سیانان تحلیل کرد
بیاعتباری آمریکا در اجماعسازی علیه ایران
این وضعیت حتی موجب شده است تا اعتبار بینالمللی آمریکا نیز مورد تردید واقع شود. در چنین شرایطی اجماعسازی علیه تهران دشوارتر از هر زمان دیگری است.بهگزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، سم وینوگارد، عضو شورای امنیتملی دولت باراک اوباما، در یادداشتی که توسط سیانان منتشر شد به بررسی پیامدهای ایجاد بیاعتمادی ازسوی ترامپ نسبت به جامعه اطلاعاتی آمریکا پرداخته است که ترکشهای آن اکنون مانع از اعتماد جامعه بینالمللی به ارزیابی اطلاعاتی آمریکا در مورد ایران میشود. او در این مطلب مینویسد: کاشتن بذر بیاعتمادی پیامدهای خود را دارد. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نیز این بذر را با زیرسوال بردن جامعه اطلاعاتی آمریکا، خروج از توافقهای حیاتی بینالمللی و تحقیر رسانهها کاشته است. اکنون که پای اعتبار اطلاعاتی آمریکا در رابطه با ایران به میان آمده است، وی در حال برداشت محصول اقدامات خود است. اگر ترامپ به جامعه اطلاعاتی خود اعتمادی ندارد، چرا دیگر رهبران نیز باید به آن اعتماد کنند؟
درحالیکه تنش با ایران طی روزهای گذشته یک بار دیگر بالا گرفته است، تردیدها در مورد اعتماد به جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز درحال افزایش است. اما این یک رویداد بیسابقه نیست. ماه گذشته، وزارت خارجه آمریکا به بهانه افزایش تهدید از جانب ایران، کارکنان سفارت خود در عراق را از این کشور خارج کرد. تنها اندکی پس از این اقدام بسیاری نظیر برخی از قانونگذاران آمریکایی در مورد صحت این اطلاعات ابراز تردید کردند.
این بار نیز بهدنبال آنکه مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا به سرعت در ارزیابی خود ایران را مسوول حمله به نفتکشها در دریای عمان دانست بحثهای جدیدی آغاز شده است. درحالیکه بریتانیا از ارزیابی آمریکا حمایت کرده است، اما دیگر شرکای واشنگتن نظیر آلمان و فرانسه موضع محتاطانهتری را اتخاذ کردهاند. واقعیت آن است که بخش بزرگی از این تردیدها حتی پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید نیز وجود داشت. از زمان آغاز جنگ در عراق که آمریکا حمله نظامی گستردهای را علیه این کشور انجام داد و شرکای خود را براساس اطلاعات نادرست به آن وارد کرد، بیاعتمادی به اطلاعات آمریکا در رابطه با خاورمیانه همواره قابلتوجه بوده است.
البته روی کار آمدن ترامپ نیز به رفع این مساله کمکی نکرده است. او در چند مرتبه بهطور آشکار اعتبار ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی آمریکا را به چالش کشیده است. تردیدهای او حتی موجب شد تا متقاعد ساختن متحدان واشنگتن برای اعتماد به اطلاعات آمریکا دشوارتر از گذشته شود. برای نمونه ترامپ در کنار ولادیمیر پوتین، همتای روسی خود و در مقابل دن کوتس، رئیس اطلاعات ملی آمریکا ایستاد و ارزیابی جامعه اطلاعاتی خود را مبنی بر اینکه ایران به سوی ساخت سلاح هستهای حرکت نمیکند «بیتجربه و منفعل» خطاب کرد.
ترامپ حتی در مصاحبه اخیر خود با شبکه «ایبیسی» کریستوفر رای، رئیس افبیآی را مورد حمله قرار داد و درخواست او از نمایندگان برای تماس با افبیآی در صورت تلاش دولتهای خارجی در نزدیک شدن به آنها را اشتباه دانست. بهدلیل آنکه ترامپ هرگاه ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی آمریکا با خواستههای وی همسو نباشد آن را رد میکند، ممکن است در مورد ایران نیز اینگونه رفتار کند. او پیشتر ارزیابی از عدم حرکت ایران بهسوی سلاح هستهای را سادهانگارانه خطاب کرد، اما اینبار که ارزیابی جامعه اطلاعاتی مطابق با خواستههای او است و -خواستار اقدام قاطع علیه ایران شده است- به ناگهان به سازمانهای اطلاعاتی اعتماد میکند و از دیگران نیز همین انتظار را دارد. زمانی که سخن از بیاعتمادی به ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا به میان میآید، ترامپ از تاثیرگذارترین چهرهها است، اما ممکن است پیامدهای این مساله دامان خود او را بگیرد. ترامپ نهتنها موجب القای حس بیاعتمادی به جامعه اطلاعاتی شده بلکه اعتبار آمریکا را نیز به چالش کشیده است. اگر دولت بتواند بر چالشهایی که ترامپ ایجاد کرده است فائق آید، اقدام دشوار برای اینکه چگونه ایران را باید مقصر دانست- بدون آنکه تنشها را افزایش داد- باید در کمترین زمان ممکن انجام شود.به گزارش «دنیای اقتصاد»، این درحالی است که مقامات جمهوری اسلامی ایران نسبت دادن ایران به حادثه اخیر برای نفتکشها را در دریای عمان فریبکارانه دانستهاند و تاکید کردهاند که ایران هیچ دخالتی در این حادثه نداشته است.
