اسداللهی: حضور منطقهای ایران با کمترین هزینه و بیشترین دستاورد بوده است
اسداللهی در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم در پاسخ به سوالی درباره تبلیغات صورتگرفته علیه ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی برای حضور منطقهایاش، هزینههای اقتصادی کلانی بر دوش دولت و ملت ایران گذاشته اما ارزیابیها و گزارشهای موسسات بینالمللی غربی نشان میدهد ایران در بالاترین حالت ۱۶ میلیارد دلار برای تمام مخارج نظامی خود در داخل و خارج هزینه کرده است، گفت: «این خط تبلیغاتی خط جدیدی نیست و غربیها میخواهند با اعمال چنین خط تبلیغاتی در کشور یک نوع نارضایتی ایجاد و به ملت چنین القا کنند که بودجه کشور در حال هزینه شدن در خارج از ایران است اما تمام آمار و ارقام رسمی که موسسات معتبر حتی موسسات معتبر غربی ارائه میدهند، نمایانگر آن است که هزینههای نظامی ایران بهطور کامل (تمام هزینههای نیروهای مسلح چه از نظر حقوق، تولید سلاح و هزینههای جانبی آن و هرچه که هست شامل هزینههای خارج کشور نیز میشود) حدود همین رقمی است که شما به آن اشاره کردید. درحالی که شاهدیم آمار و ارقام مربوط به خرید سلاح توسط شیخنشینهای عرب حاشیه جنوبی خلیجفارس آمار و ارقام بسیار نجومی است و اصلا با هزینههای نظامی جمهوری اسلامی ایران قابل مقایسه نیستند.»
این کارشناس در پاسخ به پرسشی راجع به اینکه آیا آمریکا با توجه به هزینهای که در غرب آسیا انجام داده دستاورد نیز کسب کرده است توضیح داد: «حدود ۱۶ سال است که صدام در عراق سرنگون شده و آمریکاییها مدعی هستند یک نظام دموکراتیک و مردمسالار را در بغداد به قدرت رساندهاند اما در همین ۱۶ سال هر انتخاباتی که در عراق برگزار شده طرفداران ایران به پیروزی رسیدهاند. آن نامزد مورد نظر آمریکا که همان ایاد علاوی است، هیچگاه نتوانسته از طریق انتخابات به قدرت برسد. این بزرگترین شکست برای راهبرد کاخ سفید در منطقه محسوب میشود. آمریکاییها نباید فکر کنند که با لشکرکشی میتوانند به اهداف خود برسند. الان با سیاستهایی که ترامپ علیه ایران اتخاد کرده ما شاهد همین موضوع هستیم.»
وی همچنین در تشریح این موضوع که چرا ایران با وجود هزینه کمتر نسبت به برخی دیگر از کشورهای منطقه دستاوردهای بیشتری از این رژیمهای تحت حمایت آمریکا داشته گفت: «در درجه اول رهبری مدبرانه و حکیمانه رهبرمعظم انقلاب اسلامی است که همواره در سختترین شرایط توانستهاند بهترین تصمیمگیریها را انجام دهند. مثلا در زمانی که دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف افغانستان به شهادت رسیدند، در آن زمان یک احساس ملی وجود داشت که باید ایران حمله کند و انتقام این جنایت را از طالبان بگیرد. در آن زمان نیروهای مسلح ما در مرزهای شرقی کشور مستقر شدند تا علیه طالبان عملیات کنند اما رهبر معظم انقلاب مانع انجام چنین عملیاتی شد. با توجه به شناختی که رهبری از افغانستان، تاریخ این کشور و مسائل اجتماعی و سیاسی آنجا داشتند، گفتند این عملیات به هیچ عنوان صلاح نیست. این بهترین تصمیم ممکن بود چرا که تاریخ افغانستان نشان داده هرکشوری به آن حمله کرده در افغانستان از بین رفته است. امپراتوری انگلیس در قرن نوزدهم به افغانستان حمله کرد و شکست خورد. شوروی در قرن بیستم افغانستان را