مدیرکل اسبق وزارت امورخارجه تشریح کرد
چالشهای سیاست خاورمیانهای آمریکا
وی پروتکل دسترسی مناسب به انرژی خاورمیانه، جلوگیری از دسترسی یا سلطه رقبا و دشمنان بالقوه آمریکا بر این منابع، تامین امنیت تجارت و کشتیرانی و دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی و تنگههای استراتژیک در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مانند تنگه هرمز، خلیجفارس، تنگه جبلالطارق، خلیج عقبه، دریای سرخ، باب المندب و کانال سوئز که تجارت جهانی به این تنگهها بستگی دارد، تامین امنیت اسرائیل و ارتقای رابطه استراتژیک آمریکا و اسرائیل را از جمله راهبردهایی عنوان کرد که آمریکا در منطقه خاورمیانه دنبال کرده است.
محبعلی اضافه کرد: «حمایت از ثبات و امنیت دولتهای متحد آمریکا، جلوگیری از دستیابی دولتهای متخاصم به سلاحهای کشتار جمعی و مبارزه با بازیگران، جنبشها و نیروهایی که آمریکا را به مبارزه میطلبند از دیگر راهبردهای این کشور در خاورمیانه طی چند دهه اخیر بوده است.»
این کارشناس مسائل بینالمللی خاطرنشان کرد: «آمریکا قبل از خروج نیروهای انگلیسی از کانال سوئز در سال ۱۹۶۹ زیاد روی زمین حضور نداشت. بعد از این به تدریج و خواسته و ناخواسته مداخلاتش در خاورمیانه افزایش یافت.»
وی با تقسیمبندی ۵۰ سال گذشته به ۵ دوره گفت: «در هر ۱۰ سال اتفاق مهمی افتاد که از جمله آنها جنگ اعراب و اسرائیل در دهه ۷۰ و دیگری تحریم نفتی غرب است؛ در آن زمان قیمت نفت از ۲ دلار به ۱۲ دلار افزایش یافت و از پیامدهای این تحریم این بود که اتحاد جماهیر شوروی تامینکننده بخش اعظمی از انرژی کشورهای اروپایی شد.» این دیپلمات سابق اظهار کرد: «از دیگر تبعات تحریم نفتی غرب این بود که آمریکا جایگزینی انرژی را در خاورمیانه شروع کرد و علاوه بر این بهدنبال تکنولوژیهای جدید رفت. در ادامه این اتفاقات انقلاب اسلامی شکل گرفت و حتی برخی اقتصاددانان معتقدند افزایش قیمت نفت و آوردن نفت سر سفره مردم ایران از دلایل وقوع انقلاب بود.»
این استاد علوم سیاسی مناقشه ایران و آمریکا را منازعهای دانست که فقط توسط خود دو کشور قابل حل است و خاطرنشان کرد: «هر دو کشور از این چالش خسارت میبینند اما چون آمریکا قدرت بزرگ اقتصادی است تحمل خسارت او بیشتر است. در چنین شرایطی اگر میخواهیم به مناقشه ایران و آمریکا پایان دهیم بهترین راهبرد، حل مساله توسط دو کشور است.»
ارسال نظر