رحمن قهرمانپور تشریح کرد
۴ مانع مذاکره ایران و آمریکا
قهرمانپور در ارتباط با بحثهای مطرح شده پیرامون تنشزدایی میان ایران و آمریکا و امکان برداشته شدن تحریمها بعد از سفر حسن روحانی به ژاپن، گفت: «حداقل تا دو، سه ماه آینده به نظر نمیرسد امکان گفتوگوی جدی میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد. دلایل این امر را میتوان اینگونه ارائه کرد: اولا در داخل ایران با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس، دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا، تمایل ندارند رقیب، پیروز میدان باشد. در شرایط کنونی هر گونه مذاکره با آمریکا به نفع جریان اصلاحطلب و به ضرر اصولگرایان است. بهطور طبیعی جناح راست تمایل ندارد اصلاحطلبان از این امتیاز استفاده کنند. در سطحی دیگر، شواهد و قرائن نشانگر آن هستند که در کل مجموعه نظام سیاسی و سیستم تمایلی جدی به آغاز مذاکره با آمریکا وجود ندارد.»
وی افزود: «مانع دیگر برای مذاکره میان ایران و آمریکا در کوتاهمدت را میتوان در ارتباط با وضعیت داخلی آمریکا ارزیابی کرد. بعد از آغاز روند استیضاح دونالد ترامپ در مجلس نمایندگان آمریکا، وضعیت ترامپ با چالشی بزرگتر و جدیتر مواجه شده است. البته این موضوع به این معنی نیست که ترامپ بازنده انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ خواهد شد اما با اطمینان میتوان گفت که تمرکز او به مسائل داخلی معطوف خواهد شد. ترامپ تا دو یا سه ماه آینده درگیر موضوع استیضاح است. هر چند امکان اجرایی شدن استیضاح بسیار محدود است اما در هر صورت باید انتظار درگیر شدن او در کوتاهمدت را داشت. حتی در مقطع کنونی تمرکز رئیسجمهور آمریکا به امضای توافقنامه تجاری با چین معطوف شده، به این امید که بتواند فضای داخلی آمریکا را به گونهای بیشتر با خود همراه کند و از شکست دموکراتها در استیضاح خود بتواند بهعنوان برگی برنده استفاده کند. معنای ضمنی این روند این است که در حال حاضر ترامپ علاقه و ظرفیتی برای بازگشایی پروندهای جدید در عرصه سیاست خارجی ندارد. در مجموع میتوان گفت فضای داخلی آمریکا و ایران برای مذاکره آماده نیست و دو طرف در پی آن هستند که چند ماه آینده سپری شود.
کلاف سردرگم تحریمها
این کارشناس مسائل بینالملل در بخش دیگر این گفتوگو درمورد امکان برداشته شدن تحریمها، تصریح کرد: ساختمان تحریمها، متاسفانه بسیار مستحکمتر و بزرگتر از آن چیزی است که برخی در داخل کشور تحلیل میکنند. از یک سو، بخشی از تحریمها از طرف کنگره اعمال شده و از سوی دیگر، بخشی دیگر از تحریمها با دستورات اجرایی رئیسجمهور آمریکا بوده است. لذا حتی اگر تحریمهای ناشی از دستورات اجرایی ترامپ لغو شود، بخش قابل توجهی از تحریمها باقی خواهند ماند و نیازمند تصمیم مجدد کنگره است. این در شرایطی است که همه میدانیم در کنگره لابی ضدایرانی بسیار قوی است. اکنون میتوان گفت، مساله تحریمها کلافی سردرگم است که تا اطلاع ثانوی در مناسبات تهران با واشنگتن نیز ادامه خواهد داشت. حتی این تصور نیز وجود ندارد که بعد از به قدرت رسیدن دموکراتها کل تحریمها برداشته شود. لغو تحریمها اقدامی بسیار دشوار است، همانطور که میدانیم با گذشت حدود ۱۶ سال از حمله نظامی آمریکا به عراق همچنان این کشور زیر فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد. خراب کردن ساختار تحریمها زمانی که ساخته شوند، اقدامی بسیار دشوار است. در واقع، مساله تحریمها از مساله مذاکره نیز دشوارتر بوده و حتی مذاکره میان ایران و آمریکا به معنای لغو تحریمها نخواهد بود.