به اشغال خود درآورد اما سرانجام متحمل شکست شد و آمریکاییها هم به افغانستان رفتند که الان در باتلاق آنجا گرفتار شدهاند. اگر ایران هم به افغانستان حمله میکرد همین اتفاق هم برای ما میافتاد اما این تصمیم حکیمانه رهبر معظم انقلاب نتیجهاش را داد و ملاحظه کردیم اتفاقاتی افتاد که آمریکاییها حمله کردند و طالبان را در افغانستان سرنگون کردند.» وی ادامه داد: «نکته دومی که در پاسخ به سوال شما میتوان گفت تجربهای است که ایران طی ۸ سال جنگ تحمیلی بهدست آورده است و فرماندهانی که از آن زمان باقی ماندهاند، تجربههای خود را به نسل جدید منتقل میکنند. ما طی این مدت توانستیم شناخت دقیقی نسبت به مسائل نظامی، کاربرد سلاح و مدیریت جنگ پیدا کنیم. این درحالی است که دانشگاههای نظامی ایران درحال پیگیری لحظه به لحظه تحولات و راهبردهای نظامی هستند و با توجه به تحولات میکوشند راهبرد مناسبت روز را طراحی کنند. به هرحال، شهادتطلبی، ایمان قوی و وحدت ملی را باید به این موضوعات بالا اضافه کرد.»
اسداللهی در رابطه با اینکه ایران در سوریه چه هزینههایی کرد و چه دستاوردهایی داشت نیز تاکید کرد: «آمار دقیق هزینهها را باید مسوولان دستاندرکار بدهند اما با توجه به شناختی که از تحولات سوریه دارم ما با کمترین هزینه ممکن، کار بزرگی را در این کشور انجام دادیم. در مقابل ما افراد مسلحی قرار داشتند که از حمایت ۱۰۵ کشور در جهان برخوردار بودند. شاید به یاد داشته باشید در جریان بحران سوریه نشستهایی تحت عنوان دوستان سوریه تشکیل میشد. در این نشستها نمایندگان ۱۰۵ کشور جهان حضور داشتند و از گروههای مسلح مخالف نظام بشار اسد، حمایت مالی، تسلیحاتی، سیاسی و رسانهای میکردند. در مقابل این طیف، ارتش سوریه، مستشاران نظامی ایران، نیروهای رزمی حزبالله و بعدها فاطمیون و ... قرار داشتند. شما ملاحظه کردید ۱۰۵ کشور جهان به همراه ۷۰ تا ۸۰ هزار تکفیری که از تجربه بالای نظامی برخوردارند و دارای انگیزه قوی هستند، در یک طرف قرار گرفته بودند و در مقابل، سوریه و متحدانش قرار داشت. با وجود این، دولت دمشق در نبرد با تروریستها به پیروزی دست یافت. این موضوع نشان میدهد هزینهای که در سوریه شد، دستاوردی چند برابر این هزینه داشت. درحقیقت، این یک معجزه است که با این هزینه محدودی که انجام شد این پیروزی بزرگ را به دست آوردهایم. گروههای تروریستی فقط به سوریه محدود نبودند. داعش در عراق بخشهای زیادی از این کشور را به تصرف خود درآورده بود. این ایران بود که با مستشاری نظامی و حمایت تسلیحاتی وارد عمل شد و نیروهای مردمی حشد شعبی را ایجاد و آنها را سازماندهی و هدایت کرد. این نیروها موفق شدند داعش را در عراق نابود کنند. این یعنی بزرگترین شکست حامیان داعش.»
او در نهایت در پاسخ به این پرسش که آیا کاری که ایران در عراق و سوریه انجام داد را میتوان مصداق دخالت نظامی دانست، گفت:«حضور ایران در این کشورها با درخواست دولتهای بغداد و دمشق صورت گرفت. بنابراین، حضور ایران در عراق و سوریه قانونی است و تا زمانی که این درخواست وجود دارد حضور ایران در این کشورها به قوت خود باقی است. چنانچه دولتهای بغداد و دمشق احساس کردند دیگر نیازی به حضور مستشاری ایران در کشورهای خود ندارند، ایران هم نیروهایش را از عراق و سوریه خارج خواهد ساخت.»