مقالهای برای War on the Rocks نوشت که تاثیر توانایی نیروهای دشمن در ضربه زدن به رزم گروه نیروی دریایی آمریکا همه را متحیر کرد. این شوک برنامهریزان را وادار کرد تا بقیه صحنه شبیهسازی جنگ را به نفع نیروهای آمریکایی تغییر دهند. ژنرال باک، فرماندهی نیروهای مشترک کرنان یک تماس فوری تلفنی از برنامهریز طرح، ژنرال بازنشسته ارتش گری لاک دریافت کرد که در آن گفته شده بود: «آقای وان ریپر کشتیها را کم کنید. کرنان به محض شنیدن دستور متوجه شد که این خبر بدی است چراکه باقیمانده نیروهای فرماندهی مشترک توان مقابله با آتش دشمن را نخواهند داشت.» نیروهای باقیمانده و واقعی در فورت براگ، ساحل سن دیگو و مرکز آموزش ملی فورت ایروین در انتظار دستورات بودند. کرنان یادآوری میکند که انتخاب زیادی ندارد. زنکو نوشت که این اقدام و سایر دخالتهای برنامهریزان طرح باعث شد که وان ریپر خشمگین شود. نهتنها دستورالعملهای گروه سفید به کلی روند کار را به خطر انداخت، بلکه رئیس ستاد ارتش خود بهعنوان یک سرهنگ بازنشسته ارتش در مورد نحوه استقرار نیروها دستورات متناقضی را دریافت میکرد. وقتی وان ریپر برای شکایت به نزد کرنان رفت، به او گفته شد: «شما از نقش خود خارج شدهاید. نیروهای دشمن هرگز کاری که شما انجام دادهاید را انجام نخواهند داد.»
وان ریپر متعاقبا تیم قرمز را جمع کرد و به آنها گفت دستورات رئیس ستاد ارتش را دنبال کنند. استقلال عملی که معتقد بود برای انجام بهتر کار باید به تیم داده میشد اکنون زیرسوال رفته بود. شش روز بعد از تمرین، وی بهعنوان فرمانده عملیات کنارهگیری و به مدت ۱۷ روز بهعنوان مشاور خدمت کرد. طی آن زمان، تیمهای آبی با از بین بردن نیروهای هوایی و دریایی دشمن، خطوط حملونقل را ایمن کرده و به بسیاری از اهداف خود رسیدند. دشمن قادر بود تا بخشی از نیروهای خود را حفظ کند، اما به هرحال به میزان قابلتوجهی تضعیف و از نفوذ منطقهای آن کاسته شد. البته در یک نبرد واقعی کسی نمیتواند به منظور حفظ برتری آمریکا قواعد بازی را تغییر دهد. اگر ایران واقعا بخواهد تاکتیکهای موثر و مهلک سرلشکر وان ریپر را پیاده کند، حتی ممکن است خسارات به مراتب بیشتر از خساراتی را که نیروهای ریپر در این جنگ شبیهسازی وارد کردند، به نیروهای آمریکایی وارد کنند.