دو تفسیر از لغو تحریمها
قهرمانپور در ادامه تاکید کرد: در سازمان ملل لاجرم با دیگر کشورها حتی اگر دشمن نیز باشند باید گفتوگو کرد. اساس گفتوگو خطا نیست؛ هنر یک سیاستمدار گفتوگو نکردن نیست بلکه امتیار بیشتر گرفتن است. این یک قاعده کلی در عرصه دیپلماسی بینالملل است. در داخل ایران دو گونه تحلیل پیرامون مذاکره با ترامپ وجود دارد؛ یکی اینکه عدهای میگویند ترامپ انسان ساده و غیرپیچیده و تاجر مسلکی است که راحتتر از اوباما امتیاز میدهد. تعدادی دیگر بر این باورند که چون ترامپ تاجرمسلک است، غیرقابل پیشبینی بوده و آنچنان که شاهد بودیم در ارتباط با کرهشمالی چگونه رفتار کرد، مذاکره با او دشوارتر است. من بر این باورم که دسته دوم درستتر فکر میکنند؛ زیرا ترامپ بر اساس منطق سیاست سخن نمیگوید، در نتیجه قابلیت پیشبینی کمتری دارد. در حالی که اشخاصی همچون اوباما و جان کری، سخت امتیاز میدهند اما زمانی که تعهدی دادند، روی وعده خود استوار خواهند ماند. دلیل نیز این است که آنها با منطق سیاست آشنایی دارند.
وی افزود: اینکه عدهای میگویند باید تحریمها بهطور کامل لغو شود تا مذاکرات آغاز شود، از دو منظر قابل تفسیر است. تفسیر بدبینانه این است که هیچگونه رغبتی به مذاکره وجود ندارد و تفسیر دیگر این است که ایران از اساس اصل مذاکره را قبول دارد. شخصیتهای سیاسی که این حرفها را بر زبان میرانند بهتر از همه میدانند لغو کلیه تحریمها قابل اجرا نیست. ایراد این اظهارات بیشتر به این معنی است که وزارت خارجه ایران بگوید ایران همچنان اصل مذاکره را رد نمیکند. واقعیت این است که آمریکا قصد دارد، ایران را در موقعیتی حاشیهای مورد فشار و حمله قرار دهد و بتواند حداکثر امتیاز را بگیرد. بر این باورم که سیاست ایران مبتنی بر بیم و امید است و میخواهد به واشنگتن بقبولاند که تحت هر شرایطی حاضر به گفتوگو نیست و باید از فشارها بکاهد.
مشکل واشنگتن
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: گروهی در جامعه معتقدند همانگونه که در ۴۰ سال گذشته در مقابل آمریکا ایستادگی کردیم، باید چند سال دیگر نیز این روند را ادامه دهیم؛ زیرا واشنگتن با هویت جمهوری اسلامی ایران مشکل دارد. گروهی دیگر بر این باورند که واشنگتن نگاهی منفعتمحور دارد و اگر منافعی مشترک را با آمریکا تعریف کنیم، امکان تعامل وجود دارد. در ارتباط با مذاکره با آمریکا باید کلیت نظام به تصمیمی جامع دست پیدا کند و به آسانی نمیتوان پیرامون آن قضاوت کرد اما واقعیت این است که نه قطع روابط با آمریکا برای ما حیاتی است و نه مذاکره با آمریکا؛ زیرا سیاست بینالملل بر اساس قاعده صفر و صد قابل تحلیل نیست. به ندرت کشورهایی را میبینیم که کلا مناسباتشان خصمانه یا کاملا دوستانه باشد.