دستگاه سیاست خارجی آسیبها و مسوولیتها
دوم: این وضع مشخصا نیاز به آسیبشناسی داشته و دارد، البته کارهای ارزشمندی در آسیبشناسی محیط ملی و محیط سازمانی سیاست خارجی و ایضا و مشخصا «محیط سازمانی/ داخلی دستگاه دیپلماسی شده است اما، متاسفانه از هیچسویی، هیچتوجهی به آسیبها و آسیبشناسیها نشده. (این أقَل، در سه دهه گذشته، دستکم سه پروژه مفصل حسب سفارش دستگاههای متولی و صاحب اثر در نظام، در همین خصوص انجام دادهام و تقدیم مراجع مربوط شده، اما...)
سوم : این نابسامانی و آشفتگی محیطی در عرصه سیاست خارجی علل فراوانی دارد؛ پیش و بیش از همه، مشکل هویتی است،
- هویت ملی، در ذهنیت حاکمیت،
- تاثیر هویت ملی و هویت حاکمیت، در مسوولیتهای تاریخی نظام،
- تاثیر درک حاکمیت از مسوولیتهای تاریخی خود، در رویکرد ملی، بینالمللی و جهانی (دکترین جهانی نظام)،
- تاثیر دکترین نظام در اتخاذ رویکرد و راهبرد سیاست خارجی،
- عدم توافق و تعدد نگرشها و تمایز دکترین، در بین بلوکهای قدرت در نظام،
- (اعمال)ضعف مفرط در محیط سازمانی دستگاه دیپلماسی،
- اعمال قدرت و مداخله و اعمال سلیقه در نرمافزار، محیط ستادی، تصمیمسازی و بهویژه محیط عملیاتی سیاست خارجی از «هر سو».
- فقدان سازوکار «تولید سیاست خارجی»،
- فقدان وحدت نظر، وحدت/ هماهنگی رویه و وحدت/ هماهنگی عملیاتی، در محیط ستادی و عملیاتی سیاست خارجی از سوی دستگاههای متعدد ذیربط یا بیربط.
اینها، تنها بخشی از فهرست آسیبهای محیط سیاست خارجی کشور است.
چهارم: «دستگاه دیپلماسی» (وزارت امورخارجه) نیز که در محور و مرکز سه محیط ملی، سازمانی و عملیاتی سیاست خارجی قرار دارد، خود، عین همین آسیبها را از درون داشته و دارد،
فقط سه وزیر، با یک نگرش و یک تفکر، یک رویکرد نسبتا واحد به محیط بینالمللی و جهانی نظام، بیش از سی سال از چهل سال انقلاب را در راس این وزارتخانه بودهاند.
اگر هرکدام از این سه بزرگوار، سالانه فقط به حل و رفع یکی از آسیبها و نقاط ضعف «دستگاه دیپلماسی» و محیط ملی سیاست خارجی همت میگماشتند، الان شاهد چنین اعتراض سنگینی نسبت به آشفتگیهای سیاست خارجی خود نبودیم!
این یک انفاق نیست که شاهماهیهای دریای سیاست خارجی کشور خود نیز در تشدید و تداوم آسیبهای این محیط بیش از دیگران اثر داشتهاند!
پنجم : آسیب از ناحیه اندیشه، رویه و رفتار فردی، رویه و رفتار سازمانی و رویه و رفتار در قواره ملی، در همه سطوح محیط ملی و محیط سازمانی «سیاست خارجی» کشور، بدون تاثیر متولیان این محیط، ایجاد یا برطرف نمیشود.
تمام شش وزیری که بیش از یکسال تا شانزده سال سکان وزارت را بر عهده داشتند و تمام شصت نفری که در طول ۳۷، ۳۸ سال اخیر، استوانههای دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی کشور بودهاند، در وضع فعلی و مشخصا در وقوع استعفای ظریف، موثر و مقصرند!
شخص آقای وزیر نیز که حضورش در «لبه جلویی منطقه نبرد» دیپلماسی کشور انقلابی، به روزهای اول انقلاب بازمیگردد، حتما کمتر از آن شصت وشش نفر، در این وضع موثر نیستند.
ششم: بهلحاظ تحلیل سیستمی و سازمانی، تا فهرست آسیبهای مورد اشاره در محیط سیاست خارجی کشورمان، به رسمیت شناخته نشود و تا اراده محکمی برای اصلاح و تغییر این وضع نامطلوب اعمال نشود، متاسفانه نمیتوان انتظار بهبودی داشت.
گفت؛
سعدی به روزگاران «دردی» نشسته بر دل..
بیرون نمیتوان کرد، اِلّا به روزگاران..
ارسال نظر