اگرچه در این مورد نیز سابقه شخص ترامپ در کاشت بذر بیاعتمادی به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، کار دولت را بسیار دشوار میکند. زمانی که در مورد یک ارزیابی توافق شود بهطور معمول تحلیلگران تلاش میکنند تا از بروز رفتارهای منفی توسط آن کشور ممانعت کنند. با اینحال اگر واشنگتن نتواند دیگر شرکا را با خود همراه سازد، هرگونه تلاش آمریکا شکست میخورد. آمریکا حتی پیش از این برای اعمال تحریمها علیه کشوری دیگر نیز متحدان را با خود همراه میکرد. این اقدام از آن جهت پراهمیت است که تلاشهای چندجانبه میتواند نشانه عزم قویتر باشد و میتوان از منابع کشورهای دیگر نیز در این مسیر استفاده کرد.
در زمینه ایران، دولت ترامپ باید تلاش میکرد تا در اجرای تحریم خرید نفت ایران متحدان دیرینه را با خود همسو کند. اما بهدلیل آنکه سابقه شخص ترامپ نشان میدهد هرگاه از موضوعی سود ببرد به آن اعتبار میبخشد و هرگاه علیه او باشد آن را پایین میکشد، واشنگتن دیگر یک شریک قابلاعتماد برای متحدانش جلوه نمیکند. ترامپ از زمان تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری، از معاهده آبوهوایی پاریس، برجام، نفتا و توافق هستهای با مسکو خارج شده است.بهعبارت دیگر، تحلیل درست از هزینه و فایده حمایت از اقدامات جدید آمریکا در حوزه سیاستخارجی برای بسیاری پیچیده شده است. کشورها ممکن است به این اعتقاد رسیده باشند که همراهی با آمریکا تنها با مشکلات همراه است و هیچ فایدهای ندارد. این نکته نباید فراموش شود که در دوره اوباما، واشنگتن از متحدانش خواست تا برای نیل به توافق هستهای با ما همکاری کنند آنها نیز قبول کردند. اندکی بعد آمریکا از این توافق خارج شد. از اینرو جلب حمایت دوباره آنها برای همکاری در مورد ایران اگر بعید نباشد، بسیار دشوار است.یکی دیگر از علاقههای ترامپ ایجاد بیاعتمادی به رسانههای جریان اصلی در آمریکا است. همین هفته گذشته، ترامپ نیویورکتایمز را به جرائمی متهم کرد که جزای آن مرگ است. او در پیام توییتری خود، نیویورکتایمز را زمانی که گزارشی در مورد عملیات سایبری آمریکا علیه روسیه منتشر کرد، به خیانت متهم ساخت.ترامپ با جعلی دانستن اخبار-البته در زمانی که به سود او نیست- دیگران را نیز تشویق میکند که به هرچه در رسانهها میبینند یا میخوانند اعتماد نداشته باشند. اما همین موضوع برای دولت او نیز دردسرآفرین است. زمانی که قصد دارند تا یک سیاست واقعی یا ارزیابیهای اطلاعاتی را با اذهان عمومی درمیان بگذارند، وظیفه دشواری دارند تا شهروندان آمریکایی را قانع کنند که این اخبار صحت دارند.برای خنثیسازی پیامدهای عملیات اعتمادزدایی ترامپ، جامعه اطلاعاتی، دیپلماتها و روزنامهنگاران آمریکایی باید وظیفه بس دشواری را در پشتپرده انجام دهند. آنها باید دلایل محکمتری را در مورد برنامهها و اقدامات ایران جمعآوری کنند و در همین حال دیپلماتها نیز باید به شرکای واشنگتن اطمینان دهند که ترامپ اینبار قابلاعتماد است.
ارسال نظر